فَضّ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَضّ (به فتح فاء و تشدید ضاد) از
واژگان قرآن کریم به معنای
شکستن و پراكندن است.
فِضّة (به کسر فاء و تشدید ضاد) به معنای نقره است.
مشتقات
فَضّ که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
لَانْفَضُّوا (به فتح لام، سکون نون و فتح فاء) به معنای متفرق میشدند؛
يَنْفَضُّوا (به فتح یاء، فاء و سکون نون) به معنای متفرق شوند؛
فِضَّةٍ (به کسر فاء و فتح ضاد) به معنای نقره است.
فَضّ به معنای شكستن و پراكندن است.
«فَضَ الشّىء: كسره متفرّقا.» راغب گفته: فضّ شكستن و پراكندن شىء است، مثل شكستن مهر نامه و به طور
استعاره گفتهاند:
«انْفَضَ القوم» يعنى
قوم پراكنده شدند.
فِضّة به معنای
نقره است .
به مواردی از
فَضّ که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ) «اگر بد رفتار و قسىّ القلب بودى حتما از اطراف تو متفرّق میشدند.»
(هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا) «آنها كسانىاند كه میگويند به كسانی كه در نزد
رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا متفرّق شوند.»
(وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ) «
زینت شدهاند با دستبندهایى از نقره به خصوصى.»
در
مجمع ذيل
آیه ۳۴ توبه فرموده، علّت تسميه
زر به ذهب آن است كه میرود، فانى میشود، باقى نمیماند و علت تسميه نقره به فضّه آن است كه متفرّق میشود و نمیماند.
به موردی که در «
نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام علی (علیهالسلام) درباره لشكريان دشمن فرمودهاند:
«اللَّهُمَّ فَإِنْ رَدُّوا الْحَقَّ فَافْضُضْ جَمَاعَتَهُمْ.» «خدايا اگر حق را ردّ كردند اجتماعشان را متفرّق گردان.»
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فضّ»، ج۵، ص۱۸۲.