عصمت ملائکه (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عِصْمَت مَلائِكَه (به کسر عین و سکون صاد)، به معنای اینکه ملائکه قدرت به گناه دارند ولى گناه نمیكنند نه اينكه قادر نيستند و لذا گناه نمیكنند.
عِصْمَت مَلائِكَه به معنای این که، ملائکه قدرت به گناه دارند ولى گماه نمیكنند نه اينكه قادر نيستند و لذا گناه نمیكنند.
آيا ملائكه معصوماند؟ آيا قدرت گناه كردن دارند و نمیكنند و يا يک بعدى آفريده شدهاند و قادر به گناه نيستند؟
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ) (اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگهاست نگه داريد؛ آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان
خدا را مخالفت نمىكنند و آنچه را فرمان داده شدهاند به طور كامل اجرا مىنمايند.)
جمله
(لا يَعْصُونَ اللَّهَ ...) ظاهرا سالبه به انتفاء موضوع نيست بلكه ظهورش آن است كه قدرت به گناه دارند ولى نمیكنند نه اينكه قادر نيستند و نمیكنند.
هكذا
(يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ) نشان میدهد كه قادر به گناهاند ولى نمیكنند.
ولى اين آيه راجع به عموم ملائكه نيست و فقط وضع مأموران جهنّم را روشن میكند آيات ديگرى در اين زمينه وارد است كه مفيد عموماند؛ مثل،
(وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ. لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ. يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ. وَ مَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلهٌ مِنْ دُونِهِ فَذلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ) (آنها گفتند: «
خداوند رحمان فرزندى براى خود انتخاب كرده است». او منزّه است، بلكه فرشتگان بندگان شايسته اويند. هيچگاه در سخن بر او پيشى نمىگيرند؛ و پيوسته به فرمان او عمل مىكنند. آن چه پيش رو و پشت سر آنها است گذشته و آينده آنان را مىداند؛ و آنها جز براى كسى كه خدا راضى به شفاعت براى او است شفاعت نمىكنند؛ و از ترس او بيم ناكند. و هر كس از آنها بگويد: «من معبودى جز او هستم»، او را با عذاب دوزخ كيفر مىدهيم! و اينگونه ستمكاران را كيفر خواهيم داد.)
از جمله
(لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ) (هيچگاه در سخن بر او پيشى نمىگيرند؛ و پيوسته به فرمان او عمل مىكنند.)
مستفاد آن است كه قادر به گناهاند ولى نمیكنند مخصوصا به قرينه آيه اخير كه
(وَ مَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلهٌ مِنْ دُونِهِ) (و هر كس از آنها بگويد: «من معبودى جز او هستم».)
كه اگر كسى از آنها ادّعاى معبوديّت كند مورد عذاب است، اين میرساند كه قدرت اين ادّعا را دارند و نيز آيات شامل عموم ملائكه است. ما حصل آيات گذشته آن است كه ملائكه معصوم و مختار هستند.
(وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ ...) (و ياد كن هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى
آدم سجده و خضوع كنيد!» همگى سجده كردند؛ جز
ابلیس.)
اگر ابليس از ملائكه باشد و اگر جريان
آدم و ابليس و سجده ملائكه زبان حال و تجسيم واقع به صورت داستان نباشد بايد گفت كه ملک گناه میكند و كرده است ولى اثبات اين كه ابليس ملک است و ماجرا به صورت ظاهر بوده بسيار مشكل میباشد.
در
سفینة البحار ذيل لفظ فطرس از
جامع بزنطی از
امام صادق (علیهالسّلام) منقول است:
فطرس ملكى بود، عرش خدا را طواف میكرد در چيزى از دستور خدا كوتاهى كرد جناحش بريده شد (مقامش پائين آمد) به جزيرهاى از جزائر رانده گشت، چون
امام حسین (علیهالسّلام) به دنيا آمد جبرئيل براى عرض تبريک محضر
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد در ضمن از محلّ فطرس گذشت، فطرس به جبرئيل التماس نمود، جبرئيل گفت: مأمورم براى عرض تهنيت به محضر حضرت محمد (صلّى اللّه عليه و آله) بروم كه مولودى براى وى متولّد شده است میخواهى تو را نيز با خود ببرم، فطرس مايل شد، جبرئيل او را به محضر آن حضرت آورد، فطرس با انگشتش به آن حضرت التماس كرد حضرت فرمود: بالت را به بدن حسين بمال، او چنان كرد و پرواز نمود.
سند روايت در
بحار چنين است: در سرائر از جامع بزنطى از
عیسان مولی سدیر از
ابیعبداللّه (علیهالسّلام) و از مردى از اصحاب از پدرش از ابىعبداللّه (عليهالسّلام)، گويد جمعى از اصحاب نقل كردهاند كه فطرس ...
(شیخ رحمه اللّه) در مصباح راجع به سوّم شعبان دعائى از
حضرت عسکری (علیهالسّلام) نقل كرده كه در ضمن آن اين جمله است:
«وَ عَاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ وَ نَحْنُ عَائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ» پيدا است كه اشاره به روايت بزنطى است.
در
نهج البلاغه خطبه ۱۹۰ معروف به (قاصعه) از ابليس به لفظ ملک تعبير آورده
«كَلَّا مَا كَانَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِيُدْخِلَ الْجَنَّةَ بَشَراً بِأَمْرٍ أَخْرَجَ بِهِ مِنْهَا مَلَكاً.» نقل شيخ در مصباح چنين است: به قاسم بن علاء همدانى وكيل
امام عسکری (علیهالسّلام) توقيع رسيد كه مولانا الحسين (عليهالسّلام) روز سوم شعبان متولّد شد آن را روزه بگير و اين دعا را بخوان:
«اللّهُمَّ ... كه جمله «عَاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ ...» در ضمن آن است.
در
رجال کشی در ذكر
محمد بن سنان نقل شده: چون به بركت دعاى
امام جواد (علیهالسّلام) درد چشم محمد بن سنان برطرف شد، محمد به آن حضرت گفت «يَا شَبِيهَ صَاحِبِ فُطْرُسَ».
سپس محمد بن مرزبان از ابن سنان پرسيد: مقصودت از شبيه صاحب فطرس چه چيز بود گفت: خدا به ملكى از ملائكه كه فطرس نام داشت غضب كرد الخ ...
سند روايت چنين است:
حمدویه از
ابو سعید آدمی از محمد بن مرزبان از محمد بن سنان. در روايت ديگرى نيز به آن اشاره شده به اين سند كشى گويد به خطّ جبریيل بن احمد ديدم كه روايتم كرد
محمد بن عبداللّه بن مهران از
احمد بن ابی نصر و محمد بن سنان كه گفتند ... در آخر حديث هست كه ابن سنان گفت: فطرسيّة.
و اللّه اعلم.
•
قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عصمت ملائکه»، ج۶، ص۲۸۲.