عرم (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَرِم (به فتح عین و کسر راء)
عَرْم (به فتح عین و سکون راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای کندن است. عرم را مسنّاة که به معنی سیل بند است و نیز باران تند و جُرَذ (بر وزن صرد) که نوعی موش است و خُلد به معنای موش کور، همچنین آنرا جمع عرمه که به معنی سدّ است و نیز جاهل و بدخلق موذی معنی کردهاند.
عَرِم عَرْم به معنای کندن است. در
قاموس المحیط و
اقرب الموارد هست: «عَرِمَ الْعَظْمَ: نَزَعَ مَا عَلَیْهِ مِنْ لَحْمٍ» یعنی آنچه
گوشت در
استخوان بود کند.
عرم را مسنّاة که به معنی سیل بند است گفتهاند
و نیز باران تند (المطر الشدید) و جُرَذ (بر وزن صرد) که نوعی موش است
و خلد (بر وزن قفل) (موش کور) معنی کردهاند، ایضا آنرا جمع عرمه
که به معنی سدّ است مثل کلم و کلمه و همچنین جاهل و بدخلق موذی گفتهاند.
(فَاَعْرَضُوا فَاَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ سَیْلَ الْعَرِمِ وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَیْهِمْ جَنَّتَیْنِ ذَواتَیْ اُکُلٍ خَمْطٍ وَ اَثْلٍ وَ شَیْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِیلٍ) «
قوم سباء از فرمان حق اعراض کردند در نتیجه سیل منهدم کننده را بر ایشان فرستادیم و دو باغ آنها را به دو
باغی که دارای میوه تلخ و شوره گز و اندکی کنار بود مبدل کردیم.»
به نظر میرسد «سَیْلَ الْعَرِمِ» اضافه موصوف بر صفت است و عرم به معنی منهدم کننده و ویران کننده میباشد.
در
نهج البلاغه خطبه ۲۳۲ در وصف زمان فرموده:
«فَتَاهُمْ عَارِمٌ.» یعنی «جوانانشان بدخلق است.» در
النهایه درباره عاقر
ناقه صالح آمده: «فَانْبَعَثَ لَهَا رَجُلٌ عَارِمٌ». یعنی «مرد خبیث و شریری برای کشتن آن ناقه به پاخاست.» و نیز نقل شده: مردی به
ابی بکر گفت: «عَارَمْتُ غُلَاماً بِمَکَّةَ فَعَضَّ اُذُنِی فَقَطَعَ مِنْهَا».
یعنی «در
مکه با پسری مخاصمه کردم گوش مرا به دندان گرفت و قسمتی از آنرا برید.»
باید «سَیْلَ الْعَرِمِ» بدین معانی باشد یعنی منهدم کننده، طغیان کننده. در
مجمع البیان از
ابن اعرابی آنرا سیل طاقتفرسا نقل کرده است.
سیل عرم که آبادیهای قوم سباء را منهدم و آنها از هستی ساقط نمود یکی از مشهورات تاریخ است، در
دائرة المعارف وجدی و غیره نقل شده است نام سدّی که سیل آنرا منهدم کرد
سدّ مارب از آن قوم سباء بود و آن میان دو کوه بلق بنا شده و از همه سدّها پر آبتر بود. در
تفسیر برهان و
تفسیر المیزان از
اصول کافی از
امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده که درباره قوم سباء فرمود:
آنها مردمی بودند،
قریههای متصل بهم داشتند، نهرهای روان و اموال داشتند، نعمتهای
خدا را کفران کردند عافیتی که داشتند تغییر دادند، خداوند نعمت آنها را تغییر داد «اِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِاَنْفُسِهِمْ» خداوند سیل عرم را بر آنها فرستاد
قریههایشان را پراکنده و دیارشان را خراب نمود. اموالشان را از بین برد و دو باغ آنها را بدو
باغی که میوه تلخ و شوره گز و اندکی کنار داشت تبدیل نمود بعد فرمود: «ذلِکَ جَزَیْناهُمْ بِما کَفَرُوا وَ هَلْ نُجازِی اِلَّا الْکَفُورَ».
راجع به جزئیات سدّ مارب به
فرهنگ قصص قرآن ماده «سباء» رجوع شود که راجع به نقشه و جریان آن و کاوش باستانشناسان به تفصیل سخن گفته شده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عرم»، ج۴، ص۳۳۴-۳۳۶.