• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فک (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: فک (ابهام‌زدایی).

فَكّ (به فتح فاء و تشدید کاف) از واژگان قرآن کریم به معنای جدا كردن است. از مشتقات این واژه در آیات قرآن مُنْفَكّين (به ضم میم و سکون نون و فتح فاء) به معنای منفصل‌ و جدا شدنى می‌باشد. لفظ فكّ و منفكّين بيشتر از دو مورد فوق در قرآن يافته نشد.



فَكّ: جدا كردن است. «فَكَّ الشى‌ء فَكّاً فصله و أبان بعضه عن بعض».
فکّ رهن، خلاص كردن آن؛ و فکّ رقبه، آزاد كردن بنده است.


(وَ ما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ • فَكُ‌ رَقَبَةٍ) «چه ميدانى گردنه چيست، آزاد كردن بنده‌اى است». عِتق را از آن فكّ گويند، كه آزاد كننده است و ميان بنده و ملكيّت جدائى می‌افكند.

۲.۱ - منفکین

(لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ‌ مُنْفَكِّينَ‌ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ • رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً) (كافران از اهل کتاب و مشرکان مى‌گفتند: دست از آيين خود بر نمى‌دارند تا دليل روشنى براى آنها بيايد، پيامبرى‌ از سوى خدا بيايد كه کتب پاک آسمانی را بر آنها بخواند).
متعلّق‌ (مُنْفَكِّينَ) چيست؟ و اهل كتاب و مشركان از چه چيز منفصل‌ نبودند تا دليل واضحى آيد؟ گفته‌اند متعلّق آن «کفر» است يعنى: «از كفرشان جدا شدنى نبودند تا دليل روشنى بيايد كه آن رسولى است از جانب خدا».
المیزان آنرا «سنّت هدایت» گرفته، يعنى آنها از سنّت جاريه هدايت منفكّ نبودند و اقتضاى آن سنت آمدن رسول بود و چون آمد آنها را به اختيارشان گذاشت.

۲.۱.۱ - نظر نگارنده

نگارنده احتمال می‌دهم كه مراد از آيه آنست: پيش از آمدن رسول خدا، اهل كتاب و مشركان همه كافر بودند و كلمه كافر شامل همه آنها بود و از آن منفك نبودند، تا پيامبر اسلام آمد و در اثر تبليغات او، آنها از هم منفصل شدند، يعنى عده‌اى ایمان آوردند و هدایت يافتند و عدّه‌اى هم دانسته و از روى علم طريق اختلاف پيمودند و به عبارت ديگر: عدّه‌اى هدايت شدند و بر عدّه‌اى حجّت خدا تمام گرديد. دقت در آيات بعدى و تقسيم مردم بر اهل بهشت و آتش اصالت اين احتمال را تأييد می‌كند. و اللّه العالم.


لفظ «فكّ» و «منفكّين» بيشتر از دو مورد فوق در قرآن يافته نشد.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۹۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۴۳.    
۳. صقلی، ابن قطاع، کتاب الافعال، ج۲، ص۴۸۱.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۲۸۴.    
۵. بلد/سوره۹۰، آیه۱۲-۱۳.    
۶. بیّنه/سوره۹۸، آیه۱-۲.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۸.    
۸. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۲۰، ص۳۳۷.    
۹. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۵۷۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فکّ"، ج۵، ص۱۹۹-۲۰۰.    






جعبه ابزار