• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فَضْح (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فَضْح (به فتح فاء و سکون ضاد) از واژگان قرآن کریم به معنای رسوا كردن و عیب كسى را آشكار كردن می‌باشد.
اين كلمه در کلام حضرت لوط (علیه‌السّلام) با قومش به‌ کار رفته است.
فقط يک‌بار در قرآن آمده است.



فَضْح به معنای رسوا كردن و عیب كسى را آشكار كردن است.
«فَضَحَهُ‌: كَشَفَ مَساوِيَهُ.»



به موردی از فَضْح که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - تَفْضَحُونِ‌ (آیه ۶۸ سوره حجر)

(قالَ إِنَّ هؤُلاءِ ضَيْفِي فَلا تَفْضَحُونِ‌)
يعنى: «گفت: اين‌ها میهمان من‌اند، مرا رسوا نكنيد.»
اين كلام لوط (علیه‌السّلام) است نسبت به قوم خويش در حمايت ميهمانانش كه فرشته بودند.
فضيحت در اين‌جا به معنى الزام عيب و عار است، كه اگر آن‌ها به ميهمانان لوط جسارت می‌كردند براى آن حضرت عيبى بود.
لذا طبرسی (رحمه‌اللّه) آن را الزام عار معنى كرده. در مصباح فضيحت را عيب گفته است.


اين كلمه فقط يک‌بار در قرآن آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۸۲.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۳۹۹.    
۳. جوهری، ابونصر، الصحاح، ج۱، ص۳۹۱.    
۴. ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۵۰۹.    
۵. حجر/سوره۱۵، آیه۶۸.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۷۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۸۴.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۰۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۲۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۲۶.    
۱۱. فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، ص۴۷۵.    
۱۲. حجر/سوره۱۵، آیه۶۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فضح»، ج۵، ص۱۸۲.    






جعبه ابزار