عوامل فراموشی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در زمینه عوامل فراموشی با دو دسته از
آیات مواجه هستیم: دستهای از آنها عوامل مؤثر در فراموشی را بیان میکنند مانند شیطان و دسته دیگر عواملی را بیان مینمایند که زمینهساز فراموشی هستند؛ این دسته در واقع خود عامل فراموشی نیست؛ بلکه تنها زمینه و شرایط را برای فراموشی مهیّا میکند مانند: پیری، رفاه، عدم تعقل.
دسته اوّل که خود عامل فراموشی بوده، همان
شیطان است که سبب فراموشی در
انسان میشود:
۱. ... وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ.
«...من (در آن جا) فراموش کردم جریان
ماهی را بازگو کنم و فقط
شیطان بود که آن را از خاطر من برد...»
۲. قالَ أَ رَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَ ما أَنْسانِيهُ إِلَّا الشَّيْطانُ أَنْ أَذْكُرَهُ ....
۳. اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ ....
اصولاً
سلاح شیطان برای
گمراه کردن و وادار کردن مردم به فراموشی از یاد
خداوند و به طور کلّی فراموش کردن
خیر و
مصلحت بندگان، همان نفوذ و تأثیر او در وجود
انسانها از طریق
انگیزه و
شهوات خودشان بوده که اساساً این یک نقطه ضعف در
سرشت بشر است و ناشی از
علاقه طبیعی
انسان به اِشباع انگیزهها و رسیدن به لذایذ دنیوی است.
شیطان اصولاً از همین طریق بر همه مسلط میشود؛ یعنی ابتدا خواستههای مختلفی را در وجود
بشر میانگیزد و بعد به دنبال آن کشانده و در نتیجه از
یاد خدا بازمیدارد.
ازعواملی که زمینهساز برای فراموشی در
قرآن ذکر شده،
رفاه،
آسایش و زیاد بودن نعمتهای مادی و غرق شدن در آن است
:
۱. قالُوا سُبْحانَکَ ما کانَ یَنْبَغی لَنا أَنْنَتَّخِذَ مِنْ دُونِکَ مِنْ أَوْلِیاءَ وَ لکِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّی نَسُوا الذِّکْرَ وَ کانُوا قَوْماً بُوراً
«(در پاسخ) میگویند: منزّهی تو! برای ما شایسته نبود که غیر از تو
اولیایی برگزینیم، ولی آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودی تا اینکه (به جای شکر
نعمت) یاد تو را فراموش کردند و
تباه و
هلاک شدند.» مقصود از «ذكر» مىتواند ياد خدا باشد.
۲. وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ ....
مشرکان به جای اینکه
رازق این نعمتها را بشناسند و به
شکر و
طاعتش پردازند، در گرداب
غفلت و
غرور فرو رفتند،
خدا و روز
قیامت را به دست فراموشی سپردند.
بنابراین زندگی مرفه برای جمعیتی کم ظرفیت و سست
ایمان، از یک سو «
غرور آفرین» است؛ چرا که وقتی به
نعمت فراوان برسند، خود را گم کرده و
خدا را فراموش مینمایند، حتی گاه
فرعون وار کوس «انا رب الاعلی» میزنند! و از سویی دیگر دنبال
آزادی مطلق بوده و هیچ محدودیتی در کامجویی از لذائذ دنیوی ندارند، و تمام
قید و بندهایی که از قبیل
حلال،
حرام،
مشروع و نامشروع آنها را از رسیدن به اهدفشان
منع میکند، کنار گذاشته و نمیخواهند در برابر قوانین و مقررات دینی سر
تعظیم فرود آورند و
روز حساب و
جزا را بپذیرند.
ضمنا در
آیه شریفه بر مرفه بودن زندگی
نیاکان آنها نیز تکیه شده؛ زیرا هنگامی که
انسان از
کودکی در ناز و
نعمت پرورش بیابد، طبیعی است که میان خود و دیگران جدایی و امتیاز میبیند و به آسانی حاضر نیست که
منافع مادی و زندگی مرفه خود را از دست بدهد.
سالخوردگی، از عوامل فراموشى
انسان است که به تعبیر قرآن، دوران
فراموشكارى انسان در سالخوردگى، يكى از پستترين حالتهاى
انسان است:
۱. ... وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً ....
۲. وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً ....
عدم
تعقّل نسبت به ناپسندى عمل، عامل فراموشى:
أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ.
فسق، عامل فراموشى تذكّرات موعظهگران:
فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئِيسٍ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ.
سایت پژوهه. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۲، ص۷۷، برگرفته از مقاله «عوامل فراموشی».