عَرَب (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَرَب ( به فتح عین و راء) از
واژگان قرآن کریم به طائفهای از مردم که غیر
عجم هستند گفته میشود. اعراب و اعرابی به عربهای
بادیهنشینان اختصاص دارد و به شهرنشین اعرابی اطلاق نمیشود.
عَرَب طائفهای از مردماند خلاف عجم و عجم هر غیر عرب است از هر نژاد و قوم که بوده باشد.
راغب اصفهانی گفته: عرب اولاد
حضرت اسماعیل هستند.
جوهری گفته: عرب طائفهای از مردماند. به عرب شهرنشین گویند عربیّ و به عرب
بادیهنشین گویند اعرابی، اعراب جمع عرب نیست بلکه عرب اسم جنس است در شعر صحیح جمع اعراب اعاریب آمده.
در
مفردات گوید: اعراب در اصل جمع عرب است سپس به عربهای
بادیهنشین اسم شده است.
دانشمندان در این متفق القولند که: اعراب و اعرابی به
بادیهنشینان مخصوص است و به شهرنشین اعرابی اطلاق نمیشود.
ولی در
الصحاح گفته: اعراب جمع است و از خود مفرد ندارد.
(الْاَعْرابُ اَشَدُّ کُفْراً وَ نِفاقاً) (
باديهنشينان عرب،
کفر و نفاقشان شديدتر است...)
علت شدّت کفر و
نفاق ظاهرا دور بودن از حضارت و تمدّن است زیرا در
اهل بادیه جهالت بیشتر حکم فرماست.
(وَ مِنَ الْاَعْرابِ مَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ) (گروهى ديگر از عربهاى
باديهنشين، به
خدا و روز بازپسين
ایمان دارند...)
کلمه اعراب مجموعا ده بار در قرآن آمده و مراد از همه آنها ظاهرا
بادیهنشینان هستند.
مراد از «عربیّ مبین» و «عربیّ» در وصف
قرآن، فصیح و روشن بودن آن است
(وَ هذا لِسانٌ عَرَبِیٌ مُبِینٌ) (...ولى اين قرآن،
زبان عربی آشكار است.)
(اِنَّا اَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ) (ما آن را قرآنى عربى و فصيح و گويا نازل كرديم، تا شما آن را درک كنيد.)
(وَ کَذلِکَ اَنْزَلْناهُ حُکْماً عَرَبِیًّا) (...بر تو نيز اين قرآن را به عنوان فرمان روشن و صريحى نازل كرديم...)
(وَ هذا کِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِیًّا) (...و اين كتابى است كه هماهنگ با نشانههاى آن
تورات است در حالى كه به زبان عربى و فصيح و گوياست...)
راغب اصفهانی گفته: «الْعَرَبِیُ الفصیحُ البیِّنُ منَ الکَلَامِ»
در الصحاح گفته: «اَعْرَبَ بِحُجَّةٍای افصح»
بعضی از مفسران از «عربیّ» فقط زبان را در نظر گرفتهاند ولی ظاهرا
فصاحت مراد است.
اعراب روشن کردن به وسیله حرکه است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عرب»، ج۴، ص۳۱۳-۳۱۲.