فرار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فرار به معنی گریختن است.
فرار عبارت است از دور شدن ناگهانی و با شتاب از کسی یا جایی که معمولا نتیجه احساس ناامنی، خطر یا
ترس است.
از
احکام آن در بابهای
صلات ،
جهاد ،
جعاله ،
صید و ذباحه ،
غصب ،
شهادات ،
حدود و
تعزیرات سخن گفتهاند.
فرار به لحاظ تکلیفی به
واجب ،
حرام ،
مستحب ،
مکروه و
مباح تقسیم میشود.
دفاع در برابر مهاجمی که قصد عِرض یا جان انسان را کرده، واجب است و در صورت ناتوانی از دفاع، فرار واجب است.
چنانچه در جنگ مسلمانان با
کفار ، تعداد دشمن بیش از دو برابر نیروی خودی، و هلاکت، ظن غالب باشد، برخی، فرار را در صورت تأمین سلامت خود با آن، واجب دانستهاند.
به تصریح برخی، فرار از آنچه که در آن گمان به هلاکت رسیدن میرود، مانند دیوار در شرف ویرانی،
طاعون و حیوان درنده جایز بلکه به تصریح برخی واجب است.
فرار از میدان جنگ در صورتی که شمار دشمن دو برابر خودی یا کمتر از آن باشد، حرام و از گناهان کبیره (
گناه کبیره ) است، مگر با هدف جابه جایی به محل مناسبتتر برای جنگیدن (تحرُّف) یا پیوستن به دیگر همرزمان برای تقویت آنان و یا هدفی دیگر (تحیُّز)، که در هر دو صورت جایز است.
چنانچه کشته شدن به دست دشمن ظن غالب رزمنده باشد، آیا فرار در این صورت نیز حرام میباشد یا نه؟ اختلاف است. قول نخست به اکثر
فقها نسبت داده شده است.
فرار از میدان جنگ با باغیان (باغی) نیز حرام و از گناهان کبیره است.
در صورت افزون بودن سپاه کفر از دو برابر سپاه اسلام مقاومت واجب نیست و با ظن نیروهای خودی به شکست از دشمن و کشته شدن، به قول برخی، عقب نشینی و فرار مستحب است.
فرار از مسجدی که اهل آن دچار طاعون شدهاند
کراهت دارد.
فرار برای کسانی که جهاد بر آنان واجب نیست، مانند
زنان ، جایز است؛
لیکن از برخی قدما، نسبت به حاضران در عرصه نبرد، قول به
حرمت فرار نقل شده است؛ هر چند حضور بر ایشان واجب نباشد.
به قول برخی، در صورت حمله دو نفر از دشمن به یک رزمنده، فرار برای او جایز است.
به تصریح برخی، اگر رزمندهای قبل از تقسیم
غنایم از جبهه فرار کند، از غنیمت سهمی نمیبرد.
اگر اسیر مسلمان پیش از اتمام جنگ از چنگ دشمن فرار کند و برای جنگیدن به سپاه اسلام بپیوندد، از غنیمت سهم میبرد.
به گفته برخی، اگر رزمندهای دشمن در حال فرار را بکشد، مستحق سلب او نخواهد بود.
در برخی موارد بر فرار آثاری مترتب میشود:
چنانچه گواهان پس از شهادت فرار کنند، حدِّ ثابت به شهادت آنان اجرا نمیشود.
در
حدّ رجم زناکار ، اگر وی هنگام اجرای حدّ فرار کند، در فرضی که منشأ ثبوت حدّ
اقرار وی باشد، به قول مشهور برگردانده نمیشود.
قاتلی که پس از کشتن کسی از روی
عمد ، فرار کرده و کسی به او دست نیافته تا آنکه مرده است، به قول مشهور، در صورت داشتن مال،
دیه از مال او پرداخت میشود. در غیر این صورت، از خویشان او به ترتیب اولویت در
ارث بردن، گرفته میشود و با فقد خویشان،
امام از
بیت المال میپردازد.
ضربه زدن به مهاجم در حال فرار، مانند
دزد ضمان آور است.
چنانچه کسی، دیگری را جلوی درندهای بیندازد و او نتواند هر چند با فرار کردن، خود را نجات دهد و کشته شود،
قصاص ثابت است.
بر کسی که دیگری را در آتش افکنده و او به سبب ناتوانی از فرار سوخته و مرده است، قصاص ثابت میشود.
آتش زدن خانه به قصد سوزاندن ساکنان آن، در صورت عدم امکان فرار برای آنان و کشته شدن،
قتل عمد به شمار رفته و بر آتش افروز قصاص ثابت است.
در ثبوت
دیه بر کسی که دیگری را ترسانده و او به سبب آن فرار کرده و هنگام فرار بر اثر برخورد با چیزی و یا افتادن از پرتگاهی مرده است، اختلاف است.
برخی میان صورتی که عقل و اختیار فرد به سبب ترس زایل شود و صورتی که زایل نشود، تفصیل داده و در صورت نخست
ضمان (دیه) را ثابت دانستهاند.
عامل پس از اتمام کار و تحویل مورد جعاله، مستحق
اجرت میگردد؛ از این رو، در ازای یافتن گمشدهای که پیش از تحویل فرار کرده است، استحقاق اجرت ندارد.
حیوان حلال گوشت وحشی در صورتی با
آلات شکار حلال میشود که قدرت بر فرار داشته باشد. بنابراین، بچه آهویی که نمیتواند فرار کند با
آلات شکار حلال نمیشود، بلکه تنها با
ذبح حلال میگردد.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۶۵۶، برگرفته از مقاله «فرار».