عکس نقیض قضیه شرطیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عکس نقیض
قضیه شرطیه، بهمعنای جابهجایی
مقدم و
تالی، همراه تبدیل تالی یا هر دو به نقیض خود است.
قضیه شرطیه منفصله دارای
عکس (اعم از
عکس مستوی و
عکس نقیض) نیست، زیرا مفاد
قضیه منفصله،
عناد بین دو جزء
قضیه است و مقدم یا مؤخر کردن اجزا، تغییری درمعنا ایجاد نمیکند، از اینرو عکس کردن، بیفایده است. عکس نقیض موافق
قضیه شرطیه متصله (اعم از
متصله لزومیه و اتفاقیه) به این طریق است که نقیض مقدم را تالی و نقیض تالی را مقدم قرار دهیم؛ به شرط بقای
صدق و کیف (
ایجاب و
سلب)
قضیه اصل در
قضیه عکس نقیض. عکس نقیض مخالف
قضیه شرطیه
متصله (اعم از:
متصله لزومیه و اتفاقیه) به این طریق است که عین مقدم را تالی و نقیض تالی را مقدم قرار دهیم، به شرط بقای صدق و اما کیف (ایجاب و سلب)
قضیه اصل و
قضیه عکس نقیض با هم مخالف خواهند بود. البته کمیت (
کلی و جزئی بودن) که در
قضیه شرطیه به معنای دوام و استمرار حکم یا عدم دوام آن است، در عکس نقیض (اعم از موافق و مخالف) لازم نیست با
قضیه اصل مطابق باشد.
الف) به لحاظ
کیف (ایجاب و سلب): در عکس نقیض موافق،
قضیه موجبه و سالبه به مثل خود منعکس میشوند و در عکس نقیض مخالف،
موجبه تبدیل به سالبه و سالبه تبدیل به
موجبه میشود.
ب) به لحاظ
کمّ (کلیت و جزئیت): حکم عکس مستوی دو
موجبه (
کلیه و جزئیه) در عکس نقیض دو سالبه جاری میشود و حکم عکس مستوی دو سالبه (
کلیه و جزئیه) در عکس نقیض دو
موجبه جاری است.
عکس نقیض
قضیه متصله سالبه
کلیه و سالبه جزئیه لزومیه، سالبه جزئیه لزومیه است، چون مقدم، اگر اقتضای نفی تالی کند لازم میآید که در بعضی اوقات وضع تالی با مقدم، ممتنع الوجود باشد، وگرنه آن منافات صادق نیست؛ مثلاً عکس نقیض
قضیه «هرگز چنین نیست که چون زید کاتب باشد دستش ساکن باشد» عبارت است از: «بعضی اوقات چنین نیست که چون دست زید ساکن نباشد او کاتب نباشد»، و این
قضیه به نحو عموم و کلی صادق نیست، زیرا ممکن است کاری دیگر انجام دهد که دستش ساکن نباشد و کاتب هم نباشد، و اما به نحو جزئی صادق است.
اما
سالبه اتفاقیه، عکس نقیض ندارد، زیرا عکس نقیض
قضیه «هرگز نبوَد که چون سیاهی رنگ است اضداد مجتمع باشند» عبارت است از: «گاه چنین بوَد که چون اضداد مجتمع نباشد سیاهی، رنگ نباشد» و این
قضیه، صادق و صحیح نیست، بلکه همیشه اضداد، مجتمع نشوند و سیاهی، رنگ است، اما اگر تالی آن امری ممکن باشد عکس نقیض دارد.
آنچه بیان شد مربوط به عکس نقیض
متصله بود و اما در قضایای شرطیه منفصله، چون اجزای
قضیه منفصله از یکدیگر امتیازی ندارند، تقدیم و تاخر در آنها اثری ندارد، از این رو در عکس مستوی، حکم
قضیه اصل و حکم
قضیه عکس، یکی است در عکس نقیض،
قضیه منفصله حقیقیه، همین حکم را دارد. غیر حقیقیه هم عکس نقیض ندارد، چون عکس نقیض قضایای مانعةالجمع
قضیه مانعة الخلو و عکس نقیض قضایای مانعةالخلو،
قضیه مانعةالجمع است.
۱. عکس نقیض
قضیه متصله موجبه کلیه لزومیه،
موجبه کلیه لزومیه است، چون رفع لازم در همه حالات مقتضی رفع ملزوم است؛ مانند: «هرگاه انسان غرق شود در آب باشد» و عکس نقیض آن: «هرگاه انسان در آب نباشد غرق نشود» خواهد بود.
اما
قضیه شرطیه اتفاقیه به حسب صورت (یعنی در همه موارد و بدون اختصاص به ماده خاص) منعکس نمیشود، زیرا در
قضیهای که تالی آن ممتنع باشد، عکسش صادق نیست و باطل است؛ مثلاً
قضیه «چون زنگی سیاه است اضداد، مجتمع نیست» صادق است، اما عکس نقیض آن، یعنی «چون اضداد مجتمع است زنگی سیاه نیست» صادق نیست، اما اگر تالی آن ممکن باشد عکس نقیض دارد.
۲.
قضیه متصله موجبه جزئیه عکس نقیض لازم الصدق ندارد، زیرا میتوان گفت: «بعضی اوقات چنین است که اگر این شخص حیوان باشد انسان نباشد»، اما عکس نقیض آن، یعنی «بعضی اوقات چنین است که اگر این شخص انسان باشد حیوان نباشد» صادق نیست.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
• ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).
•
علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
•
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. •
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «عکس نقیض قضیه شرطیه»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۸.