فواید امام غایب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برخی فواید
امام غایب مباشرت او در
هدایت ظاهری و تشکیل
حکومت و اجرای
عدالت است و نگهبانی از
آیین خداوند سبحانه و تعالی با
هدایتهای باطنی و حفظ جامعه از ناامیدی و ایمنی بخشی از بلاها است.
مفهوم غایب بودن
امام به این معنا نیست که وجود ناپیدا و رؤیایی دارد! بلکه آن حضرت مانند سایر انسانها از یک زندگی طبیعی، عینی و خارجی برخوردار است، به طوری که آن حضرت در میان مردم و در دل جامعه رفت و آمد دارد و گفتار مردم را میشنود و بر اجتماعات آنها وارد میشود و
سلام میکند. او مردم را میبیند، ولی این مردمند که نمیتوانند جمال مبارک آن حضرت را ببینند. به عبارتی دیگر هر چند
امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) ظهور ندارند ولی حضور دارند. به یک معنا این مردمند که از امام خویش غایبند.
چنانکه مولای متقیان
امام علی (علیهالسّلام) در این باره میفرماید: هنگامیکه امام غایب از
نسل من، از دیدهها
پنهان شود و مردم با غیبت او از حدود شروع بیرون روند، و توده مردم خیال کنند که
حجت خدا از بین رفته و
امامت باطل شده است! سوگند به خدای علی (علیه
السّلام) د رچنین روزی حجت خدا در میان آنهاست، در کوچه و بازار آنها گام بر میدارد، و در خانههای آنها وارد میشود، و در شرق و غرب
جهان به
سیاحت میپردازد و گفتار مردم را میشنود، و بر اجتماعات آنها وارد میشود، و
سلام میکند، او مردم را میبیند، ولی مردم تا روز معین و وقت معین او را نمیبینند، تا
جبرئیل میان
آسمان و
زمین بانگ برآورده و
ظهور را اعلام کند.(حتی اذا غاب المتغیّب من ولدی عن عیون الناس، و باح النّاس بفقده و اجمعوا علی انّ حتّی الحجّه ذاهبه و الامامه باطله... فوربّ علیٍّ انّ حجتها علیها قائمه، ماشیه فی طرقاتها، داخله فی دورها و قصورها، جوّاله فی شرق الارض و غربها، تسمع الکلام و
تسلّم علی الجماعه تری ولا تری الی الوقت والوعد و نداء المنادی من السّماء.
)
آیا میتوان سندی گویاتر از امیرالمؤمنین (علیه
السّلام) پیدا کرد؟ ما با در دست داشتن این گونه اسناد محکم که همه آن را قبول دارند میگوییم: امام (علیه
السّلام) در میان مردم و با مردم است و بر امورات آنها نظارت دارد.
از آنجا که
بشر دارای
علم محدودی است لذا نمیتواند به اسرار خداوند پی ببرد و عجولانه در مورد قضایای الهی
قضاوت نماید. چنانکه میفرماید: (... وما اوتیتم من العلم الاّ قلیلا)
از دانش جز اندکی به شما داده نشده است. این
آیه نشان میدهد که مجهولات بشر به مراتب بیشتر از معلومات او میباشد. بنابراین اگر علم هزارها بلکه میلیونها سال دیگر هم جلو برود هنوز معلومات او در برابر مجهولاتش بسیار مختصر و ناچیز است و تنها خداوند است که به همه چیز علم دارد و علم او ذاتی بوده و بینهایت است. لذا کسی نمیتواند نسبت به وجود امری (مانند: غیبت امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) به علت عدم
کشف سرّ این
امر به آن اعتراض کند و آن را بیفایده و بیمصلحت بداند.
غیبت امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) یک امر اتفاقی و بی سابقه نیست بلکه غیبت حجتهای الهی در مقطعی از
زمان در سنت الهی یک امر معمولی بوده است چنانکه گروهی از اولیای الهی (مانند
حضرت خضر،
حضرت موسی،
حضرت یونس،
حضرت عزیر،
حضرت ابراهیم،
حضرت صالح،
ذوالقرنین و...) از دیدگان
پنهان بودهاند ولی هرگز از حوادث و اوضاع زمان غفلت نداشتند به جهت
ولایت و اختیاراتی که از جانب خدا به آنها داده شده بود پیوسته در اموال و نفوس تصرف میکردند و اوضاع را طبق مصالحی رهبری مینمودند. اگرچه تصرفات آنها نیز از دیدگان مردم عادی
پنهان بود.
و در ضمن این سؤال تازگی نداشته و تنها در
عصر ما مطرح نشده است، بلکه از روایات
اسلامی برمیآید که حتی پیش از
تولد حضرت
مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) نیز این سؤال مطرح بوده و هنگامیکه
پیامبر اسلام و
ائمه پیشین (علیهم
السّلام) از
مهدی و غیبت طولانی آن حضرت سخن به میان میآوردند، با چنین سؤالی روبرو میشدند و به آن پاسخ میگفتند. به عنوان نمونه:
پیامبر
اسلام در پاسخ این پرسش که آیا
شیعه در زمان غیبت، از وجود
قائم فائدهای میبرد؟ فرمود: بلی، سوگند به پروردگاری که مرا به پیامبری برانگیخت، در زمان غیبتش از او نفع میبرند و از
نور ولایتش بهره میگیرند، همانگونه که از
خورشید به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها استفاده میکنند. (عن جابر الانصاری انّه سال النبی (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) هل ینتفع الشیعه بالقائم (عجّلاللهفرجهالشریف) فی غیبته؟ فقال (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم): ای والّذی بعثنی بالنبوّه انهم لیفتنعون له و یستفیدون بنور ولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و انّ جلّلها بالسّحاب.
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: از روزی که خداوند
حضرت آدم را آفریده تا روز
رستاخیز، زمین هیچگاه خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، یا حجت ظاهر و آشکار و یا غایب و
پنهان، و اگر حجت خدا نباشد، خدا ستایش نمیشود. روای پرسید: مردم چگونه از امام غایب و
پنهان استفاده میکنند؟ حضرت فرمود: آن چنان که از خورشید پشت
ابر استفاده میکنند.
خود حضرت
مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) نیز روی این معنا تکیه کرده است. در توقیعی که آن حضرت در پاسخ به سؤالات (
اسحاق بن یعقوب) صادر فرمود و توسط
محمد بن عثمان تحویل اسحاق گردید، چنین نوشت: اما چگونگی استفاده مردم از من همچون استفاده آنهاست از خورشید، هنگامیکه در پشت ابرها
پنهان میشود.
غیبت امام مهدی (علیهالسّلام) به هردلیل که باشد، بخشی از فلسفۀ وجودی او را در هالۀ
پنهان زیستی قرار میدهد و مردم از او محروم میشوند و آن، بخش مباشرت او در
هدایت ظاهری و تشکیل
حکومت و اجرای
عدالت است؛ ولی
هدایت با واسطه و معنوی او به وسیلۀ نمایندگانش برای بیان احکام و اجرای حکومت و عدالت به حال خود باقی است. همان گونه که در زمان ظهورش گاهی
هدایت یا
ولایت و فرماندهی بخشی را به نخبگان خود وامیگذارد و مردم از آنان بهرهمند میشوند، در زمان
غیبت نیز این نمایندگی ادامه دارد و کار نمایندگان، کار
امام معصوم است، چه این که آنها از جانب او نصب شدهاند.
تفاوت بین زمان ظهور و غیبت، فقط از جهت محروم بودن مردم از درک حضور و مباشرت
هدایت ظاهری و تصدی امور است که این به دلیلی -چه بدانیم و چه ندانیم-واقع شده است. افزون بر
هدایت معنوی امام، اصل وجود او هم
حکمت و
لطف است که در نظام حکیمانۀ الهی وجود او ضرورت دارد. از سخنان معصومان (علیهم
السّلام) به دست میآید که نه فقط پدید آمدن مجموعۀ هستی، بلکه دوام نظام آفرینش، به واسطۀ وجود انوار مقدس
پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلم) و
اهل بیت (علیهمالسّلام) بوده است؛ به گونهای که استمرار وجود موجودات بدون
وجود یکی از آنها غیرممکن است.
باید توجه داشت که اصل وابستگی سایر
ممکنات به
امام (علیهالسّلام) و چگونگی آن و مسایل مشابه آن را دانشمندان و عالمان با دلایل کافی در محل خود اثبات کردهاند؛ چنان که به وسیلۀ
وحی و خبر آنان که با عالم
غیب ارتباط و اتصال. نیز ثابت است. طبق همین اطلاعاتی که ایشان به ما میدهند، بر فرض که
دلیل عقلی مستقلی هم نباشد، به آنچه خبر میدهند اعتقاد مییابیم؛ زیرا برای تحقیق این گونه موضوعات-به ویژه تفاصیل آن-راهی مطمئن تر و باوربخش تر از وحی و اخبار
انبیا و اوصیای آنها نیست.
با توجه به مقدمه فوق اینک برخی از فواید وجود امام (علیه
السّلام) در
عصر غیبت را به اختصار مورد بررسی قرار میدهیم:
در روایات فراوانی به این
حقیقت اشاره شده که جهان هستی به
برکت وجود نور پاک
معصومان (علیهمالسّلام) آفریده شده است.
رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوعلیآله) و
سلم خطاب به
مولای متقیان (علیهالسّلام) فرمود: «یا علی! لو لا نحن ما خلق الله آدم و لا حواء و لا الجنة و لا النار و لا السماء و لا الارض...؛
ای علی! اگر ما نبودیم، خداوند سبحانه و تعالی،
آدم و
حوا و
بهشت و
جهنم و
آسمان و
زمین را نمیآفرید... »
بدون شک، به همان میزان که موجودات در هنگام پدید آمدن، نیازمند
فیض الهی هستند، در دوام و استمرار وجود نیز نیازمند
فیض خداوند سبحانه و تعالی هستند. در روایات فراوانی پیشوایان معصوم (علیهم
السّلام) واسطههای فیض الهی معرفی شدهاند.
امام صادق (علیهالسّلام) از پدرش و او از
امام سجاد (علیهالسّلام) نقل کرده است که فرمود: ما، پیشوایان
مسلمین و حجتهای خداوند سبحانه و تعالی بر جهانیان و سرور مؤمنان و رهبر سپیدجبینان و مولای اهل ایمانیم. و ما
امان اهل زمینیم؛ همچنان که ستارگان امان اهل آسمانند. و ما کسانی هستیم که خداوند سبحانه و تعالی به واسطۀ ما
آسمان را نگاه داشته تا بر
زمین نیفتد، مگر به
اذن او و به واسطۀ ما زمین را نگاه داشته که اهلش را نلرزاند. به سبب ما
باران را فروفرستد و
رحمت را منتشر کند و برکات
زمین را خارج سازد. و اگر نبود که ما بر روی زمینیم، اهلش را فرو میبرد.
پس به سبب وجود
امام و
پیامبر (علیهم
السّلام) است که نه فقط ما، که جهان هستی از
برکت فیضهای الهی بهرهمند میشوند.
امام صادق (علیه
السّلام) دربارۀ
فواید تکوینی امام چنین فرموده است: «... بنا اثمرت الاشجار و اینعت الثمار و جرت الانهار و بنا ینزل غیث السماء و ینبت عشب الارض و بعبادتنا عبدالله و لو لا نحن ما عبدالله...؛
... به سبب ما درختان
میوه میدهند و میوهها به
ثمر میرسند و رودها جاری میشوند. و به سبب ما
ابر آسمان میبارد و گیاهان از زمین میرویند. و به بندگی ما خداوند سبحانه و تعالی پرستیده میشود و اگر ما نبودیم، هرگز
خداوند سبحانه و تعالی پرستیده نمیشد...»
بدین سان، بهره مندی همۀ آفریدهها از هستی و ادامۀ وجود، بسته به وجود حجت روی زمین است. البته این نوع بهره مندی، به پذیرش یا رد امام ارتباطی ندارد و خداوند سبحانه و تعالی به واسطۀ وجود امام، تمام موجودات را بهره مند میکند. بنابراین اگر
تقدیر خداوند توانای حکیم، چنان باشد که-آن گونه که بعضی از فرشتگان، واسطۀ نزول برخی برکات شدهاند-فیضهای عام و خاص به واسطۀ امام به آفریدگان برسد و امام مجرای فیض باشد، خواه ناخواه وجود و بقای سایر
ممکنات که به
فیض الهی حدوث و بقا دارند، به مجرای فیض مرتبط خواهند بود. در فرض عدم این مجاری فیض، باز هم فیاضیت
خدا -اگر قصور در پذیرندۀ فیض نباشد برقرار است؛ اما میتوان گفت ممکنات همۀ آن
استعداد را ندارند که بدون واسطه، تلقی فیض کنند و قصور خودشان مانع از کسب فیض مستقیم است.
شکی نیست همهی آنچه در شان
امام (علیهالسّلام) گفته شد، به حضور ظاهری او ارتباطی ندارد و امام غایب نیز مانند امام حاضر، واسطۀ فیض الهی است.
طبق احادیث فراوانی که در موضوع
امامت وارد شده، و بر اساس دلائلی که دانشمندان ارائه کردهاند، در بینش
اسلامی، امام،
جان جهان است و جهان به وجود او وابستگی دارد. امام
قلب عالم وجود، هسته مرکزی جهان هستی و (واسطه فیض) بین عالم و آفریدگار عالم است و از این جهت حضور و غیبت او تفاوتی ندارد. و اگر او ـ ولو به صورت ناشناس ـ در جهان نباشد، جهان هستی در هم فرو میریزد. چنانکه امام صادق (علیه
السّلام) فرمود: اگر زمین بدون وجود امام بماند، ساکنان خود را در
کام خود فرو میبرد. (لو بقیت الارض بغیر امام ساعه لساخت.
امام چهارم فرمود: در پرتو وجود ماست که خداوند آسمان را از فروپاشی ـ جز به اذن او ـ نگه میدارد. در پرتو وجود ماست که خداوند زمین را از لرزش و سلب آرامش ساکنانش، نگه میدارد، به واسطه ماست که خداوند
باران نازل میکند و
رحمت خود را میگستراند و برکات و نعمتهای زمین را بیرون میآورد. و اگر آن کس از ما که در زمین است نبود، زمین اهل خود را فرو میبرد.
نگهبانی از
آیین خداوند سبحانه و تعالی با
هدایتهای باطنی: بیگمان پیشوایان معصوم (علیهم
السلام)، معلمان و مربیان اصلی انسانها هستند و مردم، همواره از زلال معارف ناب آن بزرگواران بهرهها بردهاند. در
زمان غیبت نیز، اگرچه دسترسی مستقیم و استفادۀ همه جانبه از محضر
امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ممکن نیست، آن
معدن علوم الهی به راههای مختلف، گره از مشکلات علمی و فکری
شیعیان باز میکند. این مهم نه فقط در در دورۀ
غیبت صغرا با پاسخگویی به پرسشهای مردم و دانشمندان، از طریق نامههای امام (
توقیعات) تحقق یافت، بلکه در دوران
غیبت کبرا نیز به صورت
هدایتهای باطنی صورت پذیرفت.
بنابراین شکی نیست بقای
مکتب تشیع در گرو حمایتهای آن امام
پنهان بوده است. شیعه بر این باور است که آن حضرت همواره در هنگامههای حساس و حوادث تعیین کننده، بسان دستی غیبی ارادههای نقش آفرین را در جهت اصلاح امور،
هدایت کرده، این باور الهی را از نابودی در
پناه گرفته است. این اصلاحات به طور عمده با
هدایتهای باطنی صورت میپذیرد.
هدایتهایی که گاهی به وسیلۀ شخص امام و گاهی به وسیلۀ دیگران دربارۀ صالحان و شایستگان انجام میگیرد.
امام، از راه
باطن، بر نفوس افراد اشراف دارد و آنان را مورد
هدایت و
تربیت خود قرار میدهد. با القاهای نیکو یا با نگه داشتنهای باطنی، راه برخی از افراد را عوض میکند یا آنها را در راه صحیحی که دارند، استوار و ثابت قدم میدارد؛ گرچه این
هدایت، از دیدگان
پنهان است. چه بسیار افرادی که یکباره از راهی که داشتند، برگشتند و هرگز حاضر نشدند دوباره بدان برگردند و چه بسیار افرادی که در کار خود متزلزل و مردد بودند؛ ولی یکباره در آن مستقر شدند.
امیر مؤمنان (علیهالسّلام) در یکی از سخنان خود در مورد لزوم وجود رهبران الهی در هر عصر و زمان میگوید: خدایا چنین است، هرگز روی زمین از قیام کنندهای با حجت و دلیل، خالی نمیماند، خواه ظاهر و آشکار باشد و خواه بیمناک و
پنهان، تا دلائل و اسناد روشن الهی از بین نرود و به فراموشی نگراید... (اللهم بلی لا تخلوا الارض من قائم لله بحجه اما ظاهراً مشهوراً مغموراً لئلاّ تبطل حجج الله و بیّناته...
)
با گذشت زمان و آمیزش سلیقهها و افکار شخصی به مسائل مذهبی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی تعالیم آسمانی، اصالت پارهای از قوانین الهی از دست میرود و
دین دستخوش تغییرات زیانبخش میگردد. برای آنکه اصالت آیین الهی حفظ گردد و جلوی تحریفات و تغییرها و خرافات گرفته شود، باید این رشته به وسیله یک پیشوای معصوم ادامه یابد خواه آشکار و مشهود و خواه
پنهان و ناشناس. در هر مؤسسه مهم، (صندوق آسیب ناپذیری) وجود دارد که اسناد مهم آن مؤسسه را در آن نگهداری میکنند تا از دستبرد دزدان یا خطر آتشسوزی و امثال اینها محفوظ بماند. سینه امام و
روح بلندش نیز
صندوق آسیب ناپذیر حفظ اسناد آیین الهی است تا همه اصالتهای نخستین و ویژگیهای آسمانی این تعالیم را در خود نگهداری کند.
ابن حجر عسقلانی پس از نقل احادیثی حاکی از
نزول حضرت عیسی (علیهالسّلام) به زمین هنگام ظهور حضرت
مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) و اقتدای او به آن حضرت مینویسد: اینکه عیسی (علیه
السّلام) در
آخر الزمان و نزدیک
قیامت، به مردی از این
امت اقتدا میکند و پشت سر او
نماز میخواند، دلیل بر نظریه صحیح در میان دانشمندان
اسلامی است که: زمین هرگز از وجود حجت که با دلائل و براهین آشکار، برای خدا قیام میکند، خالی نمیماند. (و فی صلاه عیسی خلف رجل من هذه الامه مع کونه فی آخر الزمان و قرب قیامه الساعه، دلاله للصحیح من الاقوال ان الارض لا تخلو عن قائم لله بحجته.
)
نگهداشت جامعه از ناامیدی و سرخوردگی: بدون شک، باور به امام غایب (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سبب امیدواری مسلمانان به آینده روشن میشود. این امیدواری، از بزرگترین اسباب موفقیت و پیشرفت است. جامعه شیعی، طبق
باور خویش به وجود امام
شاهد و زنده، همواره منتظر
ظهور آن حضرت است. او را در میان خود نمیبیند؛ اما خود را یگانه و جدا از او نمیداند. باری؛ امام
پنهان، همواره مراقب حال و وضع شیعیان است و همین مساله باعث میشود پیروانشان به امید لطف و عنایت حضرتش، برای رسیدن به وضع مطلوب جهانی تلاش کنند.
به بیان دیگر، امام-اگرچه غایب-نقطۀ اتکایی است که پیروان خود را در ورطههای نابودی و ناامیدی در
حمایت و
پناه خود میگیرد و بسان پناهگاهی مطمئن پیروان خود را به
تلاش و کوشش در راه
رشد و تعالی وامی دارد؛ بنابراین حالت
امید و انتظار به آینده، از فواید دیگری است که بر وجود آن حضرت مترتب است. بدون تردید، جامعهای که به پیشوای زنده-اگرچه غایب- معتقد است، همواره از فروافتادن در ناامیدی در
امان خواهد بود و شکی نیست جامعهای که دچار ناامیدی شد، رو به انحطاط خواهد رفت. امروزه جامعه شیعی، استواری، پویایی و شادابی خود را مرهون این باورمندی میداند که از فواید آن امام
پنهان به حساب میآید.
در میدانهای
نبرد، تمام کوشش سربازان
زبده و فداکار معطوف این امر است که
پرچم سپاه، در برابر حملات
دشمن همچنان در اهتزاز باشد، و متقابلاً سربازان دشمن دائماً میکوشند پرچم آنها را سرنگون سازند، چرا که برقرار بودن پرچم، مایه دلگرمی سربازان و تلاش و کوشش مستمر آنها است. همچنین وجود فرمانده لشکر در مقرّ فرماندهی ـ هرچند ظاهراً خاموش و ساکت باشد ـ خونگرمی و پر حرارتی در عروق سربازان به گردش در میآورد و آنها را به تلاش بیشتر وامیدارد که فرمانده ما زنده است و پرچممان در اهتزاز!
اما هرگاه خبر
قتل فرمانده در میان سپاه پخش شود، یک لشکر عظیم با کارآیی فوق العاده، یک مرتبه روحیه خود را میبازد و متلاشی میگردد. رئیس یک جمعیت یا یک لشکر، مادام که زنده است، هر چند مثلاً در
سفر یا فرضاً در بستر بیماری باشد، مایه
حیات و
حرکت و
نظم و آرامش آنهاست، ولی شنیدن خبر از دست رفتن او گرد و غبار
یاس و نومیدی را بر سر همه میپاشد. جمعیت شیعه طبق عقیدهای که به وجود امام زنده دارد، هر چند او را در میان خود نمیبیند، اما خود را تنها نمیداند، و اثر روانی این
عقیده در روشن نگهداشتن چراغ
امید در دلها و وادار ساختن افراد به
خودسازی و آمادگی برای آن قیام بزرگ جهانی، کاملاً قابل درک است.
پرفسور
هانری کربن استاد
فلسفه در دانشگاه سوربن (فرانسه) و
مستشرق نامدار فرانسوی میگوید: به عقیده من
مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه
هدایت الهی را میان خدا و
خلق برای همیشه نگه داشته است و به طور مستمر و پیوسته،
ولایت را زنده و پا برجا میدارد.
مذهب
یهود،
نبوت را که رابطهای است واقعی میان خدا و عالم انسانی، در
حضرت کلیم ختم کرده و پس از آن به نبوت حضرت مسیح و حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) اذعان ننموده و رابطه مزبور را قطع میکند. همچنین مسیحیان در حضرت مسیح متوقف شدهاند.
اهل سنت از مسلمانان نیز در حضرت محمد توقف کرده و با ختم نبوت در ایشان، دیگر رابطهای میان خالق و مخلوق، موجود نمیدانند. تنها مذهب تشیع است که نبوت را با حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) ختم شده میداند، ولی ولایت را که همان رابطه
هدایت و تکمیل میباشد، بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده میداند.
افزون بر بهرههای یاد شده، فایدههای دیگری هست که البته مشروط به اعتقاد و باور به ایشان است. برخی از فواید این بخش بدین قرار است:
اوضاع نابسامان و اسفبار
جهان و سیل بنیانکن ستم و بیداد، خیرخواهان بشریت را نگران کرده است؛ به گونهای که ممکن است گاهی در اصل قابلیت
اصلاح بشر تردید کنند. در این صورت، یگانه روزنه امیدی که برای بشر بازمی ماند و یگانه
بارقه امیدی که در این جهان ظلمتزده، امید میآفریند، همان
انتظار فرج و فرارسیدن عصر سراسر
عدل حکومت
توحید و نفوذ دستورهای الهی است.
بدون تردید،
امنیت ، از اساسیترین نیازهای زندگی است. پدید آمدن رخدادهای ناگوار، همواره این نیاز را مورد
تهدید جدی قرار داده، زندگی و حیات طبیعی موجودات را به مخاطره انداخته است. بخشی از این نگرانیها با کنترل عوامل شناخته شده برطرف میشود؛ اما در موارد فراوانی عواملی ناشناخته و خارج از کنترل، ناامنیهایی را بر زندگی تحمیل میکند.
حجت
خداوند سبحانه و تعالی و
امام معصوم، مانع از آن است که مردم به سبب انواع گناهان و مفاسدی که انجام میدهند به عذابهای سخت الهی گرفتار آیند و طومار
حیات زمین و اهل آن در هم پیچیده شود.
قرآن کریم در این باره، خطاب به
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) که بزرگترین حجت الهی است، میفرماید: «و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم...
؛ (ای رسول ما! )تا زمانی که تو در میان ایشان(مسلمانان) هستی، خداوند سبحانه و تعالی هرگز آنها را به
عذاب (عمومی) گرفتار نخواهد کرد.»
در برخی روایات،
امام و
حجت الهی، عامل امنیت زمین و اهل آن، دانسته شده است.
امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خود فرموده است: «و انی لامان لاهل الارض...؛
من، سبب ایمنی (از بلاها) برای ساکنان زمین هستم.»
حضرت
مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که نمونۀ کامل
رحمت و مهر پروردگار است نیز به عنایت خاص خود بلاهای بزرگ را -به ویژه از جامعۀ
شیعیان و فردفرد آنها- دور میکند؛ گرچه در بسیاری از موارد، شیعیان به
لطف و
کرامت او توجه نداشته باشند و دست یاریگر او را بر سر خود نشناسند. آن گرامی در مقام معرفی خود فرموده است: «انا خاتم الاوصیاء و بی یدفع الله عزّوجلّ البلاء من اهلی و شیعتی؛
من آخرین جانشین پیامبر خدا هستم. خدای تعالی، به واسطۀ من بلاها را از
خاندان و شیعیانم دور میکند».
ایجاد پروای الهی در پرتو باور وجود امام زنده در
جامعه: از روایات
اسلامی به دست میآید که در دوران غیبت
حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در زمانهای معینی، اعمال انسانها به آن حضرت عرضه میشود. این باور، خود در ایجاد پروای الهی، و خویشتن داری برابر انجام کارها، نقشی بسیار مهم و اساسی دارد.
مرحوم
کلینی در
کتاب کافی، بخشی را با عنوان «باب عرض الاعمال علی النبی صلی الله علیه و اله و
سلم و الائمة (علیهم
السلام)»، پدید آورده و در آن روایاتی را یادآور شده که در آن، سخن از عرضۀ اعمال بر امام زنده هر عصر دارد. در روایت چهارم این باب،
عبدالله بن ابان زیات که جایگاه خوبی نزد
حضرت رضا (علیهالسّلام) داشت، از آن حضرت خواست برای او و اهل بیتش
دعا کند آن حضرت فرمود: او لست افعل و الله ان اعمالکم لتعرض علی فی کل یوم و لیلة؛ مگر چنین نمیکنم؟ به خدا سوگند اعمال شما در هر روز و شب بر من عرضه میشود.
عبدالله بن ابان گفت: «از این فرمایش حضرت شگفت زده شدم.» حضرت در پاسخ فرمود: «اما تقرا کتاب الله عزّوجلّ و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المؤمنون؟ قال: هو و الله علی بن ابی طالب علیه
السلام؛
مگر
کتاب خدا را نخواندهای که فرمود: «و بگو: هر کار میخواهید انجام دهید؛ پس به
یقین خداوند سبحانه و تعالی، پیامبرش و مؤمنان عملتان را میبینند»؟ فرمود: «به
خدا سوگند! مقصود از او (
مؤمن)
علی بن ابی طالب است.»
این آگاهی، آثار تربیتی فراوانی دارد و که مهمترین آنها، این است که
انسان را به نوعی مراقبت دائمی در رفتار خود وامیدارد . انسانی که بداند افزون بر خداوند سبحانه و تعالی، پیامبران و فرشتگان، امامی زنده نیز وجود دارد که اعمال او بر وی عرضه میشود، به طور قطع رفتار خود را با دقت بیشتری انجام میدهد.
جدای از این که در همۀ حالتها، خود آن حضرت به یاری استمداد کنندگان میآید یا این که ملازمان و اولیای او و نیز این که یاری شدن توسط آن حضرت، همراه ملاقات باشد یا نه، شکی نیست که در طول
تاریخ غیبت، انسانهای بسیاری به دست آن حضرت یا ارادۀ ایشان از سختیها و مشکلات نجات یافتهاند.
شکی نیست که
امام معصوم (علیهالسّلام) از هر
پدر و مادری مهربان تر است و در همه حال، خوبی بندگان خدا (به ویژه مؤمنان) را میخواهد؛ از این رو همواره برای موفقیت آنها و نیز دوری مصیبتها و مشکلات از آنها،
دعا میکند. این هم در موارد فراوانی رخ داده است.
امامت حضرت مهدی (علیه السلام)؛
غیبت حضرت مهدی (علیه السلام)؛
غیبت صغرا؛
غیبت کبرا.
فرهنگنامه مهدویت، سلیمیان، خدامراد، ص۳۳۴، برگرفته از مقاله «فواید امام غایب». سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «فواید امام غایب»، تاریخ بازیابی ۹۵/۴/۷.