• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عوامل رضایت امام زمان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اگر می‌خواهیم رضایت آقا امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) و به دنبال آن رضایت خداوند را به‌دست بیاوریم، در یک جمله بهترین عمل این است که: آن‌چه را خداوند واجب کرده است، انجام دهیم و آن‌چه را حرام کرده است، ترک نماییم. اما شیعیان در عصر غیبت وظایف دیگری دارند که به‌طور مختصر به برخی از آن‌ها با استفاده از روایات اشاره می‌کنیم.



یکی از وظایفی که مردم نسبت به امام زمان خود دارند معرفت و شناخت مقام امام می‌باشد.

۱.۱ - لزوم شناخت امام

عَنِ الْفُضَیْلِ قَالَ سَمِعْتُ اَبَا جَعْفَرٍ (علیه‌السّلام) یَقُولُ: مَنْ مَاتَ وَ لَیْسَ لَهُ اِمَامٌ فَمَوْتُهُ مِیتَةٌ جَاهِلِیَّةٌ وَ لَا یُعْذَرُ النَّاسُ حَتَّی یَعْرِفُوا اِمَامَهُمْ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِاِمَامِهِ لَا یَضُرُّهُ تَقَدُّمُ هَذَا الْاَمْرِ اَوْ تَاَخُّرُهُ وَ مَنْ مَاتَ عَارِفاً لِاِمَامِهِ کَانَ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِه.
فضیل گفت از حضرت ابوجعفر (علیه‌السّلام) شنیدم می‌فرمود: هرکس بدون امام بمیرد مرگ او چون مردن مردم جاهلیت است هرگز عذر مردم را در شناختن امام نمی‌پذیرند، کسی که با شناختن امام بمیرد، او را زیانی نخواهد رسید چه جلوتر از ظهور امام بمیرد یا بعد از آن و کسی که بمیرد؛ در حالی که امامش را شناخته، از دنیا برود، مانند کسی است که با قائم (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) در خیمه او بوده است.
عَنْ سَلَمَةَ بْنِ عَطَا عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ خَرَجَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (علیهما‌السلام) عَلَی اَصْحَابِهِ فَقَالَ اَیُّهَا النَّاسُ اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِکْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ اِلَّا لِیَعْرِفُوهُ فَاِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَاِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِاَبِی اَنْتَ وَ اُمِّی فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ اَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ اِمَامَهُمُ الَّذِی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طَاعَته.
سلمة بن عطا از حضرت صادق (علیه‌السّلام) نقل کرد که فرمود: حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) در میان اصحاب خود فرمود: اصحاب من! خداوند مردم را آفرید تا او را بشناسند وقتی شناختند او را می‌پرستند وقتی او را پرستیدند از پرستش دیگران دست می‌کشند.
مردی عرض کرد یا ابن رسول اللَّه پدر و مادرم فدایت معنی معرفت خدا چیست؟ فرمود همان معرفت و شناخت اهل هر زمانی است امام زمان خود را.
مرحوم شیخ صدوق (رحمت‌الله‌علیه) بعد از نقل این روایت می‌گوید: یعنی بذلک ان یعلم اهل کل زمان زمان ان الله هو الذی لا یخلیهم فی کل زمان من امام معصوم فمن عبد ربا لم یقم لهم الحجة فانما عبد غیر الله عز و جل.
اهل هر زمان باید بشناسند و بدانند که خدا ایشان را وانگذاشته و زمین را خالی از امام معصوم ننموده کسی که بپرستد خدائی را که حجت برای مردم قرار نداده او خدای واقعی را نپرستیده دیگری را پرستش نموده.
و مرحوم علامه مجلسی نیز می‌گوید:
لعله (علیه‌السّلام) انما فسر معرفة الله بمعرفة الامام لبیان ان معرفة الله لا یحصل الا من جهة الامام او لاشتراط الانتفاع بمعرفته تعالی بمعرفته (علیه‌السّلام) و لما ذکره الصدوق رحمه الله ایضا وجه.
شاید امام (علیه‌السّلام) که معرفت خدا را معرفت امام دانسته منظورش این است که معرفت خدا حاصل نمی‌شود مگر از طرف امام یا به جهت این‌که شرط انتفاع از معرفت خدا معرفت امام است که اگر خدا را بشناسد ولی امام‌شناسی نداشته باشد، خداشناسی او برایش سودی ندارد و توضیحی که صدوق نیز داده است بی‌مناسبت نیست.

۱.۲ - امام مظهر اسماء حسنای خداوند

مرحوم شیخ کلینی (رحمت‌الله‌علیه) در کتاب شریف کافی این روایت را نقل می‌کند:
عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- «وَ لِلَّهِ الْاَسْماءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها» قَالَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الْاَسْمَاءُ الْحُسْنَی الَّتِی لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا اِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا.
و آن حضرت راجع به قول خدای (عزّوجلّ) «خدا را نام‌های نیکوست او را به‌آنها بخوانید» فرمود: سوگند به‌خدا مائیم آن نام‌های نیکو که خدا عملی را از بندگان نپذیرد مگر آنکه با معرفت ما باشد.
فقال علی (علیه‌السّلام): «... فَلَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ اِلَّا مَنْ عَرَفَنَا وَ عَرَفْنَاه». به بهشت نمی‌رود مگر کسی که ما را بشناسد و ما او را بشناسیم.

۱.۳ - احاطه علمی امام بر همه امور عالم

فَاِنَّا یُحِیطُ عِلْمُنَا بِاَنْبَائِکُمْ وَ لَا یَعْزُبُ عَنَّا شَیْ ءٌ مِنْ اَخْبَارِکُم. ما از اخبار و اوضاع شما کاملا آگاهیم و چیزی از آن بر ما پوشیده نمی‌ماند.
مرحوم کلینی (رحمت‌الله‌علیه) در روایت دیگری از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: اِنِّی لَاَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْاَرْضِ وَ اَعْلَمُ مَا فِی الْجَنَّةِ وَ اَعْلَمُ مَا فِی النَّارِ وَ اَعْلَمُ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ قَالَ ثُمَّ مَکَثَ هُنَیْئَةً فَرَاَی اَنَّ ذَلِکَ کَبُرَ عَلَی مَنْ سَمِعَهُ مِنْهُ فَقَالَ عَلِمْتُ ذَلِکَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْء.
به راستی من می‌دانم آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است و می‌دانم آنچه در بهشت است و آنچه در دوزخ است و می‌دانم آنچه بود و آنچه می‌باشد، گوید: سپس‌ اندکی صبر کرد و دید که این سخن بر هرکه شنید گران آمد پس فرمود: من اینها را از کتاب خدا (عزّوجلّ) می‌دانم، زیرا خدا (عزّوجلّ) می‌فرماید: در آن بیان واضح هر چیزی است.


دومین وظیفه‌ای که شیعیان در عصر غیبت دارند، انتظار فرج است: امام سجاد (علیه‌السّلام) خطاب به ابوخالد کابلی می‌فرماید:
یَا اَبَا خَالِدٍ اِنَّ اَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِاِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ اَفْضَلُ اَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِاَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکْرُهُ اَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْاَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ صبِالسَّیْفِ اُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ اِلَی دِینِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ (علیه‌السّلام) انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ اَعْظَمِ الْفَرَج.
‌ای ابو خالد مردم زمان او که معتقد به امامت وی هستند و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمان‌ها بهترند؛ زیرا خداوند عقل و فهمی به آنها داده که غیبت در نزد آن‌ها حکم مشاهده را دارد! خداوند آن‌ها را در آن زمان مثل کسانی می‌داند که با شمشیر در پیش روی پیغمبر (علیه دشمنان دین) پیکار کرده‌اند، آن‌ها مخلصان حقیقی و شیعیان راستگوی ما هستند که مردم را به‌طور آشکار و نهان به دین خدا می‌خوانند. و هم فرمود: انتظار فرج بزرگترین فرج است.


خود امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، در توقیع معروفی می‌فرماید:
وَ اَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَج. برای تعجیل فرج، بسیار دعا کنید.
مرحوم شیخ صدوق در کمال‌الدین از احمد بن اسحاق از امام عسکری (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود:
وَاللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو فِیهَا مِنَ التَّهْلُکَةِ اِلَّا مَنْ یُثْبِتُهُ اللَّهُ عَلَی الْقَوْلِ بِاِمَامَتِهِ وَوَفَّقَهُ لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِه.
به خدا قسم (حضرت قائم (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)) چنان غیبتی می‌کند که کسی از مهلکه (بی دینی و گمراهی) نجات نمی‌یابد؛ جز آنان‌که خداوند آن‌ها را در عقیده به امامتش ثابت قدم داشته، و موفق نموده است که دعا کنند خداوند زودتر او را ظاهر گرداند.


عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ دَخَلْتُ اَنَا وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ اَبُو بَصِیرٍ وَ اَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَلَی مَوْلَانَا اَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فَرَاَیْنَاهُ جَالِساً عَلَی التُّرَابِ وَ عَلَیْهِ مِسْحٌ خَیْبَرِیٌّ مُطَوَّقٌ بِلَا جَیْبٍ مُقَصَّرُ الْکُمَّیْنِ- وَ هُوَ یَبْکِی بُکَاءَ الْوَالِهِ الثَّکْلَی ذَاتَ الْکَبِدِ الْحَرَّی قَدْ نَالَ الْحُزْنُ مِنْ وَجْنَتَیْهِ وَ شَاعَ التَّغَیُّرُ فِی عَارِضَیْهِ وَ اَبْلَی الدُّمُوعُ مَحْجِرَیْهِ وَ هُوَ یَقُولُ سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ اَسَرَتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی سَیِّدِی غَیْبَتُکَ اَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْاَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یُفْنِی الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ فَمَا اُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَی مِنْ عَیْنِی وَ اَنِینٍ یَفْتُرُ مِنْ صَدْرِی عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَایَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَایَا اِلَّا مُثِّلَ لِعَیْنِی عَنْ عَوَائِرِ اَعْظَمِهَا وَ اَفْظَعِهَا وَ تَرَاقِی اَشَدِّهَا وَ اَنْکَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِکَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِک.
سدیر صیرفی گفت: من و مفضل بن عمر و ابوبصیر و ابان بن تغلب به حضور امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) شرفیاب شدیم. دیدیم حضرت روی زمین نشسته و عبائی بی یقه پوشیده، که آستین‌هایش کوتاه بود، و در آن حال مانند پدر فرزند مرده جگر سوخته گریه می‌کرد و آثار حزن از رخسار مبارکش پیدا بود به‌طوری که رنگش تغییر کرده بود و در حالی که کاسه چشمش پر از اشک بود، می‌فرمود: ‌ای آقای من! غیبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر بر تنم تنگ نموده و آرامش جانم را سلب کرده!.
‌ای آقای من! غیبت تو مصائب مرا به‌اندوه ابدی که یکی بعد از دیگری از ما را می‌رباید، و جمع ما را بهم می‌زند، کشانده است. من با شک چشم و ناله‌های سینه‌ام که از مصائب و بلاهای گذشته دارم نمی‌نگرم؛ جز این‌که در نظرم بزرگتر و بدتر از آنها مجسم می‌گردد.
وقتی امام صادق (علیه‌السّلام) این چنین در فراق حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، این‌چنین ناله می‌زند و اشک می‌ریزد، تکلیف من و شما روشن است!


در دعای عهد که از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده است، این‌گونه می‌خوانیم:
اللَّهُمَّ اِنِّی اُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ اَیَّامِی عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا اَحُولُ عَنْهَا وَ لَا اَزُولُ اَبَدا.
خداوندا! من بامداد امروز که در آن بسر می‌برم و هر بامدادی تا زنده‌ام عهد و پیمان خود را با امام خویش تجدید می‌کنم، و بیعت او را بگردن می‌گیرم و هیچ‌گاه آن را از نظر دور نمی‌دارم و از یاد نمی‌برم.


مهمترین وظیفه شیعیان در عصر غیبت این است که تقوای الهی داشته باشند و اتفاقا همین کم‌تقوایی ما شیعیان است که این‌همه سال از فراق آن حضرت رنج می‌بریم.
وَ لَوْ اَنَّ اَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَاَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ اِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَکِیل.
و چنانچه شیعیان ما (خدا به طاعت خود موفّقشان بدارد) قلباً در وفای به‌عهدشان اجتماع می‌شدند، نه‌تنها سعادت لقای ما از ایشان به‌تاخیر نمی‌افتاد، که سعادت مشاهده ما با شتاب بدیشان می‌رسید و این‌ها همه در پرتو شناخت کامل ما و صداقت محض نسبت بما می‌باشد، بنابراین هیچ‌چیز ما را از ایشان محبوس نمی‌دارد جز اخباری که از ایشان بما می‌رسد و ما را مکروه و ناراحت می‌سازد و از ایشان انتظار نداریم، و تنها از خدا باید یاری خواست و او برای ما کافی و نیکو کارگزار و پشتیبانی است.


۱. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ۱۵۵.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۳، ص۷۷، ح۶.    
۳. شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ص۹.    
۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵، ص۳۱۲، ح۱.    
۵. شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ص۹.    
۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۳، ص۸۳.    
۷. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۴۳.    
۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۴، ص۲۴۹.    
۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۵.    
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۶۱.    
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲.    
۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲، ح۷.    
۱۳. شیخ صدوق، محمد بن علی‌، کمال الدین، ص۳۸۴.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۴، ح۱۶.    
۱۵. شیخ صدوق، محمد بن علی‌، کمال الدین، ص۳۵۲.    
۱۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص۲۱۹، ح۹.    
۱۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۳، ص۹۶.    
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۷.    
۱۹. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۵.    



موسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، برگرفته از مقاله «چه کار کنیم تا امام زمان ( عج ) از ما راضی باشد؟».    


رده‌های این صفحه : مقالات مؤسسه ولیعصر




جعبه ابزار