عترت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اهل بیت به خاندان رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلم) اطلاق میشود.
عترت طاهرین (علیهم السلام) بر اساس
آیات قرآن و
حدیث متواتر ثقلین، همتای
قرآن بوده، و
تمسک به یکی از آن دو، بدون دیگری، مساوی با ترک هر دو ثِقل است و دستیابی به دین کامل، تمسک به هر دو ثِقل است. قرآن و عترت، عصاره
نبوت و تداوم بخش
رسالت هستند که
هدایت بشر را تا قیامت تضمین میکنند.
قرآن،
اسلام مکتوب است و اهل بیت اسلام ناطق.
قرآن،
راه است و اهل بیت،
رهبر.
قرآن،
قانون است و اهل بیت قانونشناس و مجری قانون.
قرآن مشعل است و
امام، مشعلدار و قرآن، کتاب حکمت است و اهل بیت الگوی
حکمت.
امام خمینی برای اهلبیت صفات و مقامات بلندی ذکر کرده است، از جمله:
۱- انسان کامل:
اهلبیت (علیهمالسّلام) مصداق بارز
انسان کاملاند و دیگر انبیا و اولیا در رتبه بعد واقع شدهاند و در راس این سلسله رسول خدا قرار دارد و
ولی عصر (علیهالسلام) در عصر
حاضر انسان کامل است.
۲- قطب الاقطاب: این مقام باطن
نبوت ختمی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است برای ورثه محمدیه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است و برای امتهای گذشته نیست و پس از این مرتبه، مرتبه نبوت عامه قرار دارد، امام خمینی مقام قطب را مقام خلافت و قطب الاقطاب را خلافت
حقیقت محمدیه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میداند که مربی عالم و ساری در آن است.
۳- همافق با
مشیت مطلقه: اهلبیت (علیهمالسّلام) با مشیت الهی که مقام فاعلیت خداوند است، همافقاند و باقی مخلوقات از تعینات این مشیتاند.
۴- تجلی ذاتی: تجلیات صفاتی برای اولیای الهی ممکن است، اما تجلیات ذاتی، چنانکه امام خمینی خاطرنشان کرده اختصاص به اولیای محمدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دارد که مصداق کامل آن ائمه (علیهمالسّلام) هستند. در این مرحله همه تعینات خلقی و اسمائی و صفاتی محو میشوند و فنای ذاتی رخ میدهد که از آن به مقام ظلومیت که شکستن بتهای انانیت است و جهولیت که کنایه از فنای از فنا است، تعبیر میشود و این برگرفته از آیه
(اِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا) میباشد و تفسیر تاویلی از آن است که انسان را ظلوم و جهول معرفی کرده است.
۵- عبودیت: امام معتقد است اهلبیت (علیهمالسّلام) به جهت اینکه مظهر اسم جامع اللهاند عبادتشان عبادتی مطلق است و آنان «عبدالله» حقیقیاند. این مقام در اصل برای نبی خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و برای دیگر
ائمه (علیهمالسّلام) به تبعیت از ایشان ثابت است. این مقام عبودیت مقام فقر مطلق است که در آن غبار انانیت و مشاهده استقلال بهکلی رخت برمیبندد و به جهت
عبودیت است که خداوند پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خود را با تحقق به اسم الله که باطن عبودیت است در معراج به احدیت ترقی داد.
اهل بیت به معنای خاندان
رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلم) می باشد. مراد از اهل بیت،
حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام)،
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و یازده فرزند
معصوم ایشان، از
امام حسن مجتبی (علیهالسلام) تا
حجة بن الحسن العسکری (علیهم السّلام)، است که خداوند وجود آنان را از
گناه و لغزش، معصوم و از هرگونه
پلیدی آشکار و نهان، پاک قرار داده است.
اهل بیت (علیهم السّلام) در پرتو منزلت و مقام بلندی که نزد
خداوند متعال دارند از احکام ویژهای برخوردارند.
در این تحقیق، این موضوع بررسی میشود که آیا اهل بیت (علیهمالسلام) و ویژگیهای آنها در
قرآن بیان شده است؟
درباره این موضوع باید گفته شود که کلمه «اهل بیت» در قرآن در سه آیه آمده است.
آیه اول:
سوره قصص آیه ۱۲، «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلی أَهْلِ بَیْتٍ یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ».
این آیه اشاره به قصد
حضرت موسی (علیهالسّلام) دارد، زمانی که طفل صغیری بوده و شیر هیچ دایهای را در کاخ
فرعون قبول نمیکرد. خواهر موسی به آنها گفت: «آیا مایلید که من شما را بر خانوادهای که
دایه و
پرستار این طفل شوند؛ راهنمایی کنم».
اهل بیت در این آیه دارای هیچ ابهامی نیست چون آن کسی که در
خانواده دایه و پرستار طفل است؛
مادر خانواده است.
آیه دوم، در
سوره هود آیه ۷۳ آمده است که: «قالُوا أَ تَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ»
بعد از آنکه
خداوند، بشارت داشتن
فرزند را به
ساره همسر
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) داده است او به خاطر پیری خود و همسرش متعجب شده و
فرشتگان به او گفتهاند: «آیا از کار
خدا متعجب هستی که
رحمت و برکات
خداوند مخصوص شما اهل بیت رسالت است».
اهل بیت در این
آیه نیز دارای هیچ ابهامی نیست و شامل خاندان و خانواده
حضرت ابراهیم(علیه السّلام) است.
آیه سوم: در
سوره احزاب آیه ۳۳ آمده است که: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «براستی که
خداوند، میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و کاملاً پاک و پیراستهتان نماید».
با بررسی و
تفسیر و
شأن نزول و
سیاق آیات فوق، در مییابیم که در دو آیه اول، مراد از «اهل بیت» مشخص بوده و دارای هیچ ابهامی نیست. اما با بررسی سیاق آیه سوم و شأن نزول آن میتوان فهمید که این آیه در مقام بیان مسئله مهمی درباره «اهل بیت» است.
برای بررسی این آیه، چند نکته را باید مورد توجّه قرار داد:
آیه تطهیر دارای سه تأکید است.
الف. حرف «انّ» که در پی آن «مای» حصر آمده و دلالت دارد که
طهارت منحصر در اهل بیت است.
ب. «لام» تأکید که بر سر کلمه «یذهب» آمده تا از ازاله کامل تمام
گناهان و
معاصی از اهل بیت پرده بردارد.
ج. جمله «یطهرکم تطهیرا» که در آخر این آیه آمده تا بفهماند، طهارت برای اهل بیت، کامل و به دور از هرگونه شائبه و
شبهه است.
این سه تأکید نشان میدهد که «اهل بیت» خانواده عادی و معمولی نیستند و دارای خصوصیات منحصر به فرد میباشند.
اراده
خداوند در جمله «انما یرید الله...» بر فعل او، یعنی «اذهاب رجس»، و «
تطهیر» تعلق گرفته و چنین ارادهای جز
اراده تکوینی نیست چرا که
اراده تشریعی به فعل دیگران تعلق خواهد گرفت نه به
فعل صاحب
اراده، همچنین
سیاق آیه در مقام
مدح و
ستایش اهل بیت است و اگر این اراده تشریعی بود؛ مختص به گروه خاصی نبود و این مدح و ستایش نیز موردی نداشت.
با ملاحظه موارد استعمال لفظ «رجس» در
قرآنمیتوان گفت: این لفظ هم شامل
پلیدی محسوس و ظاهری میشود و هم شامل آلودگی معنوی و نامحسوس.
شکی نیست که مقصود «رجس» در آیه تطهیر ( که با الف ولام نیز آمده) شامل تمام گناهان میشود.
درباره مصادیق اهلبیت در آیه تطهیر بین
شیعه و
سنی اختلاف نظر وجود دارد.
علماء اهل تسنن با توجه به معنای لغوی «اهل بیت»، آیه را به خانواده و
همسران پیامبر تفسیر میکنند.
اما در پاسخ باید گفت که درست است. در
کتابهای لغت، کلمه «اهل بیت» به معنای اهل خانواده (اعم از
پدر،
مادر، فرزندان و...) و
خاندان آمده است.
اما سیاق
آیه تطهیر نشان میدهد که «اهل بیت» در این آیه افراد خاص از خانواده هستند و شامل همسران
پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) نمیشود چون اگر شامل آنها میشد لازم بود ضمیر «عنکم» که
مذکر است به «عنکنّ» تبدیل شود.
علاوه بر آن
روایات که تبیین کننده مجهولات و تأویل کننده
متشابهات قرآن هستند؛ استفاده میشود که در این قسمت از آیه (مانند بعضی از
آیات) جداگانه نازل شده است و به هنگام جمعآوری آیات
قرآن، در کنار این آیات قرار گرفته است.
و روایات به وضوح، مصداق «اهل بیت» در این آیه را بیان کردند.
طبری در تفسیر خود «۱۷»
حدیث و
جلالالدین سیوطی،
در
الدر المنثور، «۱۴» حدیث را نقل نمودهاند که
سند همه آنها به
صحابه و
تابعین (همچون:
ابوسعید خدری،
انس بن مالک،
ابواسحاق،
ابوهریره،
ابوحمراء،
سعد بن وقاص،
علی بن حسین،
عایشه،
ابن عباس و...» منتهی میگردد.
بر طبق این
احادیث، پیامبر اسلام(صلّی الله علیه وآله وسلم)
کساء یا
عباء بر سر پنج تن (پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام) افکند و
ام سلمه که قصد ورود به آن را داشت؛ منع نمود و این جمله را فرمود: «خدایا! اینان اهل بیت من میباشند، پروردگارا! پلیدی را از آنها دور ساز».
آیات زیادی در
شأن و
منزلت «اهل بیت» نازل شده است تا جایی که
ابن عباس روایت کرده که درباره
علی (علیه السّلام) به تنهایی، سیصد آیه نازل شده است.
و برخی دیگر گفتهاند: که ربع
آیات قرآن در مورد اهل بیت میباشند.
و از باب نمونه «۶۰» آیه را با شأن نزول ذکر کردهاند که به اعتراف بزرگان
اهل سنت درباره اهل بیت نازل شده است.
در این جا به نمونههایی از آیات که
شیعه و
سنی در آن اتفاق نظر دارند که درباره اهل بیت نازل شده را ذکر مینمائیم:
خداوند متعال میفرماید: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی»
«به مردم بگو! برای
تبلیغ و
رسالت،
پاداش از شما نمیخواهم؛ مگر
مودت و
دوستی خویشانم».
صحیح مسلم و
صحیح بخاری و
مسند احمد بن حنبل و
تفسیر ثعلبی همگی از ابن عباس نقل کردهاند که وقتی این آیه نازل شده
مسلمانان از پیامبر سؤال کردند؛ اقربای شما چه کسانی هستند؟
پیامبر فرمود: آنها
علی و
فاطمه و دو فرزندانشان (
حسن و
حسین) هستند.
خداوند در
سوره آلعمران آیه ۶۱ میفرماید: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِسائَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ...»
پس هر کس با تو در مقام
مجادله برآید درباره
عیسی، بعد از آنکه به
وحی خدا بر احوال او آگاهی یافتی با او بگو: بیائید و ما و شما با فرزندان و
زنان خود به
مباهله برخیزیم...».
مفسرین شیعه و
سنی اتفاق نظر دارند که لفظ «ابنائنا» اشاره به
امام حسن و
امام حسین و لفظ «نسائنا وانفسنا» به ترتیب به
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و
حضرت علی (علیهالسّلام) شامل میشود. مسلم و
ترمذی در کتابهای خود در باب فضایل علی (علیهالسّلام) از
سعید بن وقاص روایت کردهاند: وقتی که این آیه نازل شده پیامبر، علی و فاطمه و حسن و حسین را فراخواند و سپس فرمود: خداوندا، اینان
اهل من میباشند.
قرآن، داستان
توبه حضرت آدم را چنین بیان میکند: «فتلقیّ
آدم من ربّهِ کلماتٍ فتاب علیه انه هوالتراب الرحیم»
حضرت آدم از پروردگارش کلماتی را فرا گرفت پس
توبه او را پذیرفت، همانا
خداوند توبه پذیر و
مهربان است.
جلالالدین سیوطی در تفسیر «
الدر المنثور» در ذیل همین آیه از
ابن عباس روایت کرده که گفت از
رسول خدا درباره کلمات که
حضرت آدم از
خداوند دریافت کرد و موجب پذیرش
توبه شد سؤال کردم،
پیامبر فرمود: «
حضرت آدم به حق
محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین از خداوند
طلب بخشش کرد و خداوند هم پذیرفت».
آیاتی که در شأن اهل بیت به خصوص درباره
حضرت علی (علیهالسّلام) نازل شده، بسیار زیاداست ما برای اختصار فقط به آدرس سورهها و
آیات اکتفا میکنیم:
آیات برائت،
آیه سقایة الحاج،
آیه صالح المؤمنین،
آیه حکمت،
آیه بینه،
آیه صد یقول،
آیه نور،
آیه انذار،
آیه مرج البحرین،
آیه نجوی،
آیه سابقون،
آیه محبت،
آیه انفاق،
آیه حبل الله،
آیه راسخان در علمآیه ولایت،
آیه علم الکتاب،
اهل الذکر،
و....
گوشههای از شأن و منزلت اهل بیت را در قرآن به رشته تحریر در آوردیم و هیچ کس را قادر به انکار این آیات نیست، و تمام
فرق مسلمین اعم از
شیعه و
سنی به این واقعیت
اعتراف دارند که اهل بیت (علیهم السلام) حلقه ناگسستنی قرآن هستند و قرآن بدون اهل بیت و اهل بیت بدون قرآن، نمیتوانند این کشتی پرتلاطم هدایت را به مقصد برسانند.
•
پایگاه اندیشه قم •
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۱، ص۷۶۲. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.