• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فؤاد (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فُؤاد (به ضم فاء) از واژگان قرآن کریم به معنای قلب است.
جمع آن اَفْئِده (به فتح الف و سکون فاء و کسر همزه) است و قلب را از آن فؤاد گويند كه در آن توقّد و دلسوزی هست.
مشتقات فُؤاد که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
الْفُؤادُ (به ضم فاء و دال) به معنای قلب،
أَفْئِدَةً (به فتح الف، سکون فاء و کسر همزه) به معنای دل‌هایى،
الأَفْئِدَةَ (به فتح الف، سکون فاء و کسر همزه) به معنای دل‌ها است.


فُؤاد به معنای قلب است.
قلب را از آن فؤاد گويند كه در آن توقّد و دلسوزی هست كه «فأد» به معنى بريان كردن آمده است؛ به قولى علّت اين تسميه تأثر و تحوّل قلب است، كه «فأد» در اصل به معنى حرکت و تحريک است.
راغب وجه اول را گفته و نيز قلب را به علّت تقلّب و تحوّل آن قلب گفته‌اند.


به مواردی از فُؤاد که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الْفُؤادُ (آیه ۱۱ سوره نجم)

(ما كَذَبَ‌ الْفُؤادُ ما رَأى‌)
«آنچه چشم ديد قلب تكذيب نكرد.»


۲.۲ - أَفْئِدَةً (آیه ۳۷ سوره ابراهيم)

جمع آن افئده است‌، (فَاجْعَلْ‌ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ‌)
«دل‌هایى از مردم را وادار كه به ايشان مايل باشند.»


۲.۳ - الْفُؤادَ (آیه ۳۶ سوره اسراء)

(إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا)
يعنى: «از آن‌چه نمی‌دانى پيروى مكن كه گوش و چشم و قلب همه مسؤولند.»
تقدير آیه ظاهرا «مسؤلا عنه» است صدر آيه چنين است: (وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ ...)
ظهور آيه در آن است كه چشم و گوش و قلب بايد بكوشند و یقین بدست آورند و به آن ترتيب اثر به دهند كه‌ (إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً)
(با آن‌كه گمان، هرگز انسان را از حق بى‌نياز نمى‌سازد (و به حق نمى‌رساند).) و اگر فقهاء در احكام جزیى عمل به ظنّ می‌كنند روى دليل علمى است، كه ناچار بايد به ظنّ عمل كرد، احتمال دارد ضمير «عَنْهُ» راجع به‌ «عِلْمٌ» باشد يعنى چشم و گوش و دل در تحصيل علم مسؤولند.
خلاصه آيه اين است: آن‌چه را علم ندارى معتقد مباش، آنچه را علم ندارى مگو، آنچه را علم ندارى مكن، در روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) به جمله‌ (إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ ...) مستقلا استناد شده، بدون اشاره به صدر آيه، ولى با دقّت خواهيم ديد كه صدر آن نيز داخل در استناد است. يعنى دو جور می‌شود استفاده كرد و آن‌ها (عليهم‌السّلام) لمناسبة به يک جور آن اشاره فرموده‌اند.


۲.۴ - الأَفْئِدَةَ (آیه ۷۸ سوره نحل)

(وَ جَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَ الأَبْصَارَ وَ الأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ)
(و براى شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شكر به جا آوريد.)


۲.۵ - الْأَفْئِدَةَ (آیه ۹ سوره سجده)

(ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ)
(سپس اندام او را نظام بخشيد و از روح خويش (روحى شريف و برجسته‌) در وى دميد و براى شما گوش‌ها و چشم‌ها و دل‌ها (عقل‌ ها) قرار داد؛ امّا كمتر شكر نعمت‌هاى او را به جا مى‌آوريد.)


۲.۶ - الْأَفْئِدَةِ (آیه ۶ سوره همزه)

و غيره كه فؤاد و افئده، در رديف سمع و بصر آمده، مخصوصا آيه‌ (نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ • الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى‌ الْأَفْئِدَةِ)
(آتش برافروخته الهى است، كه از دل‌ها سر مى‌زند.)
با ملاحظه در این آیات و غيره كه فؤاد و افئده، در رديف سمع و بصر آمده، مخصوصا آيه‌ (نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ. الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى‌ الْأَفْئِدَةِ) می‌توان فهميد كه مراد از فؤاد قلب صنوبرى شكل معروف است. مشروح سخن در «قلب» ديده شود.


۲.۷ - فُؤادُ (آیه ۱۰ سوره قصص)

(وَ أَصْبَحَ‌ فُؤادُ أُمِّ مُوسى‌ فارِغاً إِنْ كادَتْ لَتُبْدِي بِهِ ...)
(سرانجام قلب مادر موسی از همه چيز جز ياد فرزندش تهى گشت؛ ... نزديک بود مطلب را فاش كند.)
در اقرب الموارد گفته: «الْفُؤَادُ الفارغ» دو معنى دارد يكى قلب بى‌غم و اندوه، يعنى فارغ از هر دو، ديگرى قلب بد حال كه امید و طمعى‌ ندارد، (قلب مأيوس).
به نظرم مراد از فارغ پريشان‌حالى است گرچه به دل مادر موسى‌، (لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي‌)
(نترس و غمگين مباش.) الهام شده بود، ولى بالاخره بشر و مادر بود و اضطراب داشت، كه مطلب به كجا خواهد انجاميد و آيا آنچه به نظرش آمده عملى خواهد شد يا نه؟ يعنى: «قلب مادر موسی پريشان شد و حقّا كه نزديک بود سرّ را افشا كند، اگر دلش را محكم نكرده بوديم.»
بعضى از بزرگان به قرينه‌ (لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي‌) فارغ را بى‌اندوه گفته اند،
ولى‌ (إِنْ كادَتْ لَتُبْدِي‌) خلاف آن را می‌رساند.



۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۴۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۴۶.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۱۱۸.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۱۱۰.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۴۶.    
۶. نجم/سوره۵۳، آیه۱۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۶.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۹.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۸۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۶۴.    
۱۱. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۷.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۱۱۲.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۷۷.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۴۳.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۹۰.    
۱۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۶.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۲۵.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۹۴.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۳۶.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۴۱.    
۲۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۶.    
۲۲. یونس/سوره۱۰، آیه۳۶.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶.    
۲۴. نحل/سوره۱۶، آیه۷۸.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۷۵.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۵۱.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۱۱.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۳.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۸۱.    
۳۰. سجده/سوره۳۲، آیه۹.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۱۵.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۷۴.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۵۲۰.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۲۱۳.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۱۳.    
۳۶. همزه/سوره۱۰۴، آیه۶-۷.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۶۰۱.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۶۱۷.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۵۹.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۷۱.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۱۸.    
۴۲. قصص/سوره۲۸، آیه۱۰.    
۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۶.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۳.    
۴۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۲.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۶۴.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۷۸.    
۴۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۱۱۰.    
۴۹. قصص/سوره۲۸، آیه۷.    
۵۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۶.    
۵۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۳.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۲.    
۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۷۸.    
۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۳۲.    
۵۵. رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان، ج۱۵، ص۱۰۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فؤاد»، ج۵، ص۱۴۲-۱۴۴.    






جعبه ابزار