قدم (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَدم (به فتح قاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای پا و جمع آن اقدام است. این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
قُدُوم (به ضم قاف و دال) به معنای آمدن و
اِقدَام (به کسر الف و دال) به معنای قدم نهادن و
تَقَدُّم (به فتح تاء و قاف) به معنای پیشی گرفتن و پیش انداختن.
حضرت علی (علیهالسلام) در نامه که به
معاویه و ... از این واژه استفاده نموده است.
قَدم (بر وزن شرف) به معنای پا و جمع آن اقدام است.
قُدُوم به معنای آمدن است.
اِقدَام به معنای قدم نهادن و
تَقَدُّم پیشی گرفتن و پیش انداختن آمده است.
امام (صلواتاللهعلیه)
حکمت ۴۲۰ فرموده است:
«فَخَرَجَ مِنَ الدُّنْیَا بِحَسْرَتِهِ، وَقَدِمَ عَلَی الاْخِرَةِ بِتَبِعَتِهِ»؛
«از
دنیا به
حسرت خارج شد و به
آخرت با گناهش آمد.»
»
(شرحهای حکمت:
)
در نامهای که به معاویه نوشته آمده است:
«فَيَاعَجَباً لِلدَّهْرِ! إِذْ صِرْتُ يُقْرَنُ بِي مَنْ لَمْ يَسْعَ بِقَدَمِی» «شگفت از روزگار که مرا قرین و نظیر بدانند به کسی که مانند پای من قدم به جلو نگذاشته (و در دفاع از
دین شرکت نکرده است)»
(شرحهای نامه:
) یعنی: «لم یسع بقدم مثل قدمی»
مواردی از این ماده در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قدم»، ج۲، ص۸۴۷.