فارِض (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فارِض: (إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ) «فارِض» از مادّه «
فَرْض» به معناى گاو مسن است،
ولى بعضى ازمفسران گفتهاند: گاوى است كه مخصوصاً به مرحلهاى از پيرى رسيده كه ديگر زاد و ولد نمىكند.
(قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ فَارِضٌ وَلاَ بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُواْ مَا تُؤْمَرونَ) (گفتند: از پروردگارت بخواه كه براى ما روشن كند اين
گاو چگونه گاوى بايد باشد؟ گفت: او مىفرمايد: گاوى كه نه پير و از كارافتاده باشد، و نه بكر و جوان؛ بلكه ميان اين دو باشد. آنچه به شما دستور داده شده، هر چه زودتر انجام دهيد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: گاوى باشد كه نه لاغر باشد، و نه پير و نازا، و نه بكر، كه تا كنون گوساله نياورده باشد، بلكه متوسط الحال باشد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فارِض»، ص۴۰۹.