• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قبیله بنی‌حنظله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بنیحَنْظَله، قبیله‌ای بزرگ از دودمان حنظلة بن مالک بن زید مناة بن تمیم در جزیرة العرب می‌باشد.



نسب بنیحَنْظَله به الیاس بن مُضَر از نسل مَعَدّ بن عدنان می‌رسد (سمعانی اشتباها بنیحنظله از قبایل غطفان به شمار آمده است).


حنظله از رؤسای بزرگ عرب بود که پس از عمّ خود سعد، به ریاست بنی تمیم رسید و فرزندان او، کثرت جمعیت و قدرت قبیله‌ای و توانایی در شعر به دست آوردند، به طوری که بسیاری از ایام العرب با نام آنان پیوند یافته است.
[۷] احمد بن اسحاق یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۲۹، بیروت (بی تا).



تیره‌هایی که از این قبیله برخاستند عبارت‌اند از: بَراجم، شامل پنج خانوار، که در عصر اسلامی بزرگانی از میان آن‌ها پدید آمدند؛ بنی یَربوع بن حنظله و بنی دارم بن مالک بن حنظله، که افرادی نام‌آور داشته‌اند (برای آگاهی از سلسله نسب فرزندان حنظله به این منبع رجوع کنید ).


بنیحنظله در سرزمینی وسیع در عربستان مرکزی (نجد) که از یمامه (اکنون عارض) تا هَجَر (اکنون احساء)، بصره و کوفه گسترش داشته، سکونت و عموماً زندگی بادیه‌ نشینی داشته‌اند.
[۱۴] یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۷۸۹، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
[۱۵] یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۶۳، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
[۱۶] یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۸۸، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
[۱۷] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۰۴، بیروت ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/۱۹۷۹ـ۱۹۸۲.
[۱۸] فؤاد حمزه، قلب جزیرة العرب، ج۱، ص۱۴۰، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.

از جمله محل‌های سکونت بنیحنظله عبارت بوده است از: حَزن (اکنون صَلب، در شرق نجد)، صَمّان، دَهناء و رَقْمتان که از بهترین مناطق حاصل‌خیز بودند.
[۱۹] حسن بن عبدالله اصفهانی، بلاد العرب، ج۱، ص۱۰۲، چاپ حمد جاسر و صالح علی، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
[۲۰] بلاد العرب، چاپ حمد جاسر و صالح علی، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
[۲۱] یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۸۰۱، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
[۲۲] یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۰۱۹، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.

در منابع از آبگیرهای فراوانی نیز یاد شده که پیرامون آن‌ها گروه‌هایی از بنیحنظله مسکن داشته‌اند.
[۲۳] حسن بن عبدالله اصفهانی، بلاد العرب، ج۱، ص۵۸ـ۵۹، چاپ حمد جاسر و صالح علی، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
[۲۴] حسن بن عبدالله اصفهانی، بلاد العرب، ج۱، ص۲۶۸، چاپ حمد جاسر و صالح علی، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.

به همین سبب، گاه جنگ‌هایی، مانند نبرد زُوَیرین با بکر بن وائل، بر سر آب رخ می‌داد.
پس از فتوحات اسلامی، دسته‌هایی از بنیحنظله در شهرهای مجاور و تازه تأسیس کوفه و بصره، و پیرامونشان و به تدریج در شهرهای شرقی، از جمله در استخر فارس و اصفهان و خراسان پراکنده شدند.


بنی حنظله به لحاظ بادیه نشینی و خوی جنگ‌آوری و ماجراجویی در مناطق مجاور دست به حمله و تجاوز می‌زدند.
[۳۶] ابن حبیب، کتاب المحبّر، ج۱، ص۲۴۷، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲.


۵.۱ - شاپور ذوالاکتاف

نخستین گزارش در این باره به دوران شاپور ذوالاکتاف (۳۱۰ یا ۳۰۹ـ۳۷۹ میلادی) باز می‌گردد.
وی پس از سرکوب قبایل متجاوز عرب و اسکان آنان در شهرهای دور و نزدیک، دسته‌هایی از بنیحنظله را در نواحی اهواز جای داد (
[۳۹] عبدالملک بن محمد ثعالبی، تاریخ غرر السیر: المعروف بکتاب غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، ج۱، ص۵۲۹، چاپ زوتنبرگ، پاریس ۱۹۰۰، چاپ افست تهران ۱۹۶۳.
در تَوَّج از کوره‌های فارس).
بعدها قلمرو ملوک حیره در عراق، که سد حایل ساسانیان در برابر تجاوز قبایل عرب به شمار می‌آمد، دچار تاخت و تاز مکرر بنی حنظله (تیره بنی یربوع) شد.
ازین‌رو طی مصالحه‌ای، منصب «ردافه» که به منزله وزارت و جانشینی شاه بود به بنی یربوع واگذار شد و به موجب آن، یک چهارم غنایم جنگی (مِرباع) به آنان تعلق گرفت.
این منصب به ارث میان آنان می‌گشت و تلاش منذر بن ماء السماء در نیمه اول قرن ششم میلادی برای باز پس‌گیری این منصب به شکست انجامید.
[۴۱] ابن دُرَید، الاشتقاق، ص ۲۲۴، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸
[۴۲] ابن دُرَید، الاشتقاق، ص ۲۳۷، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸


۵.۲ - یوم اُواره

مقارن ۵۷۰ میلادی، در زمان عمرو، پسر و جانشین منذر (حک: ۵۵۴ ـ ۵۶۸ یا ۵۷۰ میلادی) «یوم اُواره» به ظهور پیوست.
وی به انتقام قتل برادر خویش، که در میان بنی حنظله (تیره بنی دارم) به سر می‌برد، حدود صد تن از آنان را سوزاند.
[۴۶] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۰۵، ج ۱، چاپ محمد حمیدالله، مصر ۱۹۵۹، ج ۳، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.


۵.۳ - جنگ با بنی‌عامر

بنی حنظله، سه بار با بنی عامر بن صعصعه جنگیدند؛ در «یوم رَحْرحَان»، یک سال پس از آن در «یوم جَبَلَه» و بار سوم در نبرد ذی نَجب، که تنها در این نبرد پیروز شدند.
[۴۸] ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۱۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).
[۵۰] ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۱۱۹ـ۱۲۱، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۵۱] ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۱۳۹ـ۱۴۰، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.


۵.۴ - جنگ با پادشاه حیره

گویا نعمان بن منذر، پادشاه حیره (حک: ۵۸۰ یا ۵۸۱ـ۶۰۲ میلادی) چندی بعد با لشکرکشی بر سر بنی حنظله (تیره بنی یربوع) کوشید تا امتیاز ذلت‌بار ردافه را الغا کند (یوم طِخفه)، اما او نیز موفق نشد و آنان تا ظهور اسلام عهده‌دار این منصب بودند.


در سال ولادت پیامبر اسلام (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم)، کاروان هدایای امیر یمن برای خسرو انوشیروان در سرزمین بنیحنظله (تیره بنی یربوع) به غارت رفت.
پادشاه ساسانی، امیر بحرین را مأمور دفع آنان کرد، و او بنی حنظله را از هَجَر به کُلاب، میان بصره و کوفه، کوچاند.
[۵۹] ابن دُرَید، الاشتقاق، ج۱، ص۲۲۶، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸.

با این حال، در همین ایام بنی حنظله (تیره بنی دارم)، مناسبات دوستانه‌ای با انوشیروان و دربار ساسانی داشتند که از این میان، تلاش حاجب بن زراره، بزرگ قبیله بنی حنظله، برای کسب اجازه رفت و آمد در خاک ایران برای تحصیل آذوقه شایان ذکر است.
[۶۲] ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، ج۱، ص۴۵۴ـ۴۵۵، عمان ۱۹۸۲.

ازین‌رو این دودمان به دلیل آمیزش و ارتباط، به آیین زردشتی گرویده بودند و از میان عرب، تنها آنان به پرستش آتش می‌پرداختند.
این امر شاید تا حدی موجب کاهش نگرانی دولت ساسانی از دست اندازی قبایل عرب بر قلمرو ساسانی و، در نتیجه، کم توجهی نسبت به نقش دولت دست نشانده حیره شده باشد؛ خاصه که بنی دارم در میان بنی حنظله و احتمالاً قاطبه دودمان مُضر جای‌گاه ویژه‌ای داشته است.


قبل از اسلام، برای نخستین بار، دو منصب مهم سرپرستی موسم حج و داوری عکاظ به تمیم رسید.
حنظلة بن مالک پس از عموی خود سعد، و بعد از او افراد دیگری از این قبیله عهده‌دار هر دو منصب بودند.


از میان تیره‌های بنی حنظله، بنی یربوع، چون قریش، از قبایل حُمْس به شمار می‌رفت که تا پیش از اسلام، آداب ویژه‌ای را در اعمال و مناسک حج رعایت می‌کردند.


به نظر می‌آید که نخستین گرایش بنی حنظله به اسلام، در سال چهارم بعثت پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) و به همت اکْثَم بن صَیْفی صورت گرفته باشد.
در جنگ بدر (در سال دوم هجرت) افرادی از بنی حنظله حضور داشتند.
پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به اَقرع بن حابس (از بنی‌دارم) که در جاهلیت مقامی بزرگ داشت، سهمی از غنایم حُنَین داد و او را به اسلام دعوت کرد.
وی در فتح مکه، حنین و طائف، رسول اکرم را همراهی کرد.
[۷۰] ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۳۸ـ۱۳۹، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).
[۷۱] ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۲۰۷، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).

جز افرادی که جداگانه به حضور پیامبر اکرم می‌رسیدند و مسلمان می‌شدند، در سال نهم هجرت هیئتی بزرگ از سران بنی حنظله از جمله عُطارد بن حاجب و اقرع بن حابس در مسجد مدینه به حضور پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) رسیدند و به اسلام گرویدند.
[۷۵] ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۲۰۶ـ۲۱۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).



در سال دهم، پیامبر اکرم با فرستادن مأمورانی برای جمع آوری زکات به شهرها و قبایل، مالک بن نویره یربوعی را عامل خویش در میان بنی حنظله قرار داد
[۷۶] ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۲۴۷، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).
(به گفته بلاذری اقرع بن حابس را مأمور زکات بنی‌دارم و مالک بن نویره را مأمور زکات بنی یربوع کرد).


کمی پس از وفات پیامبر اکرم در سال یازدهم، سَجاح در میان بنی حنظله (تیره بنی یربوع) به ادعای پیامبری برخاست و جمعی از آنان که اسلام را با تأخیر و تردید پذیرفته بودند به گرد او جمع شدند و از پرداخت زکات امتناع کردند.
در نبرد بُطاح که برای فرونشاندن این فتنه (ردّه) صورت گرفت، مالک بن نویره در اقدامی خودسرانه به دست خالد بن ولید کشته شد.


از سال سیزدهم به بعد، در جریان فتوحات اسلامی در ایران، دسته‌هایی از بنی حنظله در سپاه اسلام حضور داشتند.


در جنگ جمل بسیاری از بنی حنظله به تحریک طلحه و زبیر به سپاه عایشه پیوستند. اما از این میان بنی یربوع همگی بر طاعت علی (علیه‌السلام) وفادار ماندند.
لیکن در پی جنگ نهروان، برخی از بنی حنظله از فرمان علی(علیه‌السلام) بیرون رفتند و رهبری گروهی از خوارج را به دست گرفتند که از این گروه می‌توان از عُروة بن اُدَیّه (متوفی ح۵۸) که در صفین با شعار «تحکیم» از فرمان حضرت علی خارج شد و برادرش مَرداس (متوفی ۶۱) و هم‌چنین شَبَث بن رِبْعی نام برد.
[۹۴] ابن دُرَید، الاشتقاق، ج۱، ص۲۱۹، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸.



هم‌چنین به گفته فؤاد حمزه
[۹۷] فؤاد حمزه، قلب جزیرة العرب، ج۱، ص۱۴۰، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
نسب محمد بن عبدالوهاب، مؤسس وهابیت به بنی حنظله می‌رسد.


از بنی حنظله چهره‌هایی نام‌آور در شعر و ادب برخاستند که از آن میان می‌توان از جَریر از تیره بنی یربوع،
[۹۹] ابن قتیبه، کتاب الشعر والشعراء، ج۱، ص۲۸۳، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۰۲.
فَرَزْدَق و مسکین دارمی از بنی دارم
[۱۰۲] ابن قتیبه، کتاب الشعر والشعراء، ج۱، ص۴۸، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۰۲.
[۱۰۳] ابن قتیبه، کتاب الشعر والشعراء، ج۱، ص۲۸۹، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۰۲.
[۱۰۴] ابن قتیبه، کتاب الشعر والشعراء، ج۱، ص۳۴۷، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۰۲.
یاد کرد.
افزون بر این، سُکَّری (متوفی ۲۷۵) راویه اشعار عرب اشعار بنی یربوع را گردآورده بوده است.
ابن سعید مغربی از چند تن از شاعران حماسه سرا در میان بنی حنظله یاد کرده است.
پس از اسلام نیز این سنت ادبی ادامه یافت و هیئتی از بنی حنظله که در سال نهم در مسجد مدینه به حضور پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) رسیدند، با یاران آن حضرت مجلس مفاخره ادبی تشکیل دادند.
[۱۰۹] ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۲۰۷ـ۲۱۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).



(۱) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۲) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/۱۹۷۹ـ۱۹۸۲.
(۳) ابن اعثم کوفی، الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۴) ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۵) ابن حبیب، کتاب المحبّر، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲.
(۶) ابن حزم، جمهرة انساب العرب، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۷) ابن دُرَید، الاشتقاق، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸.
(۸) ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، عمان ۱۹۸۲.
(۹) ابن عبدربه، العقد الفرید، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۱۰) ابن قتیبه، کتاب الشعر والشعراء، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۰۲.
(۱۱) ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
(۱۲) ابن کلبی، جمهرة النسب، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
(۱۳) ابن هشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).
(۱۴) حسن بن عبدالله اصفهانی، بلاد العرب، چاپ حمد جاسر و صالح علی، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
(۱۵) عبدالله بن عبدالعزیز بکری، معجم ما استعجم من اسماءالبلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۶) احمد بنیحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، چاپ محمد حمیدالله، مصر ۱۹۵۹، ج ۳، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
(۱۷) عبدالملک بن محمد ثعالبی، تاریخ غرر السیر: المعروف بکتاب غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، چاپ زوتنبرگ، پاریس ۱۹۰۰، چاپ افست تهران ۱۹۶۳.
(۱۸) عبدالملک بن محمد ثعالبی، ثمار القلوب، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
(۱۹) فؤاد حمزه، قلب جزیرة العرب، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
(۲۰) عبدالکریم بن محمد سمعانی، الانساب، چاپ عبدالرحمان بنیحیی معلمی یمانی، حیدرآباد دکن ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
(۲۱) خلیفة بن خیاط شباب، الطبقات، چاپ سهیل زکار، دمشق ۱۹۶۶ـ ۱۹۶۹.
(۲۲) محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).
(۲۳) نصر بن مزاحم، وقعة صفّین، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
(۲۴) یاقوت حموی، معجم الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
(۲۵) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
(۲۶) احمد بن اسحاق یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت (بی تا)؛


۱. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۱۹۳، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۲. خلیفة بن خیاط شباب، الطبقات، ج۱، ص۹۱، چاپ سهیل زکار، دمشق ۱۹۶۶ ۱۹۶۹.    
۳. عبدالکریم بن محمد سمعانی، الانساب، ج۴، ص۲۸۴، چاپ عبدالرحمان بنیحیی معلمی یمانی، حیدرآباد دکن ۱۳۸۴/۱۹۶۴.    
۴. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۱۱، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.    
۵. ابن حبیب، کتاب المحبّر، ج۱، ص۲۳۴، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲.    
۶. ابن حبیب، کتاب المحبّر، ج۱، ص۲۴۷، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲.    
۷. احمد بن اسحاق یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۲۹، بیروت (بی تا).
۸. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۲۲۲۲۲۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۹. ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، ج۱، ص۴۴۷ ۴۴۸، عمان ۱۹۸۲.    
۱۰. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۱۹۳، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۱۱. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۲۸، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۱۲. ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، ج۱، ص۴۴۸، عمان ۱۹۸۲.    
۱۳. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۰۴، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.    
۱۴. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۷۸۹، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
۱۵. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۶۳، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
۱۶. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۸۸، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
۱۷. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۰۴، بیروت ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/۱۹۷۹ـ۱۹۸۲.
۱۸. فؤاد حمزه، قلب جزیرة العرب، ج۱، ص۱۴۰، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۱۹. حسن بن عبدالله اصفهانی، بلاد العرب، ج۱، ص۱۰۲، چاپ حمد جاسر و صالح علی، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۲۰. بلاد العرب، چاپ حمد جاسر و صالح علی، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۲۱. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۸۰۱، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
۲۲. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۰۱۹، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
۲۳. حسن بن عبدالله اصفهانی، بلاد العرب، ج۱، ص۵۸ـ۵۹، چاپ حمد جاسر و صالح علی، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۲۴. حسن بن عبدالله اصفهانی، بلاد العرب، ج۱، ص۲۶۸، چاپ حمد جاسر و صالح علی، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۲۵. عبدالله بن عبدالعزیز بکری، معجم ما استعجم من اسماءالبلاد و المواضع، ج۱، ص۱۳۳، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۲۶. عبدالله بن عبدالعزیز بکری، معجم ما استعجم من اسماءالبلاد و المواضع، ج۱، ص۲۰۷، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۲۷. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۰۴، بیروت ۱۳۹۹۱۴۰۲/۱۹۷۹۱۹۸۲.    
۲۸. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۲۲۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۲۹. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۱۰، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۳۰. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۲۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۳۱. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۲۵، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۳۲. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۲۸، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۳۳. ابن دُرَید، الاشتقاق، ج۱، ص۲۲۴۲۳۰، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸.    
۳۴. خلیفة بن خیاط شباب، الطبقات، ج۱، ص۹۲، چاپ سهیل زکار، دمشق ۱۹۶۶ ۱۹۶۹.    
۳۵. عبدالله بن عبدالعزیز بکری، معجم ما استعجم من اسماءالبلاد و المواضع، ج۲، ص۳۸۶، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۳۶. ابن حبیب، کتاب المحبّر، ج۱، ص۲۴۷، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲.
۳۷. عبدالملک بن محمد ثعالبی، ثمار القلوب، ج۱، ص۱۶۰، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.    
۳۸. محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری:تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۵۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲۱۳۸۷/۱۹۶۲۱۹۶۷).    
۳۹. عبدالملک بن محمد ثعالبی، تاریخ غرر السیر: المعروف بکتاب غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، ج۱، ص۵۲۹، چاپ زوتنبرگ، پاریس ۱۹۰۰، چاپ افست تهران ۱۹۶۳.
۴۰. ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۶۵۱، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.    
۴۱. ابن دُرَید، الاشتقاق، ص ۲۲۴، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸
۴۲. ابن دُرَید، الاشتقاق، ص ۲۳۷، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸
۴۳. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۴۹، بیروت ۱۳۹۹۱۴۰۲/۱۹۷۹۱۹۸۲.    
۴۴. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۰۰، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۴۵. ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۶۴۸، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.    
۴۶. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۰۵، ج ۱، چاپ محمد حمیدالله، مصر ۱۹۵۹، ج ۳، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
۴۷. عبدالله بن عبدالعزیز بکری، معجم ما استعجم من اسماءالبلاد و المواضع، ج۱، ص۲۰۷، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۴۸. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۱۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).
۴۹. عبدالله بن عبدالعزیز بکری، معجم ما استعجم من اسماءالبلاد و المواضع، ج۲، ص۳۶۵۳۶۶، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۵۰. ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۱۱۹ـ۱۲۱، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۱. ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۱۳۹ـ۱۴۰، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۲. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۱۹۸، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۵۳. ابن دُرَید، الاشتقاق، ج۱، ص۲۲۴، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸.    
۵۴. عبدالله بن عبدالعزیز بکری، معجم ما استعجم من اسماءالبلاد و المواضع، ج۳، ص۸۸۸، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۵۵. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۴۹، بیروت ۱۳۹۹۱۴۰۲/۱۹۷۹۱۹۸۲.    
۵۶. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۵، ص۱۳۰، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بی تا).    
۵۷. محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری:تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۱۶۹۱۷۰، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲۱۳۸۷/۱۹۶۲۱۹۶۷).    
۵۸. عبدالله بن عبدالعزیز بکری، معجم ما استعجم من اسماءالبلاد و المواضع، ج۴، ص۱۱۳۲۱۱۳۳، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۵۹. ابن دُرَید، الاشتقاق، ج۱، ص۲۲۶، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸.
۶۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۵، ص۱۲۸، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بی تا).    
۶۱. ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، ج۱، ص۴۵۰، عمان ۱۹۸۲.    
۶۲. ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، ج۱، ص۴۵۴ـ۴۵۵، عمان ۱۹۸۲.
۶۳. ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، ج۱، ص۴۴۹، عمان ۱۹۸۲.    
۶۴. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۵، ص۱۲۸، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بی تا).    
۶۵. ابن حبیب، کتاب المحبّر، ج۱، ص۱۸۲۱۸۳، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲.    
۶۶. ابن حبیب، کتاب المحبّر، ج۱، ص۱۷۸، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲.    
۶۷. ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۲، ص۳۷۱۳۷۲، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.    
۶۸. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۱۷۲۱۸، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۶۹. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۰۲، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۷۰. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۳۸ـ۱۳۹، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).
۷۱. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۲۰۷، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).
۷۲. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۰۰۲۰۴، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۷۳. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۱۲، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۷۴. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۱۹۸، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۷۵. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۲۰۶ـ۲۱۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).
۷۶. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۲۴۷، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).
۷۷. محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری:تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۴۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲۱۳۸۷/۱۹۶۲۱۹۶۷).    
۷۸. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۳۰، چاپ محمد حمیدالله، مصر ۱۹۵۹، ج ۳، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.    
۷۹. محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری:تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۶۷۲۶۸، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲۱۳۸۷/۱۹۶۲۱۹۶۷).    
۸۰. محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری:تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۷۶۲۷۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲۱۳۸۷/۱۹۶۲۱۹۶۷).    
۸۱. ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۲، ص۳۷۱۳۷۲، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.    
۸۲. ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۴۰۵، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.    
۸۳. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۱۹، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۸۴. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۲۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۸۵. محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری:تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۶۸۲۷۰، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲۱۳۸۷/۱۹۶۲۱۹۶۷).    
۸۶. ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۱، ص۱۸۱۹، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.    
۸۷. محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری:تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۴۶۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲۱۳۸۷/۱۹۶۲۱۹۶۷).    
۸۸. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۱۵۲۱۶، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۸۹. ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۲، ص۴۸۸، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.    
۹۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۹، ص۳۲۰، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بی تا).    
۹۱. نصر بن مزاحم، وقعة صفّین، ج۱، ص۲۰۵، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴.    
۹۲. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۱۷، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۹۳. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۲۵۲۲۶، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۹۴. ابن دُرَید، الاشتقاق، ج۱، ص۲۱۹، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ۱۳۷۸/۱۹۵۸.
۹۵. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۲۲۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۹۶. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۲۲۵، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۹۷. فؤاد حمزه، قلب جزیرة العرب، ج۱، ص۱۴۰، ریاض ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۹۸. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۲۳، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۹۹. ابن قتیبه، کتاب الشعر والشعراء، ج۱، ص۲۸۳، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۰۲.
۱۰۰. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۰۰، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۱۰۱. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۲۰۲، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۱۰۲. ابن قتیبه، کتاب الشعر والشعراء، ج۱، ص۴۸، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۰۲.
۱۰۳. ابن قتیبه، کتاب الشعر والشعراء، ج۱، ص۲۸۹، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۰۲.
۱۰۴. ابن قتیبه، کتاب الشعر والشعراء، ج۱، ص۳۴۷، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۰۲.
۱۰۵. یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۲، ص۸۵۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.    
۱۰۶. ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، ج۱، ص۴۵۶۴۵۷، عمان ۱۹۸۲.    
۱۰۷. ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، ج۱، ص۴۵۸، عمان ۱۹۸۲.    
۱۰۸. ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، ج۱، ص۴۶۱، عمان ۱۹۸۲.    
۱۰۹. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۲۰۷ـ۲۱۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت (بی تا).



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «قبیله بنیحنظله»، شماره۱۹۷۶.    


رده‌های این صفحه : تراجم | قبائل




جعبه ابزار