• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قاعده لایَنکِحُ أبُ المُرتَضِع فی اولادِ صاحبِ اللَّبَن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: نکاح، صاحب شیر.


قاعدۀ لایَنکِحُ ابُ المُرتَضِع فی اولاد صاحبِ اللَّبَن از قواعد فقهی به معنای حرمت ازدواج پدر کودکی که از زنی دیگر شیر خورده است با فرزندان صاحب شیر.
از آن در باب نکاح سخن گفته‌اند.



مقصود از «مرتضع» کودکی است که از زنی جز مادرش شیر خورده است و مقصود از «صاحب لبن» همسر آن زن شیر دهنده است که زن از او حامله و دارای شیر شده است.
مراد از «اولاد» اعم از فرزندان نسبی و رضاعی است، بنابراین، مفاد قاعده چنین می‌شود که بر پدر کودکی که از زنی دیگر شیر خورده است، ازدواج با فرزندان نسبی و رضاعی صاحب شیر حرام خواهد بود، چنان‌که ازدواج خود کودک نیز با آنان حرام می‌باشد. همچنین ازدواج پدر کودک با فرزندان نسبی شیر دهنده از شوهری دیگر حرام است. بنابراین، اگر مادربزرگ مادری کودک، او را شیر دهد، مادر کودک - که زوجه پدر او می‌شود - بر پدر کودک حرام می‌گردد، خواه صاحب شیر جدّ کودک باشد یا غیر او، زیرا زوجه از اولاد صاحب شیر محسوب می‌شود، در صورتی که صاحب شیر، جدّ کودک باشد و از فرزندان نسبی زن شیر دهنده به شمار می‌رود، در صورتی که صاحب شیر جدّ کودک نباشد. همچنین است اگر کودک را دیگر زنانِ جدِ کودک - جز مادربزرگ او - شیر دهند.
از برخی، عدم حرمت اولاد صاحب شیر و شیر دهنده بر پدر کودک، نقل شده است.
زن شیر دهنده و نیز فرزندان رضاعی او که صاحب شیر آنها مردی دیگر است، بر پدر شیر خورنده حرام نمی‌شوند و او می‌تواند با آن زن و فرزندان رضاعی او ازدواج کند. از برخی، حرام بودن فرزندان رضاعی شیر دهنده بر پدر کودک نقل شده است.
آیا فرزندان پدر کودک - که برادران و خواهران نسبی کودک به شمار می‌روند - می‌توانند با برادران و خواهران رضاعی او ازدواج کنند یا نه‌؟ مسئله محل اختلاف است. بیشتر فقها آن را جایز می‌دانند.


بر اعتبار قاعدۀ یاد شده به روایاتی که در این‌باره وارد شده و مفاد آنها این است که فرزندان صاحب شیر و نیز فرزندان نسبی شیر دهنده به منزلۀ فرزندان پدر کودک شیر خورده، می‌باشد، استدلال شده است.


۱. آل بحرالعلوم، سیدمحمد، بلغة الفقیه، ج۳، ص۱۳۳.    
۲. فاضل آبی، حسن بن ابی‌طالب، کشف الرموز، ج۲، ص۱۲۶ - ۱۲۷.    
۳. فاضل مقداد، مقداد بن عبداللّه، التنقیح الرائع، ج۳، ص۵۱-۵۲.    
۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۱۴.    
۵. شهید ثانی، الروضة البهیه، ج۵، ص۱۶۹-۱۷۰.    
۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۱۵.    
۷. علامه حلی، ارشاد الاذهان، ج۲، ص۲۱.    
۸. محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۱۲، ص۲۲۹.    
۹. شهید ثانی، الروضة البهیه، ج۵، ص۱۷۰.    
۱۰. محقق حلی، المختصر النافع، ج۱، ص۱۷۶.    
۱۱. علامه حلی، ارشاد الاذهان، ج۲، ص۲۰.    
۱۲. موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، نهایة المرام، ج۱، ص۱۲۷.    
۱۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۱۶.    
۱۴. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۳۹۲.    
۱۵. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۴۰۴.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۶، ص۳۸۶.    


رده‌های این صفحه : قواعد فقهی | نکاح




جعبه ابزار