قذف (مقالهدوم)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قذف نسبت دادن ارتکاب
زنا یا
لواط به کسی گفته میشود.
از احکام آن به تفصیل در باب
حدود سخن گفتهاند.
قذف در اصل به معنای پرتاب کردن چیزی است. گویی قذف کننده با عمل خود کلمۀ آزار دهندهای را به سوی طرف مقابلش پرتاب میکند.
به قذف کننده «قاذف»، به قذف شونده «مقذوف» و به عمل قاذف «قذف» گویند.
قذف
حرام و جزو هفت
گناه کبیره و بزرگ است.
خدای تعالی قذف کننده را فاسق و دروغگو خوانده است.
قذف با نسبت دادن زنا یا لواط تحقق مییابد. آیا با نسبت دادن
مساحقه نیز تحقق مییابد یا نه؟
محل اختلاف است.
قذف یا با الفاظ صریح است و یا با الفاظ غیر صریح. بدون شک، قذف با الفاظ صریح تحقق مییابد، مانند آنکه بگوید: زنا یا لواط کردی.
اگر به فرزندش که به فرزندی وی اقرار کرده یا شرعاً حکم به فرزندی او شده است، بگوید: تو فرزند من نیستی یا به دیگری بگوید: تو فرزند پدرت نیستی، قذف محقق و حدّ قذف بر قاذف ثابت میشود.
اگر به کسی بگوید: ای فرزند زن زناکار، حدّ قذف بر گوینده ثابت میشود، همچنین اگر بگوید: ای فرزند مرد زناکار، حدّ قذف بر قاذف ثابت میگردد، و اگر بگوید: تو فرزند مرد و زنِ زناکاری، دو حدّ قذف بر گوینده ثابت میشود.
اگر بگوید: از راه زنا به دنیا آمدهای، آیا حدّ قذف ثابت میشود یا نه و بنا بر ثبوت، آیا دو
حدّ قذف ثابت میشود یا تنها یک حدّ؟ مسئله
اختلافی است.
اگر بگوید: مادرت تو را از زنا به دنیا آورده است، آیا حدّ قذف ثابت میشود یا نه؟ مسئله
محل اختلاف است. قول نخست به اشهر نسبت داده شده است.
چنانچه به مردی بگوید: ای همسر زناکار، حدّ قذف بر گوینده ثابت میگردد.
همچنین اگر بگوید: ای پدرِ زنِ زناکار و یا برادرِ زنِ زناکار، حدّ قذف بر قاذف ثابت میشود.
اگر بگوید: با فلانی زنا یا لواط کردهای، آیا دو حدّ قذف ثابت میشود یا یک حدّ؟ مسئله
محلّ اختلاف است.
چنانچه مردی به زنی بگوید: با تو زنا کردم، آیا حدّ قذف بر گوینده ثابت میشود یا نه؟ مسئله
محل اختلاف است.
قذف با الفاظ غیر صریح در صورتی که در
عرف گوینده مفهوم قذف را برساند، حدّ قذف ثابت میشود، همچنین اگر در عرف مخاطب، رسانندۀ مفهوم قذف باشد و گوینده نیز آن را بر حسب عرف او گفته باشد. اما اگر مفهوم قذف را نرساند و یا معنایی دیگر داشته باشد، ثابت نمیگردد.
البته
تعزیر ثابت میشود، به شرط آنکه مفاد آن آزار دهنده و ناراحت کنندۀ مخاطب باشد، مانند نسبت بی غیرتی.
اگر کسی جمعی را قذف کند، به
قول مشهور در صورتی که قذف با یک لفظ صورت گیرد، مانند آنکه بگوید:
اینان زناکاراند، چنانچه همۀ آنان با هم قاذف را برای اجرای حدّ نزد
حاکم ببرند، یک حدّ جاری میشود، اما اگر هر کدام جداگانه مطالبۀ اجرای حد کند، به نفع هر کدام، یک حد بر قاذف ثابت میشود و چنانچه هر یک از آنان را جداگانه قذف کند، برای هر کدام، یک حد قذف بر قاذف ثابت میشود. از برخی قدما نقل شده که در صورت نخست، مطلقا یک حدّ ثابت است و در صورت دوم، چنانچه با هم نزد قاضی مطالبۀ اجرای حدّ قذف کنند، یک حدّ جاری میشود و اگر جدای از هم مطالبه کنند، برای هر کدام، بر قاذف حدّی جداگانه ثابت میشود. از برخی دیگر نقل شده که چنانچه نام آن افراد را نَبَرد، یک حد ثابت میشود، اما اگر نام تک تک آنان را برده باشد، به تعداد افراد مقذوف، حدّ ثابت میشود.
قذف
زوجه توسط
زوج، بدون
بیّنه و بدون ادّعای مشاهدۀ زنا، موجب ثبوت حدّ قذف است، لیکن اگر زوج به همسرش نسبت زنا دهد و مدّعی مشاهدۀ آن باشد و بیّنهای نیز بر آن نداشته باشد، برای دفع حدّ قذف باید همسرش را
لعان کند. در صورت لعان، حدّ قذف بر زوج جاری نمیشود.
تکرار قذف زوجه پیش از لعان او و یا قبل از اجرای حدّ، موجب تکرار حدّ نخواهد شد، اما اگر حدّ جاری شود، سپس قذف تکرار گردد آیا حد تکرار میشود یا نه؟ مسئله
محل اختلاف است.
همچنین اگر بعد از لعان دوباره قذف تکرار شود.
قذف با
شهادت دو مرد عادل و یا دو بار اقرار قاذف ثابت میشود. البته در اقرار، وجود شرایط عام در پذیرش اقرار - همچون
تکلیف، آزاد بودن و اختیار - شرط است. شهادت زنان مطلقا در حدّ قذف پذیرفته نیست.
در ثبوت حدّ قذف بر قذف کننده شرایط زیر معتبر است و بدون آنها حدّ بر او جاری نمیشود:
۱.
بلوغ و
عقل: بر
کودک و
دیوانه حدّ جاری نمیشود، اما اگر کودک به حدّ رشد و تمیز رسیده باشد، تعزیر میشود.
۲. قصد و
اختیار: اگر قذف بدون قصد از قاذف صادر شود، مانند آنکه در
خواب یا
بیهوشی صورت بگیرد، حد و تعزیر ثابت نمیشود. همچنین اگر با اکراه و تهدید و اجبار صورت گرفته باشد.
۳. آزاد بودن: آیا در وجوب حدّ کامل، آزاد بودن شرط است یا نه؟ مسئله
محل اختلاف است. قول دوم مشهور است.
بنابر قول نخست، بر
برده نصف حدّ جاری میشود.
در مقذوف شرایط زیر معتبر است و بدون آنها حدّ بر قاذف جاری نمیشود:
۱.
احصان: مقصود از احصان، بلوغ،
عقل، حریّت،
اسلام و
عفّت است. بنابراین، بر کسی که کودک، برده،
کافر و یا متظاهر به زنا یا لواط را قذف کند، حد قذف جاری نمیگردد، اگرچه تعزیر میشود.
برخی در فرض آخر (تظاهر به زنا یا لواط) تعزیر را نیز ثابت ندانستهاند.
اگر فردی به مسلمانی که مادرش کافر یا کنیز است بگوید: ای پسر زنِ زناکار یا مادرت زناکار است، آیا حد بر او جاری میشود یا نه؟ مسئله
محل اختلاف است.
اگر به فرزند زنی که حد بر او جاری شده است بگوید: ای پسر زناکار و یا به زن بگوید: ای زناکار، در صورتی که قبل از
توبه زن باشد، حد ثابت نیست، اما بعد از توبه حد ثابت است.
۲. فرزند قاذف نبودن: بنابراین، اگر پدر فرزندش را قذف کند، حد بر او جاری نمیشود، بلکه تعزیر میشود.
اگر مردی همسر فوت شدۀ خود را قذف کند و همسرش جز از آن مرد فرزندی نداشته باشد، حدّ ثابت نمیشود، اما اگر فرزندی از غیر آن مرد داشته باشد، حدّ ثابت میشود.
حدّ قذف هشتاد
تازیانه است. اگر حدّ قذف دو بار بر کسی جاری شود، وی بار سوم و بنابر قولی بار چهارم کشته میشود.
حدّ قذف تنها پس از درخواست مستحق (مقذوف یا وارث او) اجرا میشود و در صورت عفوِ قبل از اجرا، حدّ ساقط میشود، بلکه پس از عفو، حق درخواست اجرای حدّ از حاکم ندارد.
برخی گفتهاند: برای اجرای حدّ، مقذوف باید بر نفی زنا یا لواط از خود
سوگند یاد کند و اگر از قسم خوردن امتناع کند، قسم به قاذف بر میگردد و در صورت قسم وی بر ادعایش، حد قذف ساقط میشود. البته بر مقذوف نیز حدّ زنا جاری نمیشود.
بر قاذف از روی لباس تازیانه میزنند و برهنه نمیشود. زدن نیز باید متوسط باشد و به شدتِ زدن در زنا نرسد.
قاذف پس از اجرای حدّ بر او، به مردم معرفی میشود تا بر گواهی دادن او اعتماد نکنند و آن را نپذیرند.
امور زیر موجب سقوط حدّ از قاذف میشود:
۱. شهادت شهود عادل به زنا یا لواط.
۲. تصدیق و اقرار مقذوف به زنا یا لواط.
۳. عفو قاذف توسط مقذوف.
۴. لعان، در صورتی که مقذوف زوجه باشد.
۵.
ارث و
صلح: اگر قاذف وارث حدّ قذف باشد و یا با مقذوف به چیزی بر عفو وی مصالحه کرده باشد، حد ساقط میگردد.
۶. تقاذف: چنانچه دو نفر یکدیگر را قذف کنند، حد از هر دو ساقط میشود، هرچند هر دو تعزیر میشوند.
حدّ قذف از راه
ارث به وارث منتقل میشود، به شرط آنکه مقذوف آن را استیفا و یا قاذف را عفو نکرده باشد. مقصود از وارث، غیر از زوج و زوجه و دیگر وارثان سببی است.
چنانچه قاذف نتواند قذف را اثبات کند، علاوه بر ثبوت حد بر او، فاسق محسوب میشود و شهادتش در هیچ امری پذیرفته نیست، مگر آنکه توبه کند، و حدّ توبه قاذف به قول مشهور این است که خودش را تکذیب نماید و بگوید:
آنچه گفتم
دروغ بوده است.
برخی گفتهاند: اگر آنچه گفته در واقع راست بوده است، باید در باطن
توریه کند.
برخی دیگر گفتهاند: حدّ توبه آن است که اگر دروغ گفته است، گفته خود را تکذیب کند و اگر راست گفته است، خود را خطاکار بداند و بگوید قذف عملی نکوهیده است و من آن را تکرار نخواهم کرد.
بعضی گفتهاند: باید پیش کسی که نزد او قذف کرده و نیز پیش حاکمی که حد را بر او جاری کرده است، توبه کند و در صورت عدم امکان باید نزد جمعی از مردم اظهار توبه نماید.
برخی، آشکارا بودن توبه را شرط قبول آن دانستهاند، نزد مردم باشد یا حاکم، اما اظهار توبه و ندامت نزد حاکم یا کسی که نزد او قذف کرده را شرط تحقق و قبول توبه ندانستهاند.
آیا علاوه بر توبه، اصلاح عمل نیز شرط است یا نه؟ مسئله
محل اختلاف است.
بنابر قول نخست، در تحقق بخش اصلاح عمل
اختلاف است. برخی گفتهاند: استمرار و بقا بر توبه هرچند در ساعتی، تحقق بخش اصلاح عمل است.
بعضی علاوه بر توبه، به جا آوردن عمل صالح، هر چند اندک، پس از توبه را شرط پذیرش توبۀ قاذف دانستهاند.
برخی نزاع در مسئله را لفظی دانسته و گفتهاند: استمرار بر توبه شرط پذیرش شهادت است و این استمرار در تحقق اصلاح عمل نیز کفایت میکند.
قذف زوجۀ کر و لال، موجب حرمت ابدی آن زن بر مرد میشود.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۶، ص۵۱۱.