• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قبائل (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قبائل: (وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوبًا وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا)
جمع «قبیله» به معنی «طایفه» و گروهی از فرزندان یک پدر است.
[۴] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید.




به موردی از کاربرد قبائل در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - قَبائِل (آیه ۱۳ سوره حجرات)

(يا أَيُّها النّاسُ إِنّا خَلَقْناكُم مِّن ذَكَرٍ وَ أُنثَى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوبًا وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ)
(اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره‌ها و قبيله‌ها قرارداديم تا يكديگر را بشناسيد؛ اينها ملاك برترى نيست، گرامى‌ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ به يقين خداوند دانا و آگاه است.)

۱.۲ - قَبائِل در المیزان و مجمع البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید:
كلمه شعوب جمع شعب - به كسره شين و سكون عين- است و به طورى كه در مجمع البيان‌ گفته به معناى قبيله بزرگى از مردم است، مانند قبیله ربیعه و مضر. و كلمه قبائل جمع قبيله است كه جمعيتى كوچكتر از شعب است و تيره‌اى از آن است مانند تيم كه يكى از تيره‌هاى مضر است. بعضى‌ هم گفته‌اند: مطلب به عكس است و شعوب جمعيت‌هاى كمتر از قبائل است به طورى كه چند شعب يك قبيله را تشكيل مى‌دهد. و اگر اين جمعيت‌ها را شعب خوانده‌اند چون از يك قبيله منشعب مى‌شوند.

۱.۳ - قَبائِل در تفسیر نمونه

در آیه‌ی مورد بحث، هم به واژه «شعوب» (جمع شعب بر وزن صعب) به معنی «گروه عظیمی از مردم» بر می‌خوریم و هم به واژۀ «قبائل»، و این که در میان این دو کلمه چه تفاوتی است؟ مفسران احتمالات مختلفی داده‌اند:
• جمعی گفته‌اند دایرۀ شعوب گسترده‌تر از دایرۀ قبائل است، همان‌طور که شعب، امروز بر یک ملت اطلاق می‌شود.
• بعضی شعوب را اشاره به طوائف عجم و قبائل را اشاره به طوائف عرب می‌دانند.
• و بالاخره بعضی دیگر، شعوب را از نظر انتساب انسان به مناطق جغرافیایی و قبائل را ناظر به انتساب او به نژاد و خون شمرده‌اند؛ ولی تفسیر اول از همه مناسبتر به نظر می‌رسد.
به هر حال، آیه‌ی مورد بحث خطاب به کلّ جامعۀ انسانی می‌فرماید: «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید...» (وَ جَعَلْنٰاکُمْ شُعُوباً وَ قَبٰائِلَ لِتَعٰارَفُوا)
منظور از آفرینش مردم از یک مرد و زن همان بازگشت نسب انسان‌ها به «آدم» و «حوا» است، بنابراین چون همه از ریشۀ واحدی هستند معنی ندارد که از نظر نسب و قبیله بر یکدیگر افتخار کنند و اگر خداوند برای هر قبیله و طایفه‌ای ویژگی‌هایی آفریده برای حفظ نظم زندگی اجتماعی مردم است، چرا که این تفاوت‌ها سبب شناسایی است و بدون شناسایی افراد، نظم در جامعۀ انسانی حکمفرما نمی‌شود، و اگر همه یکسان و شبیه یکدیگر بودند، هرج و مرج عظیمی سراسر جامعه را فرا می‌گرفت.


۱. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۵۴.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۴۶.    
۴. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید.
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۲۰۵.    
۶. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۷.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۸۷.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۲۵.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۲۳.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۰۶.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۲۰۵.    
۱۳. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قبائل»، ج۳، ص۵۵۰۰-۵۵۱.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره حجرات | لغات قرآن




جعبه ابزار