عَرْض (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَرْض: (جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ) «عَرْض» در اينجا در مقابل «طول» نيست آن چنان كه بعضى از
مفسران گفتهاند، و به دنبال آن در جستجوى طول چنان بهشتى هستند كه عرضش همچون آسمان و زمين است، و از اين نظر به زحمت افتادهاند! بلكه
«عرض»در اين گونه استعمالات، به معناى وسعت است،
مانند تعبير «پهنه» در فارسى مىگویيم: پهنه دشت، يعنى وسعت صحرا.
(سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ) (به پيش تازيد براى رسيدن به آمرزش
پروردگارتان و بهشتى كه پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمين است و براى كسانى كه به خدا و پيامبرانش
ایمان آوردهاند؛ آماده شده است، اين فضل
خداوند است كه به هركس بخواهد مىدهد؛ و خداوند داراى فضل عظيم است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه عرض گشادى و وسعت بهشت است، نه عرض در مقابل طول و اين استعمال استعمالى شايع است، و گويا خواسته است نهايت درجه وسعت را بفهماند. ولى بعضى
گفتهاند: مراد از عرض همان عرض مقابل طول است و اگر تنها عرض بهشت را ذكر كرد، و نامى از طول آن نبرد براى اين بود كه اين كلمه به معناى خط كوتاهتر از دو خط امتداد است، و معلوم است كه وقتى عرض بهشت مانند عرض آسمان و زمين باشد قهرا طول آن بيشتر از طول آسمان و زمين خواهد بود.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «عَرْض»، ص۳۷۸.