فُرٰادیٰ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فُرٰادیٰ:(وَ لَقَدْ جِئْتُمونا فُرادى) «فُرٰادیٰ» به معناى «يگان يگان» و جمع «فرد» به معنى «تنها» است.
اين
آیه حاكى از
ورود انسانها به صورت تنها در صحنه
قیامت است، مىگويد: امروز همه به صورت تنها، همان گونه كه روز اوّل شما را آفريديم، بهسوى ما بازگشت نموديد. مشركان و بتپرستان
عرب روى سه چيز تكيه داشتند:
قبیله و عشيرهاى كه به آن وابسته بودند، اموال و ثروتهايى كه براى خود گرد آورده بودند و نيز بتهايى كه آنها را
شریک خدا در تعيين سرنوشت
انسان و
شفیع در پيشگاه او مىپنداشتند. سرانجام مىبينيم كه همه آنها با انسان وداع مىگويند و او را تک
وتنها به خود وامىگذارند.
به موردی از کاربرد «فُرٰادیٰ» در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ لَقَدْ جِئْتُمونا فُرادَى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُم مّا خَوَّلْناكُمْ وَراء ظُهورِكُمْ وَ ما نَرَى مَعَكُمْ شُفَعاءكُمُ الَّذينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فيكُمْ شُرَكاء لَقَد تَّقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنكُم مّا كُنتُمْ تَزْعُمونَ) «و روز قيامت به آنها گفته مىشود: همه شما تنها و با
دست خالى به سوى ما بازگشت نموديد، همانگونه كه اوّلين بار شما را آفريديم؛ و آنچه را به شما بخشيده بوديم، پشت سرتان رها كرديد؛ و شفيعانى را كه شريک در شفاعت خود مىپنداشتيد، با شما نمىبينيم. پيوند شما بريده شده است؛ و تمام آنچه را تكيهگاه خود
تصور مىكرديد، از دست شما رفته است.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(وَ لَقَدْ جِئْتُمونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ) کلمه فرادى جمع فرد و به معناى هر چيزى است كه از يک جهت منفصل و جداى از غير خود باشد، و در مقابل آن
زوج قرار دارد كه به معناى چيزى است كه از يک جهت با غير خود اختلاط داشته باشد. دو كلمه
وتر و
شفع نيز از جهت معنا بىشباهت به فرد و زوج نيست، چون كلمه وتر به معناى چيزى است كه منضم به غير خود نباشد، و كلمه شفع به معناى هر چيزى است كه با غير خود منضم باشد. تخويل به معناى دادن مال و يا هر چيز ديگرى است كه
قوام زندگى آدمى به آن و تصرف و
تدبیر در آن است. و مراد از شفعاء خدايانى هستند كه مشركين آنها را در مقابل خدا معبود خود مىگرفتند و آنها را مىپرستيدند تا شايد در نزد خدا شفاعتشان كنند، و از اين راه شركاى خدا در آفرينش شمرده شدند.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فرادی»، ج۳، ص ۴۲۸.