فُجور (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فُجور: (تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأَرْضِ) «فُجور» از مادّه «
فجر» به معناى شكافتن وسيع است،
و از آنجا كه سپيده
صبح، پرده
شب را مىشكافد به آن «
فجر» گفته شده. و نيز از آنجا كه ارتكاب گناهان، پرده ديانت را مىشكافد به آن
«فجور» اطلاق شده. البته، منظور از «
فجور» در
سوره «شمس» ، همان اسباب و عوامل و طرق آن است.
ترجمه و تفسیر آیات مرتبط با
فُجور:
(وَقَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأَرْضِ يَنبُوعًا) (و گفتند: ما هرگز به تو ايمان نمىآوريم تا اينكه چشمه جوشانى از اين سرزمين خشک و سوزان براى ما خارج سازى.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
فجر به معناى باز كردن و شكافتن است، و همچنين است كلمه
تفجير با اين تفاوت كه
تفجير مبالغه و بسيارى را هم مىرساند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ) (آيا كسانى را كه ايمان آورده و كار هاى شايسته انجام دادهاند همچون مفسدان در زمين قرار دهيم، يا پرهيزگاران را همچون
فاجران؟!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: تنها كسانى كه ايمان آورده و به صالحات عمل كردند، و خلاصه مردم با تقوى، انسانهاى كامل هستند، و اما مفسدان در زمين يعنى آنها كه عقايد فاسد و اعمال فاسد دارند و نام
فجار معرف آنان است، افرادى هستند كه در واقع در انسانيتشان نقص دارند، و مقتضاى آن كمال و اين نقص اين است كه در مقابل كمال حياتى سعيد و عيشى طيب باشد و در ازاى آن نقص، حياتى شقى، و عيشى نكبتبار باشد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا) (سپس
فجور و تقوايش
[شر و خيرش
] را به او الهام كرده است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
فجور - به طورى كه
راغب گفته- به معناى دريدن پرده حرمت دين است.
در حقيقت وقتى شريعت الهى از عمل و يا از ترک عملى نهى مىكند، اين نهى پردهاى است كه بين آن عمل و ترك عمل و بين انسان زده شده، و ارتكاب آن عمل و ترك اين عمل دريدن آن پرده است.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فُجُور»، ص۴۱۸.