غلامعلی بایندر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
غلامعلی بایندر، (۱۲۷۷-۱۳۲۰ش/۱۸۹۸-۱۹۴۱م)، دریادار و
فرمانده برجسته نیروی دریایی
ایران که بهرغم عقبنشینی
ارتش ایران در آغاز یورش متفقین، دلیرانه در برابر نیروهای مهاجم انگلیسی در
خرمشهر ایستادگی کرد و سرانجام از پای درآمد.
بایندر در ۲۳ آذر ۱۲۷۷ در
تهران متولد شد. پدرش علیاکبرِ دبیر دربار از طایفه مشهور بایندر، و عمویش امیر معزز گروسی بود که برخلاف
برادر، حسن شهرتی نداشت.
بایندر در نوجوانی وارد مدرسه
دارالفنون شد و تحصیلات عمومی را طی کرد و دوره مخصوص مهندسی آنجا را هم به پایان رساند؛ آنگاه در ۱۲۹۶ش وارد مدرسه نظام
مشیرالدوله شد و پس از ۳
سال با درجه ستوان دومی به خدمت ارتش درآمد.
به عنوان نخستین مأموریت جنگی، در ۱۳۰۰ش به
مازندران فرستاده شد و چون در اردوی عملیاتی تنکابن از خود رشادت نشان داد، به اخذ مدال
طلا نائل گردید.
ظاهراً مأموریت دوم او پیوستن به اردوی
گیلان به منظور مقابله با قوای
میرزا کوچکخان بود که ۷ ماه به درازا کشید. در همین زمان نظام قدیم منحل، و ارتش جدید تشکیل شد و بایندر با درجه ستوان دومی در تشکیلات جدید به خدمت پرداخت و رسته توپخانه را برگزید. وی اندکیبعد همراه سرهنگ
امانالله جهانبانی برای سرکوب اسماعیل آقا سمیتقو به آذربایجان غربی شتافت و در
نبرد با او
شجاعت بسیار از خود نشان داد، چنانکه به پیشنهاد جهانبانی موفق به اخذ نشان «ذوالفقار ۴» گردید که در آن زمان معمولاً به افراد جوانی همانند او داده نمیشد.
در خرداد ۱۳۰۲ بایندر برای ادامه تحصیلات و فرا گرفتن فنون جدید نظامی در رسته توپخانه عازم
فرانسه شد و در دانشکده توپخانه «پواتیه» به آموختن پرداخت و ضمناً دوره تکمیلی توپخانه «فونتن بلو» را نیز گذراند و در مهر ۱۳۰۴ به
ایران بازگشت و زیرنظر سرتیپ یزدانپناه فرماندهی آتشبار توپخانه را عهدهدار شد.
در ۱۳۰۷ش برای دومین بار، به منظور تکمیل تحصیلات نظامی به فرانسه رفت و در دانشگاه جنگ به تحصیل پرداخت و همزمان معاونت سرپرستی دانشجویان ایران در
اروپا را برعهده گرفت و تا پایان اقامتش در آنجا (۱۳۰۹ش) همین سمت را داشت.
وی در ۱۳۰۹ش معاون هنگ توپخانه کوهستانی و کفیل فرماندهی همان هنگ شد. در زمانی که دولت ایران ساخت نخستین ناوهای جنگی را به
ایتالیا سفارش داد، بایندر به سرپرستی گروهی از نظامیان در اواخر سال ۱۳۰۹ یا اوایل ۱۳۱۰ش رهسپار ایتالیا شد تا هم دورههای لازم را ببیند و هم بر ساخت کشتیها نظارت کند. افراد تحت فرماندهی او در رشتههای مختلف مربوط به ناوهای جنگی در چند شهر ایتالیا به تحصیل پرداختند.
وی پس از بازگشت به ایران در ۱۳۱۰ش به سمت کفیل فرماندهی نیرویدریاییجنوب منصوب، و عازم آنجا شد.
از مأموریتهای مهم بایندر در این منصب
سفر به
جزیره تنب همراه با گروهی از افراد نیروی دریایی در ۱۳۱۳ش/۱۹۳۴م بود. او ضمن بازدید از آنجا رسماً به مقامات نیروی دریایی انگلیس، مستقر در تنب اعلام کرد که این جزیره بخشی از ایران است؛ وی با این کار موجبات نگرانی و اعتراض وزارت خارجه
بریتانیا را فراهم آورد.
بایندر در ۱۳۱۳ش به درجه ناخدا دومی، و در ۱۳۱۵ش به درجه ناخدا یکمی، و در ۱۳۱۹ش به دریاداری رسید.
دوران خدمت بایندر در نیروی دریایی، با کوششها و تلاشهای مجدانه او برای سازماندهی این نیرو همراه بود. وی در جنوب ناوگانی مرکب از دو ناو ۷۵۰ تنی ایتالیایی و ۴ ناو ۵۰۰ تنی و هزار ملوان در مقر نیروی دریایی خرمشهر تحت فرماندهی داشت. به علاوه، مقارن با شروع
جنگ جهانی، فرماندهی بخشی از
لشکر ششم
خوزستان هم به او سپرده شد و او با همکاری فرماندهی نظامی محلی استحکامات گستردهای در اطراف خرمشهر احداث کرد.
با حمله متفقین به ایران و یورش نیروهای دریایی انگلستان به سواحل جنوبی، بایندر به مقابله جدی با آنان پرداخت و در روزهای
جنگ مرتب به پاسگاههای مرزی سرکشی میکرد، تا آنکه در سوم شهریور ۱۳۲۰ وقتی که در یکی از پاسگاههای خرمشهر به سر میبرد، مورد حمله قرار گرفت و همراه با یکی از همکارانش به نام سروان مکرینژاد کشته شد.
چند روز پس از
شهادت وی، برادرش ناو سروان یدالله بایندر که مسئولیت کفالت فرماندهی نیروی دریایی در
دریای خزر را بر عهده داشت، نیز بر اثر بمباران نیروهای شوروی کشته شد.
بایندر در روزگار نوجوانی دارای علائق ملی و سیاسی بود. از این رو، زمانی که در مدرسه نظام مشیرالدوله تحصیل میکرد، داخل فعالیتهای سیاسی شد و همراه با چند تن از همکارانش چون
عبدالله هدایت (بعداً ارتشبد) و
رزم آرا (بعداً سپهبد و نخست وزیر) به عضویت حزب سوسیال دموکرات درآمد.
دریادار بایندر با توجه به اقامت چند ساله در کشورهای اروپایی به زبانهای انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی و ترکی تسلط داشت و به این زبانها به خوبی تکلم میکرد.
وی مردی اهل مطالعه و تحقیق و نویسنده بود. در ایام اقامتش در جنوب به تحقیقات و مطالعات قابل توجهی درباره
خلیج فارس دست زد که نتایج برخی از آنها را بعداً منتشر کرد.
آثار مکتوب بایندر اینهاست: ۱. نقشه خلیج فارس (تهران، ۱۳۱۰ش)؛ ۲. خلیج فارس (خرمشهر، ۱۳۱۷ش)؛ ۳. جغرافیای خلیج فارس (تهران، ۱۳۱۹ش)؛ ۴. اصول دریانوردی؛ ۵. آییننامههای توپخانه در ۶ جلد؛ ۶. راهنمای ناوی؛ ۷. مقالاتی در مجله ارتش؛ ۸. دستور تیر توپخانه سبک؛ ۹. آییننامه مشق پای توپ کوهستانی، و چند اثر دیگر (خانبابا مشار، ج۴، ص۷۱۵-۷۱۶؛.
(۱) حمید احمدی، تاریخ نیم قرن نیروی دریایی نوین ایران، تهران، ۱۳۵۵ش.
(۲) ریچارد، ا استوارت، در آخرین روزهای رضاشاه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی و کاوه بیات، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۳) رضا خلیلی، تاریخ شهدای ایران، وقایع شهریور، تهران، ۱۳۲۲ش.
(۴) دریادار غلامعلی بایندر، تاریخ جاوید، وزارت جنگ، تهران، ۱۳۲۵ش.
(۵) اسماعیل رائین، دریانوردی ایرانیان، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۶) علیاصغر زرگر، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، ترجمه کاوه بیات، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۷) ابوالقاسم کحالزاده، دیدهها و شنیدهها، به کوشش مرتضی کامران، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۸) خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران، ۱۳۴۲ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «غلامعلی بایندر»، شماره۴۴۶۴.