• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قَرار (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قَرار (به فتح قاف) از واژگان نهج البلاغه به معنای ثبات و محل استقرار است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در نهج البلاغه به‌کار رفته است، مانند:
اِقرار (به کسر الف) به معنای اثبات شی‌ء است.
اِستِقرار (به کسر الف و تاء) به معنای ثابت شدن است.
مُستَقَّر (به ضم میم و فتح تاء و قاف) به معنای محلّ قرار گرفتن.
حضرت علی (علیه‌السلام) درباره زهد خودش، خوارج و ... از این واژه استفاده نموده است.



قَرار به معنای ثبات و محل استقرار آمده است.
راغب گوید: اصل آن از قرّ (بر وزن قفل) به معنای سرماست، سرما مقتضی سکون است چنانکه حرارت مقتضی حرکت است.
اِقرار به معنای اثبات شی‌ء است.
اِستِقرار به معنای ثابت شدن است.
مُستَقَّر به صیغه فاعل به معنای محلّ قرار گرفتن آمده است.


به برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - قَرَّتْ - نامه ۴۵ (درباره زهد)

امام (صلوات‌الله‌علیه) درباره زهد خودش فرموده است:
«وَ يَأْكُلُ عَلِيٌّ مِنْ زادِهِ فَيَهْجَعَ؟ قَرَّتْ إِذاً عَيْنُهُ إِذا اقْتَدَى بَعْدَ السِّنينَ الْمُتَطاوِلَةِ بِالْبَهيمَةِ الْهامِلَةِ.»
«على هم بايد از اين زاد و توشه بخورد و به استراحت پردازد؟! در اين صورت چشمش روشن باد كه پس از سال‌ها عمر به چهارپايان رها شده و گوسفندانى كه در بيابان مى‌چرند اقتدا كرده است.» «قرّت عینه» یعنی چشمش آرام گرفت کنایه از شادی و سرور است، آمدن این کلمه در اینجا به عنوان استهزاء است: یعنی علی بن ابی‌طالب از توشه خود بخورد تا سیر شده و آرام گیرد، در این صورت چشمش روشن که بعد از سال‌های طولانی تازه به چهارپائی رها شده در چریدن، پیروی کرده است، محمد عبده: «قرّت اذا عینه» را به سرد شدن چشم در اثر مردن معنا کرده است یعنی چشمش از سردی بمیرد و از دنیا برود، صبحی صالح نیز که اغلب عین کلمات عبده را می‌آورد، چنان گفته است ولی ابن میثم مانند ما معنا کرده و این قابل قبول است.


۲.۲ - قَرَّتْ - خطبه ۳ (شقشقه‌ای)

آن‌گاه که ابن عباس خواهش کرد فرمایش خود را ادامه دهد فرمود:
«هَیهاتَ يابْنَ عَبّاس! تِلْكکَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ
یعنی «هیهات که سخن را ادامه دهم آن شقشقه‌ای بود که به صدا درآمد و سپس آرام گرفت.»


۲.۳ - فَأَقِرَّهُ - حکمت ۲۶۱ (مشورت به عمر)

آن‌گاه که عمر بن الخطاب خواست زیورهای کعبه را بفروشد، حضرت مخالفت کرده و فرمود:
«فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللهُ وَ رَسولُهُ. فقال له عمر: لولاك لافتضحنا. وترك الحَلْي بحاله.»
یعنی «زیور کعبه را در جائی قرار بده که خدا و رسول برقرار کرده است، عمر گفت: یا علی اگر تو نبودی ما رسوا می‌شدیم.»

۲.۴ - يُقارّوا - خطبه ۳ (عهد علماء)

در خطبه شقشقیه فرموده است:
«وَ ما أَخَذَ اللهُ عَلَى العُلَماءِ أَلاّ يُقارّوا عَلَى كِظَّةِ ظالِم وَ لا سَغَبِ مَظْلوم.»
یعنی «خداوند از علماء عهد گرفته که بر پرخوری ظالم و گرسنگی مظلوم آرام نگیرند و راضی نباشند.» مقّاره بین الاثنین است و نیز به معنای آرام گرفتن. «قارّ مقارّة: قرّ معه و وافقه، قارّ فی الصلاة: سکن فیها»


۲.۵ - قَراراتِ - خطبه ۵۹ (خوارج)

«قرار» آرام گرفتن و محل آن، اسم و مصدر آمده است، درباره خوارج فرموده:
«كَلاّ وَ الله، إِنَّهُمْ نُطَفٌ في أَصْلابِ الرِّجالِ، وَ قَراراتِ النِّساءِ، كُلَّما نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ، حَتَّى يَكونَ آخِرُهُمْ لُصوصاً سَلاّبينَ.»
«به خدا قسم آن‌ها تمام نمی‌شوند، بلکه‌ نطفه‌هایی هستند در صلب مردان و رحم زنان، هر وقت شاخی از آن‌ها بروید شکسته می‌شود، در آخر به صورت دزدان و غارت‌گران در می‌آیند.» «قرارات» جمع قرار به معنای «رحم» زنان است که نطفه در آن استقرار می‌یابد همچنین است «مقرّ» به معنای قرارگاه.


موارد زیادی از این ماده در نهج البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۸۵۱.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۳، ص۴۵۴.    
۳. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن-دار القلم، ج۱، ص۶۶۲.    
۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۶۸۴، نامه ۴۵.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۳، ص۸۳، نامه ۴۵.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۲۰، نامه ۴۵.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۵۷.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۶۹.    
۹. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۹۴.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۰، ص۲۳۲.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۲۰، ص۱۲۳.    
۱۲. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۶، ص۲۹۴.    
۱۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۴۷، خطبه ۳.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۳۲، خطبه ۳.    
۱۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص، خطبه ۳.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۱.    
۱۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۰۵.    
۱۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۳۳.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱، ص۴۰۲.    
۲۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۳، ص۱۱۳.    
۲۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۲۰۳.    
۲۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ج۱، ص۸۴۳، حکمت ۲۶۱.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۲۱۸حکمت ۲۷۰    
۲۴. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۲۳، حکمت ۲۷۰.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۰۵.    
۲۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۴۶.    
۲۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۶۴۶.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۴، ص۲۷۷.    
۲۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۳۵۶.    
۳۰. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۱۵۹.    
۳۱. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۴۶، خطبه ۳.    
۳۲. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ص۳۲، خطبه ۳.    
۳۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۰، خطبه ۳.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۱، خطبه ۳.    
۳۵. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۰۵.    
۳۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۳۲.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱، ص۳۹۷.    
۳۸. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۱۱.    
۳۹. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۰۲.    
۴۰. جوهری، ابونصر، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیة، ج۲، ص۷۹۰.    
۴۱. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۱۱۹، خطبه ۵۹.    
۴۲. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۱۰۳، خطبه ۵۹.    
۴۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ج۱، ص۹۴، خطبه ۶۰.    
۴۴. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۲۱، خطبه ۶۰.    
۴۵. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۳۱.    
۴۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۳۲.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۲، ص۶۷۳.    
۴۸. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۴، ص۳۷۵.    
۴۹. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۵، ص۷۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قرر»، ج۲، ص۸۵۱.    






جعبه ابزار