• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فصل مقوم اوّلی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



فصل مقوم اوّلی، یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده و به‌معنای فصل بلافاصله یک جنس است.



دو اصطلاحِ "فصل مقوّم اوّلی" و "فصل مقوّم غیر اوّلی" مربوط به نحوه قسمت جنس است. اگر جنس را به نوع زیرین آن که با او فاصله‌ای ندارد قسمت کنیم، تقسیم جنس به "فصل مقوّم اوّلی" صورت گرفته است، مثل قسمت حیوان به انسان و فرس. اما اگر بین جنس و نوعی که آن را تقسیم کرده فاصله باشد، تقسیم جنس به "فصل مقوّم غیر اوّلی" صورت گرفته است، مثل قسمت "جوهر" یا "جسم" به انسان و فرس.


در مقام تقسیم کلی به فصول باید از جنس عالی که ذاتیِ اعم است شروع و به نوع سافل خاتمه داد. پس اگر فصول منطقی جنسی از این اجناس، بیش‌تر از یک فصل باشد باید تمام آن‌ها در عرض یک دیگر اخذ و اعتبار گردد. حال اگر در تمام این اجناس، تقسیم کلّی به فصول اولیه آن‌ها انجام یابد، در این صورت همه فصول مترتبه در طول و فصول معتبره در عرض، بر اثر قسمت معلوم شده است. اما اگر در یکی از مراتب، قسمت به فصول غیر اوّلی تعلق گیرد ناچار طفره پدید آمده و ترتب طولی از بین می‌رود. مثلاً در تقسیم "جوهر" به "قابل ابعاد و غیر قابل ابعاد" و تقسیم "قابل ابعاد" به "نامی و غیر نامی" و تقسیم "نامی" به "متحرک بالاراده و غیر آن"، و تقسیم "متحرک بالاراده حساس" به "ناطق و غیر ناطق" تمام فصول مترتب در طول به دست آمده است. پس حد اجناس متوسطه این سلسله و نوع سافل از آن، از طریق ترکیب جنس عالی با این فصول حاصل می‌گردد.


فواید قسمت به این شیوه، سه امر است:
۱. آگاهی به ترتیب فصول ذاتی مختلفِ به عموم و خصوص در طول، چنان که در مثال مزبور، اول "قابل ابعاد"، بعد "نامی" و سپس "حساسِ متحرک بالاراده" و پس از آن "ناطق" است.
۲. تحصیل هر چیزی که داخل در سلسله ترتیب است، چه آن که از ترکیب هر فصل با جنس عالی بعد از فصل دیگری جنسی دیگر حاصل آید.
۳. احاطه به همه ذاتیات در طول و عرض، که موجب تمکن و قدرت بر ترکیب حدّ است.
[۱] مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۱۳۶.



در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است:

• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.


۱. مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۱۳۶.



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «فصل مقوم اوّلی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۱۶.    




جعبه ابزار