قَفْو (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَفْو (به فتح قاف و سکون فاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای در پی آمدن است.
اصل قَفْو از
قَفا (به فتح قاف و فاء) به معنای (پشت گردن) است.
مشتقات
قَفْو که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
قَفَّیْنا (به فتح فاء و قاف) به معنای فرستادن و در پی آمدن،
تَقْفُ به فتح فاء و سکون قاف) به معنای پیروی کردن است.
قَفْو (بر وزن
فلس) در پی آمدن است.
گویند:
«قفا اثره قفوا: تبعه» تقفیة به معنای تابع کردن و کسی را در پشت سر دیگری قرار دادن است.
اصل قفو از قفا (پشت گردن) است.
به مواردی از
قَفْو که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ قَفَّیْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ) «به
موسی کتاب دادیم و از پی او پیامبرانی فرستادیم.»
(وَ قَفَّیْنا عَلی آثارِهِمْ بِعِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ) (و در پى آنها (پيامبران پيشين)،
عیسی بن مریم را فرستاديم)
(عَلی آثارِهِمْ) به معنای طریقهها و شریعتهاست.
(وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ اُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا) (از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن؛ چرا كه
گوش و
چشم و
دل، همه مسؤولند.)
معنى
آیه در «فؤاد» گذشت.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «قفو»، ج۶، ص۲۳.