• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قبر (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: قبر.


قبر به محل دفن انسان گفته می‌شود.
از احکام مرتبط با آن در باب طهارت و نیز به مناسبت در بعضی دیگر از ابواب، همچون صلات سخن گفته‌اند.



دفن کردن میّت مسلمان به معنای در خاک نهادن و پوشاندن جسد وی، به گونه‌ای که بوی آن آشکار نگردد و از گزند درندگان در امان باشد، واجب است و با امکان دفن وی در زمین، گذاشتن جسد در ساختمان یا تابوت و مانند آن، هرچند محکم باشد، کفایت نمی‌کند. چنان‌که محکم ساختن قبر در صورت بیم بیرون آوردن جسد توسط درندگان، واجب است.


برای قبر آدابی بیان شده است.

۲.۱ - مستحبات


۱. آماده کردن قبر برای خود در حال سلامت و بیماری و داخل شدن در آن و به تصریح بعضی، تلاوت قرآن، همچنین مباشرت در کندن قبر.
۲. به‌ اندازۀ قامت یا تا شانه [ترقوه] انسان بودن عمق آن.
۳. روی قبر مسطح و چهارگوش و به‌اندازۀ چهار انگشت از زمین بلند باشد تا شناخته شود و مورد زیارت، طلب رحمت و احترام باشد.
۴. در صورت سفت بودن زمین، دارای لحد باشد، بدین‌گونه که به‌اندازۀ بدن میّت از نظر طول و عرض و به‌اندازۀ نشستۀ میّت از نظر عمق، دیوارۀ آن، از سمت قبله، کنده و میّت در آن نهاده شود، و در صورت سست بودن زمین، میانۀ قبر، همسان جوی آب کنده و میّت در آن گذاشته، سپس سقف بر آن زده شود.
۵. نوشتن نام میّت بر قبر یا بر لوح و سنگی و نصب بر بالای سر میّت.
۶. ریختن خاک قبر با پشت دست، پس از دفن، توسط غیر بستگان میّت.
۷. پاشیدن آب بر قبر پس از دفن میّت و آغاز کردن آن از سمت سر.


۲.۲ - مکروهات


۱. پرکردن و یا گل‌اندود کردن قبر به غیر خاک آن.
بلند کردن قبر از زمین، بیشتر از چهار انگشت.
۲. فرش کردن قبر با ساج و مانند آن، همچون آجر و سنگ، مگر آنکه ضرورت اقتضا کند، مانند مرطوب بودن زمین، چنان‌که گچ کاری کردن قبر نیز مکروه است. قبور پیامبران و امامان (علیهم‌السّلام) از حکم یاد شده استثنا شده‌اند. برخی نیز کراهت را مختص تعمیر قبر پس از فرسودگی آن دانسته‌اند.
۳. ساختن بنا بر قبر و تجدید بنای آن، جز قبور معصومان ‌ (علیهم‌السّلام) که از مصادیق تعظیم شعائر دینی به شمار می‌رود و مستحب است. برخی، قبور امام زادگان، عالمان و صالحان را نیز به معصومان (علیهم‌السّلام) ملحق کرده و ساختن بنا بر آنها و تجدید بنای آنها را مستحب دانسته‌اند.
۴. تخلّی بر روی قبور و میان آنها، چنانچه مصداق هتک حرمت مؤمن به شمار رود، حرام است.
۵) راه رفتن، تکیه کردن و نشستن بر قبور و خندیدن در گورستان.
۶) نماز گزاردن روی قبور، میان آنها و رو به آنها به قول مشهور، مگر آنکه بین نمازگزار و قبر حائلی باشد، هرچند در حد یک آجر و یا وجود فاصله میان او و قبر از چهار جهت به‌اندازۀ ده ذراع.
۷) بنابر قول مشهور، تقدم نمازگزار بر قبور امامان (علیهم‌السّلام). به قول برخی، برابر ایستادن نیز کراهت دارد. قول مقابل مشهور، حرمت تقدم یا مساوات است.



نبش قبر مسلمان، هرچند کودک یا دیوانه، حرام است، مگر آنکه جسد پوسیده شده باشد یا میّت در مکانی غصبی و یا با کفن غصبی دفن شده باشد و مالک راضی نباشد، یا بدون غسل و کفن دفن شده باشد، یا اثبات حقی متوقف بر مشاهدۀ جسد باشد و یا هر موردی دیگر که ضرورت ایجاب کند و یا عدم نبش با امری مهم‌تر که اقتضای نبش قبر می‌کند در تعارض باشد. در جواز نبش قبر برای نقل میّت به مشاهد مشرّفه اختلاف است.


زیارت اهل قبور، بویژه معصومان (علیهم‌السّلام) و اولیای الهی مستحب مؤکد است.
رعایت امور زیر از آداب آن است:
با وضو
[۴۹] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۳۴۵.
و رو به قبله بودن هنگام زیارت غیر معصوم، سلام کردن بر اهل قبور به گونه‌ای که وارد شده (ماثور)، قرائت قرآن، بویژه خواندن هفت بار سوره قدر، رو به قبله، درخواست مغفرت و رحمت الهی برای آنان، خواستن حاجت خویش از خداوند نزد قبر پدر و مادر، و مبادرت به زیارت در روزهای جمعه قبل از طلوع خورشید، دوشنبه، عصر پنج شنبه و صبح شنبه.
آیا زیارت قبور برای زنان نیز مستحب است یا کراهت دارد؟ مسئله محل اختلاف است. برخی گفته‌اند: در صورت ایمن و محفوظ نبودن، مکروه است.


قبر معصوم (علیه‌السّلام) از نشانه‌های موجب علم به جهت قبله است، به شرط آنکه معلوم باشد جهت ظاهر قبر با جهتی که بدن شریف در قبر نهاده شده یکی است و در صورت عدم حصول علم، موجب ظن به جهت قبله خواهد بود.
خاک قبر امام حسین (علیه‌السّلام) دارای فضیلت و مزایای خاصی است، از جمله جواز خوردن به‌اندازۀ یک نخود از آن به قصد شفا و افضل بودن سجده بر آن
قبر برای کفن حرز به شمار می‌رود، از این‌رو، سارق کفن دستش قطع می‌شود.


۱. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۱۲-۱۱۳.    
۲. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۱۴.    
۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۲۹۰.    
۴. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۴۱.    
۵. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۴۱.    
۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۲۹۹.    
۷. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۴، ص۱۲۲.    
۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۱۵-۳۱۶.    
۹. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۲۲.    
۱۰. نراقی، احمد، مستند الشیعه، ج۳، ص۲۷۴ - ۲۷۵.    
۱۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۱۲.    
۱۲. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱، ص۱۰۰.    
۱۳. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۱۸.    
۱۴. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۲۲.    
۱۵. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۲۴.    
۱۶. خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۹۲.    
۱۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۱۰.    
۱۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۱۶.    
۱۹. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۲۸.    
۲۰. آملی، محمدتقی، مصباح الهدی، ج۷، ص۷.    
۲۱. نراقی، احمد، مستند الشیعه، ج۳، ص۲۷۵.    
۲۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۱۳.    
۲۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۳۲-۳۳۴.    
۲۴. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۸۷.    
۲۵. شهید اول، ذکری الشیعة، ج۲، ص۳۷-۳۹.    
۲۶. محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۱، ص۴۵۰.    
۲۷. موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۲، ص۱۵۰.    
۲۸. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۴، ص۱۳۲.    
۲۹. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۳۵.    
۳۰. شهید اول، ذکری الشیعة، ج۲، ص۳۷.    
۳۱. نراقی، احمد، مستند الشیعه، ج۳، ص۲۸۰-۲۸۲.    
۳۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۳۶-۳۴۰.    
۳۳. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۲۸.    
۳۴. خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۱، ص۸۹.    
۳۵. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹.    
۳۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۵۱.    
۳۷. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۴، ص۱۷۴.    
۳۸. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۷، ص۲۱۶.    
۳۹. نراقی، احمد، مستند الشیعه، ج۴، ص۴۴۳.    
۴۰. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۸، ص۳۵۲-۳۶۰.    
۴۱. شیخ بهائی، الحبل المتین، ص۱۵۹.    
۴۲. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۷، ص۲۱۹-۲۲۴.    
۴۳. حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروه، ج۵، ص۴۶۲ - ۴۶۷.    
۴۴. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۳۲-۱۳۸.    
۴۵. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۴، ص۱۴۶.    
۴۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۲۱.    
۴۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۷۹-۸۰.    
۴۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۰۳.    
۴۹. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۳۴۵.
۵۰. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۲۵-۱۲۶.    
۵۱. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۴، ص۱۷۰.    
۵۲. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۲۳.    
۵۳. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۱۵.    
۵۴. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۴، ص۱۷۳.    
۵۵. محقق حلی، المعتبر، ج۱، ص۳۳۹.    
۵۶. علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۱، ص۱۳۵.    
۵۷. شهید اول، ذکری الشیعة، ج۲، ص۶۳.    
۵۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۲۱.    
۵۹. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۳۰۱.    
۶۰. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۵۱۵.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۶، ص۴۷۰.    


رده‌های این صفحه : صلاة | طهارت | قبر




جعبه ابزار