فؤاد (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فؤاد: (وَ الأَبْصارَ وَ الأَفْئِدَةَ) «فؤاد» گرچه به معناى قلب (عقل) آمده است، ولى اين تفاوت را با قلب دارد، كه در معناى
«فؤاد»، جوشش و افروختگى و يا به تعبير ديگر تجزيه و تحليل و ابتكار افتاده است. «
راغب» در «
مفردات» مىگويد:
الفُؤادُ كَالْقَلْبِ لكِنْ يُقالُ لَهُ فُؤادٌ اذَا اعْتُبِرَ فِيْهِ مَعْنَى التَّفَؤُّدِ أَىِ التَّوَقُّدِ: «فؤاد مانند قلب است، و لكن اين كلمه در جايى گفته مىشود كه افروختگى و پختگى در آن منظور باشد»، و مسلماً اين موضوع پس از تجربه كافى به انسان دست مىدهد، و به هر حال، گرچه ابزار شناخت، منحصر به اين دو، يا اين سه، نيست، ولى مسلماً مهمترين ابزار همينها است.
(وَاللّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ) (و خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج نمود در حالى كه هيچ چيز نمىدانستيد؛ و براى شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شكر به جا آوريد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه افئدة جمع قله فؤاد است، كه به معناى قلب و فهم است، و براى اين كلمه جمع كثرتى ديده نشده.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فؤاد»، ص۴۲۸.