عهد جدید (منابع اسلامی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عهد جدید، مجموعه ۲۷ کتاب و یا رسالهای است که سالها بعد از
حضرت مسیح به زعم
مسیحیان توسط ۸ تن از شاگردان و یا پیروان اولیه آن حضرت در طول دهها سال نگاشته شده است. چهار کتاب آغازین این بخش
انجیل نامیده میشود.
بخش دوم کتاب مقدس عهد جدید است که تنها
مسیحیان آن را قبول دارند و
یهودیان آن را معتبر نمیدانند. این بخش نیز مشتمل بر کتابها و رسالات متنوع و نیز مطالب گوناگونی است. عهد جدید به زبان یونانی نوشته شده است و این در حالی است که
حضرت عیسی و
حواریون به زبان آرامی ـ که لهجهای از
زبان عبری است، ـ سخن میگفتهاند. علت این امر، آن است که با کشورگشایی اسکندر و ایجاد یک امپراتوری بزرگ، زبان و فرهنگ یونانی در بسیاری از مناطق آن تبلیغ شد و زبان یونانی به عنوان زبان علمی و زبان دوم مورد توجه قرار گرفت، به گونهای که بسیاری از مردم، به خصوص در حوزه دریای مدیترانه، با این زبان آشنایی یافتند. هنگامی که رسولان مسیحی با مردم این مناطق سخن میگفتند و برای آنها مینوشتند، طبیعی بود که از زبان مشترک، یعنی یونانی، استفاده کنند.
عهد جدید به طور کلی به چهار بخش تقسیم میشود:
زندگینامه و سخنان حضرت عیسی: این بخش مشتمل بر چهار
انجیل است که گفته میشود
متی،
مرقس،
لوقا و
یوحنا آنها را نگاشتهاند (کلمه
انجیل، یونانی و به معنای مژده است). در واقع این چهار کتاب، سیره عملی و گفتاری حضرت عیسی هستند که افرادی آن را
روایت میکنند. سه
انجیل نخست سبکی یکسان دارند و مطالب مندرج در آنها هماهنگ است و با فرهنگ یهودی اختلاف چندانی ندارد. در این سه
انجیل از الوهیت حضرت عیسی (علیهالسّلام) سخنی نیست.
انجیل چهارم از نظر مطالب با سه
انجیل دیگر متفاوت است و با فرهنگ یهودی سازگاری ندارد و در آن، الوهیت حضرت عیسی (علیهالسّلام) مطرح شده است. سه
انجیل اول، اناجیل همنوا یا همدید (Synoptic) نامیده میشوند.
تبلیغات و مسافرتهای تبلیغی مبلغان مسیحی: در این بخش تنها یک کتاب به نام اعمال رسولان وجود دارد که اقدامات حواریون و دیگر مسیحیان، به خصوص پولس را بیان میکند.
حواریون و رسولان مسیحی صدر اول، نامههایی به شهرها و افراد مختلف نگاشتهاند که ۲۱ عدد از آنها در مجموعه عهد جدید وجود دارد. سیزده یا چهارده عدد از این نامهها از پولس و از هفت نامه باقیمانده، سه نامه به یوحنا، دو نامه به پطرس و دو نامه دیگر به یعقوب و یهودا منسوب است.
در این بخش نیز تنها یک کتاب وجود دارد که به یوحنا منسوب است و در پایان عهد جدید واقع شده است.
عهد جدید مشتمل بر ۲۷ کتاب است که عبارتند از:
"متی" فردی
یهودی بود که برای رومیان باج و خراج میگرفت. این شغل نزد یهودیان مذموم بود. وقتی عیسی او را دعوت کرد او پذیرفت و از حواریون او شد.
انجیل اول که غالب محققان برآنند که بین سالهای ۶۵-۷۰ م. یعنی بیش از سی سال پس از حیات زمینی حضرت عیسی (علیهالسّلام)، نوشته شده به این حواری منسوب است. در این
انجیل که با سنت یهودی مطابقت دارد و سخنی از الوهیت حضرت عیسی در آن نیست، نسب، تولد، کودکی، شروع به تبلیغ، موعظهها، معجزات، دستگیری، مصلوب شدن حضرت عیسی (علیهالسّلام) و سرانجام برخاستن او از میان مردگان، با تفصیل نسبی آمده است.
این
انجیل، که کوتاهترین و قدیمیترین اناجیل است و غالباً تاریخ آن را نیز به سالهای ۶۵-۷۰ م. بر میگردانند، به مرقس منسوب است. مرقس از حواریون نبوده، بلکه شاگرد خاص پطرس حواری بوده است. گفته میشود که او مطالب این
انجیل را از پطرس نقل میکند. این
انجیل از نظر محتوا و سبک، مانند
انجیل متی است، با این تفاوت که مختصرتر است و قسمتهایی از زندگی عیسی، مانند تولد و کودکی او را در بر ندارد. پژوهندگان کتاب مقدس برآنند که متی و
لوقا از این
انجیل استفاده کردهاند.
لوقا پزشکی غیر یهودی بود که پس از حضرت عیسی به دست پولس ایمان آورد و شاگرد و همراه او شد.
انجیل سوم و نیز کتاب اعمال رسولان را وی برای فردی به نام تئوفیلوس نوشته است. با اینکه پولس مبدع الهیات عیسی خدایی است، ولی در دو کتاب منسوب به
لوقا، ـ که شاگرد خاص او بود ـ هیچ سخنی از الوهیت مسیح نیست و
انجیل لوقا از نظر مطالب و سبک، شبیه دو
انجیل قبل است. گفته میشود این
انجیل همزمان با
انجیل متی یا اندکی پس از آن نوشته شده است.
این
انجیل به یوحنا پسر زبدی منسوب است. یوحنا یکی از حواریون بود. وی در زمان حیات زمینی حضرت عیسی طفل خردسالی بود. در این
انجیل هم، زندگی نامه و سخنان حضرت عیسی آمده است، ولی ویژگی بارز آن مسیح شناسی خاص آن است. در این
انجیل، مسیح جنبه الوهی یافته و خدای متجسد گردیده است. غالب محققان امروزی تاریخ نگارش این
انجیل را به پایان قرن اول، یعنی نزدیک به هفتاد سال پس از حضرت عیسی، بر میگردانند.
نویسنده این کتاب همان نویسنده
انجیل سوم است و این امر از ابتدای کتاب مشخص است. پس این کتاب هم به شاگرد خاص پولس، (
لوقا) منسوب است. در هشت باب اول این کتاب، فعالیتها و تبلیغات حواریون حضرت عیسی، و در راس همه پطرس، مطرح شده است. در باب نهم سخن از ایمان آوردن ناگهانی پولس به میان میآید که تا قبل از آن یهودیای سختگیر و شکنجهگر مسیحیان بود. این کتاب از باب نهم به بعد، بیشتر به مسافرتها و تبلیغات پولس میپردازد و از حواریون کمتر سخن میگوید. این کتاب قطعاً پس از
انجیل سوم نوشته شده است.
لیست سایر کتابها به قرار ذیل است:
۶. نامه پولس به رومیان؛ ۷. نامه اول پولس به قرنتیان؛ ۸. نامه دوم پولس به قرنتیان؛ ۹. نامه پولس به غلاطیان؛ ۱۰. نامه پولس به افسسیان؛ ۱۱. نامه پولس به فیلپیان؛ ۱۲. نامه پولس به کولسیان؛ ۱۳. نامه اول پولس به تسالونیکیان؛ ۱۴. نامه دوم پولس به تسالونیکیان؛ ۱۵. نامه اول پولس به تیموتائوس؛ ۱۶. نامه دوم پولس به تیموتائوس؛ ۱۷. نامه پولس به تیطس؛ ۱۸. نامه پولس به فلیمون؛ ۱۹. نامه به عبرانیان؛ ۲۰. نامه یعقوب؛ ۲۱. نامه اول پطرس؛ ۲۲. نامه دوم پطرس؛ ۲۳. نامه اول یوحنا؛ ۲۴. نامه دوم یوحنا؛ ۲۵. نامه سوم یوحنا؛ ۲۶. نامه یهودا؛ ۲۷. مکاشفه یوحنا.
«مسیحیان درباره چهار
انجیل معتقدند که
حواریون و حواریون حواریون، آنها را سالها پس از حضرت عیسی (علیهالسّلام) نگاشتهاند. تا آنجا که تاریخ نشان میدهد مسیحیان هرگز برای حضرت عیسی کتابی قائل نبودهاند و اناجیل را صرفا بیانگر زندگی و سخنان وی میدانستهاند.»
البته این اعتقاد مسیحیان، مخالف نص صریح
قرآن و
روایات میباشد، آنجا که
امام صادق (علیهالسّلام) به
انجیلی که بر خود عیسی نازل شده اشاره کرده و محتوای آن را بر میشمارند:
«کان بین داود و عیسی ابن مریم علیهالسّلام اربعمائه سنه و کان شریعه عیسی انه بعث بالتوحید و الاخلاص و بما اوصی به نوح و ابراهیم و موسی علیهالسّلام و انزل علیه
الانجیل و اخذ علیه المیثاق الذی اخذ علی النبیین و شرع له فی الکتاب اقام الصلاه مع الدین و الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و تحریم الحرام و تحلیل الحلال و انزل علیه فی
الانجیل مواعظ و امثال و لیس فیها قصاص و لا احکام حدود و لا فرض مواریث و انزل علیه تخفیف ما کان نزل علی موسی علیهالسّلام فی التوراه و هو قول الله فی الذی قال عیسی ابن مریم لبنی اسرائیل و لاحل لکم بعض الذی حرم علیکم و امر عیسی من معه ممن اتبعه من المؤمنین ان یؤمنوا بشریعه التوراه و
الانجیل»
به هرحال مسیحیان، اعتقادی به
انجیل نازل شده از طرف
خداوند به حضرت عیسی (علیهالسّلام) ندارند و این کتابها را نوشته مؤلفانی بشری میدانند. توماس میشل در کتاب کلام مسیحی میگوید: «مسیحیان معتقدند که خداوند کتابهای مقدس را به وسیله مؤلفانی بشری نوشته است و بر اساس این
اعتقاد میگویند که کتابهای مقدس، یک مؤلف الهی و یک مؤلف بشری دارند. به عبارت دیگر، مسیحیان معتقدند که خدا
کتاب مقدس را به وسیله الهامات
روحالقدس پدید آورده و برای این منظور مؤلفانی از بشر را برای نوشتن آنها برانگیخته و آنان را در نوشتن به گونهای یاری کرده که فقط چیزهایی را که او میخواسته است نوشتهاند.»
در نگاه مسیحیان «اناجیل چهارگانه عهد جدید شرح حال حضرت عیسی و سخنان او را در بردارند ولی هیچ پیامی که او مستقیما از خدا دریافت کرده باشد در آنها ثبت نشده است. البته مسیحیت خود حضرت عیسی را خدا میداند (مسیحیان قائلند که عیسی (علیهالسّلام) خدای جسم پوشیده است و میگویند خداوند از طریق رحم
مریم باکره برای نجات انسان به
زمین آمد.) و برای او رسولانی معتقد است که برخی از آنان اناجیل و سایر بخشهای عهد جدید را تالیف کردهاند. از این رو همه آن کتابها پیام الهی تلقی میشوند.»
حال که وضعیت اعتقاد و باور مسیحیان نسبت به کتب مقدسشان روشن گردید به بیان عدم وثوق و
اطمینان به گزارههای منابع مقدس مسیحیت میپردازیم:
همگان معترفند و شکی نیست که
انجیلها پیش از آنکه به نگارش درآیند ابتدا در میان مسیحیان به صورت شفاهی منتقل میشده است. در قرن اول و دوم میلادی اناجیل بسیاری نوشته شد که شماره آنها از صد گذشت آن گاه به دستور پاپ داماسیوس اناجیل چهارگانه فعلی که موافق با تعلیم
کلیسا بود انتخاب و بقیه تحریم شدند. ملاک گزینش کلیسا چه بوده است؟ اگر روحالقدس به
الهام خویش صاحبان اناجیل را توفیق نگارش داده چرا برخی از آنها باید تحریم شوند؟ اختلاف موجود در اناجیل چگونه با یاری روحالقدس و الهام او سازگار است؟ دیدهها و شنیدههایی که مؤلفان اناجیل آنها را نوشتهاند تا چه حد با واقع تطابق دارد؟ مؤلفان تا چه حد ضابط بودهاند و لفظ و معنا را درست به نگارش آورده و منتقل نمودهاند؟
با فرض پذیرش معنای
وحی و پیام الهی در کلام مسیحی، اناجیل و کتاب عهد جدید کنونی فاقد
تواتر در نقل میباشد و از این جهت فاقد اعتبار است: «متن ۲۷ کتابی که عهد جدید را تشکیل میدهند، از طریق تعداد بسیار زیادی نسخه خطی بر ما شناخته شدهاند که به زبانهای بسیار گوناگون نگاشته شدهاند و در حال حاضر در کتابخانههای پراکنده سراسر جهان نگهداری میشوند. از تمامی این نسخههای خطی هیچ یک به دست مؤلفان اصلی نگاشته نشده است.»
نکته قابل توجه آن است که
قرآن کریم علاوه بر نقد تورات کنونی به نقد
انجیل نیز پرداخته است. صاحب
قاموس قرآن در اینباره چنین میگوید: از آیه «و من الذین قالوا انا نصاری اخذنا میثاقهم فنسوا حظا مما ذکروا به..
روشن میشود که مقداری از
انجیل از بین رفته است و آن را فراموش کردهاند و نیز آیه «یا اهل الکتاب قد جاءکم رسولنا یبین لکم کثیرا مما کنتم تخفون من الکتاب و یعفوا عن کثیر..
نشان میدهد که مقداری از
انجیل را مخفی میکردند زیرا آیات ماقبل نشان میدهد که خطاب «یا اهل الکتاب» شامل
یهود و
نصاری است.»
وی سپس به بررسی اناجیل مسیحیان میپردازد و میگوید: «گفتیم که قرآن مجید وجود یک
انجیل را قبول میکند و اناجیل چهارگانه که فعلا مورد تصدیق نصاری است از نظر قرآن قابل قبول نیست ولی در اینکه مقداری از کلمات
انجیل اصلی در آنهاست مورد تایید قرآن مجید میباشد.»
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، سایت بلاغ، برگرفته از مقاله«عهد جدید».
سایت حوزه، برگرفته از مقاله «کتاب مقدس، عهد قدیم و عهد جدید »، تاریخ بازیابی ۹۶/۴/۲۵.