• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قرائت (فقه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





واژه قرائت در دو معنا به کار می رود:
۱. خواندن حمد و سوره در نماز؛
۲. تلاوت قرآن.
از احکام آن به معنای نخست در باب صلات سخن گفته‌اند.



قرائت از قَرَءَ‌، در لغت به معنای جمع کردن آمده است و قرائت را از این‌رو، قرائت خوانند که هنگام خواندن، حروف و کلمات کنار هم جمع می‌شوند.


قرائت فی الجمله از واجبات نماز است، لیکن از ارکان نیست، از این‌رو، ترک سهوی آن موجب بطلان نماز نمی‌شود. از برخی قدما قول به رکن بودن آن نقل شده است.


قرائت سورۀ حمد در نمازهای دو رکعتی و دو رکعت اول نمازهای سه و چهار رکعتی از نمازهای واجب، واجب است و ترک قرائت یا اخلال به حرفی از آن، حتی تشدید، بلکه اعراب آن از روی عمد موجب بطلان نماز می‌گردد.
نمازگزار در رکعت سوم و چهارم، میان قرائت حمد و ذکر تسبیح مخیّر است، هرچند در اینکه قرائت حمد افضل است یا تسبیح اختلاف می‌باشد.
آیا قرائت حمد در نمازهای مستحب نیز واجب است، به وجوب شرطی که صحّت نماز متوقف و مشروط به آن باشد یا به وجوب شرعی و تعبدی، یا واجب نیست‌؟ مسئله محل اختلاف است. قول اشهر وجوب است. برخی آن را واجب ندانسته‌اند.
بسمله جزء سوره حمد به شمار می‌رود و قرائت آن واجب است.
خواندن ترجمۀ حمد کفایت نمی‌کند و واجب است در قرائت، ترتیب کلمات و آیات را آن گونه که وارد شده است رعایت کند و چنانچه از روی عمد رعایت نکند، نمازش باطل است و در صورتی که از روی سهو باشد و پیش از رکوع متذکر شود، باید قرائت را اعاده کند و اگر بعد از رکوع متذکر شود، اعاده لازم نیست و نمازش صحیح است. برخی در این فرض، سجده سهو را واجب دانسته‌اند.
کسی که حمد را نمی‌داند، واجب است آن را فرابگیرد و چنانچه وقت نماز تنگ است و فرصت یادگیری ندارد، با امکان جماعت یا خواندن از روی قرآن، واجب است یکی از دو کار را انجام دهد و چنانچه هیچ یک ممکن نباشد، در صورتی که بخشی از حمد را بداند، آن را می‌خواند، لیکن در اینکه عوض آن مقداری که نمی‌داند، باید آن مقدار از حمد را که می‌داند تکرار کند یا از آیات دیگر که می‌داند، قرائت نماید و یا به‌اندازۀ آن، تکبیر، تهلیل یا تسبیح بگوید، اختلاف است. و اگر از حمد هیچ نداند، بنابر قول مشهور، واجب است به مقدار ممکن از آیات دیگر قرائت کند و اگر هیچ نمی‌داند، تهلیل، تکبیر و یا تسبیح بگوید.
آیا در این صورت واجب است قرائت دیگر آیات قرآن یا ذکر به مقدار حمد باشد یا نه‌؟ مسئله اختلافی است. در صورت ناتوانی از قرائت و ذکر، به قول مشهور، ترجمه کفایت می‌کند.
بر نمازگزار لال و مانند او که از تلفظ عاجز است، به جماعت خواندن نماز واجب نیست و به مقدار ممکن اکتفا می‌کند و بنابر قول مشهور، زبان خود را به نیّت و قصد قرائت حرکت می‌دهد. برخی اشارۀ با دست را نیز به آن افزوده‌اند.
بنابر قول مشهور، گفتن آمین پس از قرائت حمد جایز نیست و موجب بطلان نماز می‌شود. بر عدم جواز ادعای اجماع شده است.


به قول مشهور قرائت یک سورۀ کامل پس از حمد در نمازهای دو رکعتی و دو رکعت نخست نمازهای سه و چهار رکعتی از نمازهای واجب، واجب است. برخی قرائت سوره پس از حمد را مستحب دانسته‌اند.
بنابر قول به وجوب سوره، قرائت آن در حال ضرورت و عذر، مانند تنگی وقت، عدم امکان یاد گرفتن، بیماری و خوف واجب نیست، چنان‌که در نمازهای مستحب، واجب نمی‌باشد.


قرائت سوره‌هایی که سجده واجب دارند از روی عمد در نمازهای واجب بنابر قول مشهور، حرام است. چنان‌که قرائت سوره‌های طولانی که خواندن آنها موجب فوت شدن وقت نماز می‌شود، جایز نیست و در صورتی که در اثنا متذکر شود، باید به سوره‌ای کوتاه عدول کند.
نمازگزار باید سوره را پس از حمد بخواند و چنانچه قبل از آن بخواند، واجب است پس از حمد اعاده کند و یا سوره‌ای دیگر بخواند و اگر این کار از روی عمد انجام گیرد، بنابر قول جمعی، نماز باطل می‌شود. چنانچه تقدیم سوره بر حمد از روی سهو باشد و پس از اتمام حمد متذکر گردد، باید سوره را اعاده کند، لیکن در اینکه حمد را نیز باید اعاده نماید یا نه، اختلاف می‌باشد.


در اینکه قرائت دو سوره در یک رکعت از نماز واجب، حرام است یا مکروه، اختلاف است. از برخی قائلان به حرمت، بطلان نماز نیز نقل شده است. قول به حرمت به معروف و مشهور قدما و قول به کراهت به مشهور متاخران نسبت داده شده است. البته سوره‌های ضحی با الم نشرح و فیل با ایلاف یک سوره به شمار می‌روند و به قول مشهور، خواندن یکی از آن دو در یک رکعت کفایت نمی‌کند.
قرائت دو سوره در یک رکعت از نمازهای مستحب جایز است، چنان که در نماز آیات نیز جایز می‌باشد .


عدول از سوره به سوره‌ای دیگر در نماز واجب تا پیش از رسیدن به نصف، به قول مشهور جایز است و پس از گذشتن از نصف جایز نیست، مگر در حال ضرورت و عذر، مانند فراموش کردن بخشی از سوره یا تنگ بودن وقت برای اتمام سوره و یا وارد آمدن زیان و مانند آن که عدول مطلقا جایز است.
آیا عدول پس از رسیدن به نصف و پیش از گذشتن از آن جایز است یا نه، بدین معنا که شرط جواز عدول، نرسیدن به نصف است یا نگذشتن از آن، مسئله محل اختلاف است.
به قول مشهور، عدول از سورۀ توحید و جحد مطلقا، حتی پیش از رسیدن به نصف جایز نیست، مگر به سورۀ جمعه و منافقین در نماز روز جمعه. در اینکه عدول به سورۀ جمعه و منافقین مطلقا جایز است، حتی اگر از نصف گذشته باشد یا نه، اختلاف است.
آیا مورد عدول، به نماز ظهر و جمعۀ روز جمعه اختصاص دارد یا شامل نماز عصر روز جمعه نیز می‌شود یا تنها نماز جمعه را دربر می‌گیرد، مسئله اختلافی است. اکثر قائل به قول نخست‌اند.
به تصریح برخی، همۀ احکامی که در حمد گذشت، از وجوب آموختن و غیر آن، بنابر قول وجوب سوره در نماز، در سوره نیز جاری است.


به قول مشهور، بلند خواندن قرائت در نماز صبح و دو رکعت اول مغرب و عشا بر مرد و آهسته خواندن آن در نمازهای ظهر و عصر و رکعت سوم مغرب و دو رکعت آخر عشا، غیر از نماز ظهر و جمعه در روز جمعه، واجب است. در نماز جمعه و نیز بنابر قول بسیاری در نماز ظهر روز جمعه، بلند خواندن قرائت مستحب است.
چنانچه از روی سهو یا فراموشی و یا ناآگاهی، قرائت را در جایی که باید بلند بخواند، آهسته بخواند و یا عکس آن، نمازش صحیح است و نیازی به اعاده قرائت نیست.
به تصریح جمعی، موالات و فاصله نینداختن میان حروف و کلمات، شرط صحّت قرائت است.
واجب است قرائت نمازگزار طبق یکی از قرائتهای متواتر، مانند قرائتهای هفت گانۀ مشهور باشد و قرائت شاذ، جایز نیست، چنان‌که واجب است آیات متواتر را قرائت کند و آن آیاتی است که در قرآن امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) موجود بوده است و قرائت قرآن ابن مسعود و ابیّ بن کعب و غیر آنان جایز نیست


امور زیر در قرائت مستحب است.
۱. پناه بردن به خدا از شیطان قبل از قرائت، بدین‌گونه که بگوید: «اعُوذُ باللّٰهِ السَمیعِ العَلیمِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَجیم». مستحب است آن را آهسته بگوید.
۲. بلند خواندن بسمله در نمازهای اخفاتی بنابر قول مشهور.
۳. ترتیل در قرائت.
۴. شنواندن امام قرائت خود را به مامومان در نمازهای جهری، بدون اینکه صدای خود را تا حدّ افراط بلند کند.
۵. فاصله‌انداختن میان حمد و سوره با سکوتی طولانی‌تر از وقف.
۶. قرائت سوره‌ای پس از حمد در نمازهای مستحب.
۷. قرائت سوره‌های مفصل در نمازهای واجب روزانه. افضل قرائت سورۀ قدر و توحید است.
۸. قرائت سورۀ هل اتی (انسان) در نماز صبح روز پنج‌شنبه و دوشنبه.
۹. قرائت سورۀ جمعه و اعلی در نماز مغرب و عشای شب جمعه.
۱۰. قرائت سورۀ جمعه و توحید در نماز صبح روز جمعه.
۱۱. قرائت سورۀ جمعه و منافقین در نماز جمعه و ظهر روز جمعه بنابر قول مشهور. برخی آن را واجب دانسته‌اند.
۱۲. قرائت سورۀ جحد و توحید در این نمازها: نافله صبح؛ دو رکعت اول نافله ظهر؛ دو رکعت اول نافله مغرب؛ دو رکعت اول نماز شب؛ دو رکعت نماز احرام؛ دو رکعت نماز صبح، در صورتی که آن را تاخیر‌انداخته باشد تا وقتی که سرخی در مشرق ظاهر شود و دو رکعت نماز طواف. مستحب است در هفت نماز یاد شده در رکعت اول سورۀ جحد و در رکعت دوم سورۀ توحید خوانده شود.
عکس آن نیز روایت شده است.
۱۳. قرائت سوره‌های کوتاه در نمازهای مستحب روزانه و آهسته خواندن قرائت.
۱۴. قرائت سوره‌های بلند در نماز شب و بلند خواندن قرائت.
۱۵. قرائت سی بار توحید در هر یک از دو رکعت نخست نماز شب بنابر قول مشهور و سوره‌های طولانی در هشت رکعت بعدی.
۱۶. درخواست رحمت هنگام قرائت آیۀ رحمت و پناه بردن به خدا از نقمت و عذاب، هنگام قرائت آیۀ عذاب و نقمت.


۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، واژه «قرا».    
۲. ابن منظور، لسان العرب، واژه «قرا».    
۳. طریحی، مجمع البحرین، واژۀ «قرا».    
۴. محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۲، ص۲۴۲.    
۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۸۴-۲۸۵.    
۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۸۴-۲۸۶.    
۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۸۶-۲۸۷.    
۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۹۳.    
۹. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۳۱۹.    
۱۰. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۸، ص۹۴.    
۱۱. حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة، ج۲، ص۱۶۰.    
۱۲. حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۳۰.    
۱۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۹۶-۲۹۷.    
۱۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۹۹-۳۰۰.    
۱۵. حلی، جعفر بن حسن، المعتبر، ج۲، ص۱۶۹.    
۱۶. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱، ص۲۰۴-۲۰۵.    
۱۷. موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۴۲-۳۴۳.    
۱۸. قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۲، ص۵۰۳-۵۰۵.    
۱۹. قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۲، ص۵۰۵.    
۲۰. قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۲، ص۵۰۶.    
۲۱. قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۲، ص۵۰۶.    
۲۲. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۰۶.    
۲۳. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۰۷.    
۲۴. حلی، حسن بن یوسف، ارشاد الاذهان، ج۱، ص۲۵۳.    
۲۵. شهید اول، ذکری الشیعة، ج۳، ص۳۰۰.    
۲۶. محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۲، ص۲۴۲-۲۴۳.    
۲۷. قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۲، ص۴۹۴.    
۲۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۳۳۱.    
۲۹. سلار، حمزه بن عبدالعزیز، المراسم العلویة، ص۶۹.    
۳۰. شیخ طوسی، النهایة، ص۷۵.    
۳۱. حلی، جعفر بن حسن، المعتبر، ج۲، ص۱۷۱-۱۷۳.    
۳۲. موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۴۷.    
۳۳. مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، ج۴، ص۴۰.    
۳۴. سبزواری، محمدباقر بن محمدمومن، ذخیرة المعاد، ص۲۶۸.    
۳۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۳۳۶-۳۳۹.    
۳۶. انصاری، مرتضی، کتاب الصلاة، ج۱، ص۳۱۹-۳۲۱.    
۳۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۳۴۳.    
۳۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۳۵۱-۳۵۴.    
۳۹. شهید اول، الدروس الشرعیة، ج۱، ص۱۷۱.    
۴۰. شهید ثانی، المقاصد العلیة، ص۲۵۱.    
۴۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۳۳۸.    
۴۲. طباطبائی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقیٰ، ج۲، ص۴۹۳-۴۹۴.    
۴۳. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۸، ص۱۴۵.    
۴۴. قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۲، ص۵۰۸.    
۴۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۳۵۴.    
۴۶. بروجردی، سیدحسین، نهایة التقریر، ج۲، ص۱۴۰.    
۴۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۰، ص۲۰-۲۴.    
۴۸. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۸، ص۱۵۱.    
۴۹. حسینی عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ج۷، ص۲۷۵.    
۵۰. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۰، ص۵۷-۶۰.    
۵۱. طباطبائی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقیٰ، ج۲، ص۵۰۵-۵۰۶.    
۵۲. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۸، ص۱۲۵-۱۲۶.    
۵۳. نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۱۰، ص۶۸.    
۵۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۰، ص۶۰-۶۲.    
۵۵. حسینی عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ج۷، ص۲۷۵.    
۵۶. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۸، ص۲۱۷.    
۵۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۰، ص۶۳-۶۷.    
۵۸. طباطبائی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقیٰ، ج۲، ص۵۰۶.    
۵۹. حسینی عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ج۴، ص۷۲۳-۷۲۴.    
۶۰. نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۱۰، ص۶۶-۶۷.    
۶۱. نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۹، ص۳۰۹-۳۱۰.    
۶۲. نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۹، ص۳۶۴-۳۶۵.    
۶۳. طباطبائی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقیٰ، ج۲، ص۵۰۸.    
۶۴. خوئی، ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۱۴، ص۳۸۱.    
۶۵. موسوی سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام، ج۶، ص۲۹۵.    
۶۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۰، ص۲۴-۲۶.    
۶۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۱-۱۴.    
۶۸. حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۴۱.    
۶۹. محقق کرکی، رسائل المحقق الکرکی، ج۳، ص۲۶۲.    
۷۰. شهید ثانی، المقاصد العلیة، (الحاشیة الاولیٰ علی الالفیة)، ص۵۲۹-۵۳۰.    
۷۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۲۰-۴۲۱.    
۷۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۳۸۵.    
۷۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۳۹۱.    
۷۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۱۹.    
۷۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۲۱.    
۷۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۰۰.    
۷۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۰۰-۴۰۳.    
۷۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۰۳.    
۷۹. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۰۵.    
۸۰. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۰۶.    
۸۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۰۷-۴۰۹.    
۸۲. شهید ثانی، حاشیة شرائع الاسلام، ص۹۵.    
۸۳. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱، ص۲۰۹.    
۸۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۱۲-۴۱۳.    
۸۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۰۹-۴۱۰.    
۸۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۱۰-۴۱۲.    
۸۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۱۴-۴۱۹.    
۸۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۴۱۹.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۶، ص۵۲۴.    


رده‌های این صفحه : صلاة | قرائت




جعبه ابزار