عُرف (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عُرْف:(وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً) «عُرْف» به معناى متتابع و پى در پى آمده،
و در اصل به معناى «يال اسب» است كه روى هم مىريزد و گاه آن را به معناى «كار خوب و شناخته شده» نيز تفسير كردهاند.
(وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً) (سوگند به فرشتگانى كه پى در پى فرستاده مىشوند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه عرف - به ضمه عين و سكون راء- به معناى دسته مويى است كه در گردن اسب مىباشد و هر امرى را كه به طور تعاقب و پشت سر هم واقع بشود به يال اسب تشبيه مىكنند، مثلا به عنوان استعاره گفته مىشود فلانىها مثل يال اسب آمدند، يعنى پشت سرهم. و يا گفته مىشود: جاءوا اليه عرفا واحدا- به يک يال نزدش آمدند ، يعنى زنجيروار و متصل به هم آمدند. كلمه عرف به معناى معروف از هر كار نيز مىآيد، چه كار نيک و چه كار زشت، و اين كلمه در آيه مورد بحث اگر به معناى اول گرفته شود حال، و معنايش چنين خواهد بود: سوگند به فرشتگان روانه شده، در حالى كه پشت سرهم مىآيند ، و اگر به معناى دوم گرفته شود مفعول له خواهد بود، و چنين معنا مىدهد: سوگند به فرشتگان كه به خاطر كارى خير و معروف روانه شدهاند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «عُرْف»، ص۳۷۸.