• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فَضّ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فَضّ (به فتح فاء و تشدید ضاد) از واژگان قرآن کریم به معنای شکستن و پراكندن است.
فِضّة (به کسر فاء و تشدید ضاد) به معنای نقره است.
مشتقات فَضّ که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
لَانْفَضُّوا (به فتح لام، سکون نون و فتح فاء) به معنای متفرق می‌شدند؛
يَنْفَضُّوا (به فتح یاء، فاء و سکون نون) به معنای متفرق شوند؛
فِضَّةٍ (به کسر فاء و فتح ضاد) به معنای نقره است.


فَضّ به معنای شكستن و پراكندن است.
«فَضَ‌ الشّى‌ء: كسره متفرّقا.»
راغب گفته: فضّ شكستن و پراكندن شى‌ء است، مثل شكستن مهر نامه و به طور استعاره گفته‌اند: «انْفَضَ‌ القوم» يعنى قوم پراكنده شدند.
فِضّة به معنای نقره است .



به مواردی از فَضّ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - لَانْفَضُّوا (آیه ۱۵۹ سوره آل عمران)

(وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ‌ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ‌)
«اگر بد رفتار و قسىّ القلب بودى حتما از اطراف تو متفرّق می‌شدند.»


۲.۲ - يَنْفَضُّوا (آیه ۷ سوره منافقون)

(هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى‌ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى‌ يَنْفَضُّوا)
«آن‌ها كسانى‌اند كه می‌گويند به كسانی كه در نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا متفرّق شوند.»


۲.۳ - فِضَّةٍ (آیه ۲۱ سوره انسان)

(وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ‌ فِضَّةٍ)
«زینت شده‌اند با دستبندهایى از نقره به‌ خصوصى.»
در مجمع ذيل آیه ۳۴ توبه فرموده، علّت تسميه زر به ذهب آن است كه می‌رود، فانى می‌شود، باقى نمی‌ماند و علت تسميه نقره به فضّه آن است كه متفرّق می‌شود و نمی‌ماند.



به موردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۳.۱ - فَافْضُضْ - خطبه ۱۲۴ (درباره جمعی)

امام علی (علیه‌السلام) درباره لشكريان دشمن فرموده‌اند:
«اللَّهُمَّ فَإِنْ رَدُّوا الْحَقَّ فَافْضُضْ جَمَاعَتَهُمْ.»
«خدايا اگر حق را ردّ كردند اجتماعشان را متفرّق گردان.»



۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۸۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۳۸.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۲۲۲.    
۴. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۱۷۴.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۳۸.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۳۸.    
۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۸۶.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۵۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۳۱۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۲۸.    
۱۲. منافقون/سوره۶۳، آیه۷.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۷۴.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۸۲.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۵۰.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۴۴.    
۱۷. انسان/سوره۷۶، آیه۲۱.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۰۹.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۳۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۷۸.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۲۳.    
۲۲. توبه/سوره۹، آیه۳۴.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۹.    
۲۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۲۸۲، خطبه۱۲۴.    
۲۵. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة، ج۲، ص۶، خطبه۱۲۰.    
۲۶. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۸۱، خطبه۱۲۴.    
۲۷. شرح مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۶۹، خطبه۱۲۴.    
۲۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۲۵.    
۲۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۲۹.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۵، ص۲۷۴.    
۳۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۱۶۳.    
۳۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فضّ»، ج۵، ص۱۸۲.    






جعبه ابزار