قَرْء (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَرْء (به فتح قاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای خواندن و جمع کردن است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره قراء
قرآن از این واژه استفاده نموده است.
قَرْء به معنای خواندن و جمع کردن آمده است.
«قرء الکتاب قرائة و قرانا: نطق بالمکتوب فیه» و نیز آمده است:
«قرء الشیء قرءا و قرانا: جمعهُ و ضمّ بعضهُ الى بعض» اصل کلمه به معنای جمع کردن است، خواندن را از آن قرائت گویند که «قارء» کلمات و حروف را کنار هم جمع میکند،
راغب در مفردات گوید:
«والقِرَاءَةُ ضَمّ الحُروف و الکلمات بعضها الی بعض»
امام (صلواتاللهعلیه) درباره قراء قرآن فرموده است:
«وَمَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ كَانَ يَتَّخِذُ آيَاتِ اللهِ هُزُواً» «هر که قرآن خواند و بعد از مردن داخل آتش شد، او از کسانی است که آیات خدا را به
مسخره گرفته است.»
(شرحهای حکمت:
)
درباره
حضرت داود (علیهالسلام) فرموده که قارء اهل بهشت است:
«وَ إِنْ شِئْتَ ثَلَّثْتُ بِداوودَ صاحِبِ الْمَزامِيرِ، و قارِىءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ...» «اگر خواستى سومين الگو قرار دهى داود (علیهالسلام) صاحب
مزامیر و قارى اهل
بهشت را كه بافتههاى برگ خرما را با دست خود مىبافت و به رفقايش مىگفت كدام يک اين را مىفروشيد و از
پول آن قرص
جو مىخورد.»
(شرحهای خطبه:
)
مواردی از این ماده در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قرء»، ج۲، ص۸۴۸.