عَزیز (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَزیز (به فتح عین) از
واژگان قرآن کریم از
اسماء حسنی به معنی توانا و قادر است.
عَزیز از اسماء حسنی به معنی توانا و قادر است. در
مجمع البیان فرموده: عزیز توانائی است که مغلوب نمیشود و به قولی: کسی است که چیزی بر او ممتنع نیست. «الْعَزِیزُ الْقَدِیرُ الذی لا یغالب و قیل هو القادر الذی لا یمتنع علیه شیء اراد فعله».
(اِنَّکَ اَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ) (...زيرا تو توانا و حكيمى (و بر اين كار، قادرى).)
(اَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ) (...زيرا
خداوند، توانا و حكيم است.)
عزیز آنگاه که درباره خدا بکار رفته نوعا با یکی از اسماء حسنی توام است مثل «حکیم» در دو آیه فوق و مثل
(الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ) (..خداوند توانا و ستوده..)
(وَ اِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ) (...و
پروردگار تو توانا و مهربان است.)
(وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ) (...و اوست توانا و دانا.)
(الْعَزِیزُ الْغَفُورُ) (او توانا و آمرزنده است.)
(الْعَزِیزِ الْوَهَّابِ) (..پروردگار توانا و بخشندهات..)
و نظائر آن. اینها ظاهرا برای فهماندن این حقیقت است که خدا در عین عزّت و توانائی کارهایش از روی حکمت و مصلحت است و در عین حال
مهربان،
بخشاینده،
وهاب،
دانا،
پسندیده و... است نباید از عزت خدا بهراسید.
گاهی در مقام تهدید آمده:
(وَ اللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقامٍ) (...خداوند بر كيفر آنها توانا و داراى مجازات است.)
در بعضی از آیات آمده:
(اِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌ عَزِیزٌ) (...خداوند توانا و شكستناپذير است.)
ظاهرا مراد از عزیز در این آیات منیع و دافع است یعنی خدا قوی است کسی او را زبون نتواند کرد و عزیز و منیع است که کسی به مقام و سلطنت او نرسد. آیه چنین است
(... وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ اِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌ عَزِیزٌ) شاید قوی اشاره به اصل قدرت و عزیز اشاره به عملی کردن آن باشد یعنی هم نیرومند است و هم بر اعمال آن تواناست و شاید در آیاتی نظیر آیه فوق نیز این عنایت تصوّر شود.
عزیز گاهی به معنی سخت و دشوار آمده مثل
(وَ ما ذلِکَ عَلَی اللَّهِ بِعَزِیزٍ) (و اين كار براى خدا مشكل نيست.)
(عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ) (...رنجهاى شما بر او سخت است...)
ایضا به معنی گرامی و محترم آمده نحو
(وَ ما اَنْتَ عَلَیْنا بِعَزِیزٍ) (...و تو در برابر ما قدرتى ندارى.)
هکذا به معنی حکمران و شخص قدرتمند آمده است، مثل
(امْرَاَتُ الْعَزِیزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ) (...همسر عزيز، غلامش را به سوى خود دعوت مىكند...)
(یا اَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنا وَ اَهْلَنَا الضُّرُّ) (...اى
عزیز مصر! ما و خاندان ما را پريشانى و
قحطی فرا گرفته...)
در آیه
(ذُقْ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ) (...بچش كه به پندار خود بسيار توانا و بزرگوار بودى!)
گفتهاند: بر سبیل
استهزاء و تهّکم است.
اَعِزَّة جمع عزیز است
(وَ جَعَلُوا اَعِزَّةَ اَهْلِها اَذِلَّةً) «عزیزان اهل شهر را ذلیلان گردانند.»
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عَزیز»، ج۴، ص۳۴۱-۳۴۰.