عبدالله بن محمد بیتوشی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَیْتوشی، عبدالله بن محمد،
ادیب شافعی مذهب و
شاعر سده ۱۲ق/۱۸م که به ۳
زبان عربی،
فارسی و
کردی شعر میسرود.
جامعترین اثر درباره بَیْتوشی، کتابی است به نام
البیتوشی که محمدخان در ۳۰۱صفحه نگاشته است. منابع وی یا نسخههای متعددی از آثار بیتوشی است که وی در اختیار داشته،
و یا یادداشتهای خود بیتوشی است که وی درباره زندگی، سفرها، دوستان و یا
سال تألیف آثارش بر حاشیه نسخههایش نوشته است.
منابع فارسی نیز از وی غفلت
نکردهاند و از او به عنوان پارسیگوی
کرد یاد
کرده، و شرححالی از وی آوردهاند.
خال تولد او را میان سالهای ۱۱۳۰-۱۱۴۰ق/۱۷۱۸-۱۷۲۸م تخمین زده است
اما
زرکلی و به تبع او و دیگران، تولد او را حدود سال ۱۱۶۱ق/۱۷۴۸م دانستهاند.
وی به بیتوش، روستایی کوچک از توابع
سردشت کردستان ایران، حدفاصل بین آلان ایران آلان
عراق، منسوب است. او را آلانی نیز نامیدهاند و چون پدر یا اجدادش در خانخل (روستایی در جنوب شرقی بیتوش) میزیستند، او را خانخلی هم خواندهاند.
وی دوران کودکی و نوجوانی را در بیتوش گذراند و نزد پدر، که اهل
علم و ادب بودند.
به رسم آن روزگار به یادگیری
قرآن، علوم عربی و کتابهایی چون
گلستان سعدی پرداخت.
او که بعد از
مرگ پدر
۱۵ سال بیش نداشت. راهی روستای سنجویه در سردشت شد و نزد
ملامحمد ابن حاج دانش آموخت. سپس به روستای ماوران در نزدیکی
اردبیل رفت و از
صبغةالله افندی حیدری بهرهها برد و پس از چندی به زادگاهش بازگشت
و از آنجا قصد
بغداد کرد.
گویند بیتوشی چون خواست راهی بغداد شود، تنها دارایی خود را که همان
القاموس المحیط بود، فروخت تا هزینه راه کند، اما پیش از فروش کتاب آن را سراسر حفظ
کرد.
در بغداد بار دیگر در محضر صبغهالله حیدری دانش آموخت. سپس رهسپار
بصره شد و از آنجا به
کویت و دیگر سرزمینهای ساحلی
خلیج فارس رفت
و در نهایت وارد
احساء شد و چندی نیز در مدرسهای در شهر مبرّز احساء به تدریس پرداخت.
سپس به زادگاهش بازگشت و پس از کوته زمانی در ۱۱۸۰ق/۱۷۶۶م آهنگ بصره
کرد و چندی نزد دوستش احمد کوازی عباسی اقامت گزید و دوباره به احساء بازگشت، اما پس از ۶ سال، اشتیاق دیدار زادگاهش، او را بار دیگر راهی بیتوش
کرد. در آنجا اهل علم که به نیکی از او استقبال
کرده بودند، کارهای خود را براو عرضه میکردند، او نیز تقریظهایی به
نظم و
نثر برای ایشان مینگاشت. از جمله آنها که آکنده از آرایههای ادبی است، میتوان به تقریظ وی بر کتاب
البدیعیه محمدامین عمری موصلی اشاره
کردبیتوشی از آنجا برای دیدار استادش ابن حاج به روستای هزار مرد رفت و در همانجا تقریظی بر کتاب
ایقاد الضرام استاد نوشت.
بیتوشی سپس به بیتوش بازگشت و پس از تألیف الوافی بحلّ الکافی، در ۱۱۷۹ـ۱۱۸۰ روانه احسا شد،
و پس از یک سال بار دیگر به زادگاهش بازگشت.
یادداشتهای بیتوشی بر تألیفاتش، حکایت از آن دارد که او در طول
سفر نیز به تألیف مشغول بوده است. چه، وی در پایان هر اثر، به سال تألیف و مکان آن اشاره دارد.
در ۱۱۸۸ق/۱۷۷۴م بود که بیتوشی بار سوم به بغداد و از آنجا به بصره رفت و تا ۱۱۸۹ق در مدرسه رحمانیه به تدریس پرداخت. در همین زمان بود که صادقخان زند از ایران به بصره حمله
کرد و مدت ۱۶ ماه شهر را در محاصره داشت. بیتوشی نیز به ناچار در بصره ماندگار شد، و برای رهایی بصره، نامه ای رسا به سلیمان بک بن عبدالله بن شاوی، یکی از دانشمندانِ
کرد، نوشت و از او کمک خواست.
تا آنکه در اواخر سال ۱۱۹۰ق (که حدود ۵۰-۶۰ سال سن داشت) توانست راهی احساء شود.
در همین دورانِ محاصره، وی به منظوم ساختن کتاب الزواجر عن اقتراف الکبائر، تألیف ابن حجر هیتمی (متوفی ۹۷۴)، همّت گماشت و پس از رفع محاصره در اواخر ۱۱۹۰، از بصره به احسا رفت و منظومه خود را در آنجا به پایان برد.
در این زمان که بیتوشی در اوج بالندگی و شکوفایی علمی خود بود، الکفایة را به نظم کشید و به شیخ احمد بن عبدالله بن محمد انصاری حاکم احساء تقدیم
کرد و بسیار مورد عنایت وی قرار گرفت و زندگی مادی او گشایش یافت و شهرتش فراگیر شد. بیتوشی در احساء دختر شیخ عبدالقادر، قاضی آنجا را به
نکاح خویش درآورد.
و صاحب چند
دختر شد.
از سفر وی به
کوفه و
حرمین شریفین نیز سخن رفته، ولی تاریخی برای آنها ذکر نشده است.
بیتوشی در آخرین سال زندگی خود از احساء به بصره رفت و در همانجا درگذشت و در مقبره
حسن بصری به خاک سپرده شد. تاریخ مرگ وی را بین سالهای ۱۲۱۰ نت ۱۲۲۱ق/۱۷۹۵-۱۸۰۶م نوشتهاند.
از شاگردان وی میتوان به
عثمان بن سند وائلی بصری اشاره
کرد که در آثارش چون سبائک العسجد و نیز اصفی الموارد فی سلسال احوال الامام الخالد از استادش یاد
کرده، و در مرگ وی نیز مرثیهای سروده است.
وی از نوجوانی به شعر علاقهمند بود و از آنجا که به
تصوف نیز گرایش داشت، گاه در اشعارش، خود را
درویش خطاب
کرده است.
گویند وی در جوانی کتاب
الکافی فی علمی العروض و القوافی را سرود تا قریحه شعری خود را در بوته آزمایش گذارد.
از خصوصیات شعری وی میتوان به کارگیری صنایع شعری چون:
استعاره،
جناس،
تضمین،
توریه،
تشبیه و نیز استفاده از مضامین بدیع اشاره
کرد. وی در
مجون نیز دستی داشت. اسلوب شعر وی چون شاعران کهن، با گریه بر
اطلال و دمن آغاز میشود.
از اشعار وی میتوان به قصیده مشهور او در
وصف زادگاهش، و قصیدهای دیگر در اشتیاق و یاد بغداد اشاره
کرد.
بیتوشی بیشترین اشعار مدحیه خود را به حاکم احساء تقدیم
کرده است. این اشعار گاه با مناسبتهایی نیز همراه بوده است؛ مثلاً قصیدهای در ۳۸ بیت به مناسبت
عید فطر و قطعهای در ۱۵بیت به مناسبت سفر حاکم به بادیه.
حاکم احساء نیز که خود ادیب و شاعر بود، گاه بیتوشی را با اشعاری پاسخ داده، و او را ستوده است.
از دیگر کسانی که بیتوشی
مدح کرده است، میتوان به سعدون بن عرعر، حاکم قبلی احساء،
سلیمان بکشاوی حمیری،
احمد بن محمد بن رزق
و احمد بن درویش کوازی عباسی
اشاره
کرد. همچنین بیتوشی در قصیدهای سُداسی، در
بحر کامل (که خودش شامل ۱۷ قصیده و ۱۱ قطعه میشود) استادش ابنحاج را مخاطب قرار داده، و او را ستوده است.
نکته مهم در احوال بیتوشی آن است که وی بهرغم گرایش به
زبان عربی و اقامت طولانی در سرزمینهای عربنشین، هیچگاه از
زبان فارسی رو برنتافت. مضمون تنها بیت
کردی نقل شده از او نشان میدهد که آثار شاعران بزرگ
ایران را میخوانده، و میکوشیده است به این
زبان نیز شعر بسیراید (ادامه مقاله).
از جمله اشعار فارسی وی میتوان به قصیده ۱۳ بیتی او به مناسبت تولد یوسف بن شیخهبک در ۱۱۵۵ق/۱۷۴۲م اشاره
کرد.
علاوه براین، ۶ دو بیتی و ۵تک بیت از شعر فارسی وی در منابع ذکر شده است.
خال معانی بعضی از اشعار عربی وی را برگرفته از اشعار فارسی میداند.
علاوه بر این، از وی تنها یک بیت شعر به
زبان کردی نقل شده که در مجله گلاویژ (۱۹۴۵م، شم ۱) به چاپ رسیده است.
مردوخ روحانی این تک بیت را اقتباس از یک شعر معروف
سعدی میداند.
نثر عربی بیتوشی، بنا به سنت آن روزگار، سخت متصنع، و به همین سبب، مورد توجه بود. مکتوبات وی از رسائل گرفته تا تقاریظ، منظومهها و شروح، همه از شهرتی خاص برخوردار است.
از رسائل وی میتوان به
الرسالة العراقیة خطاب به عبدالله بن صبغةالله حیدری ماورانی اشاره
کرد که در ۱۱۹۷ق/۱۷۸۳م نوشته است (چاپ شده در مجله الیقیق، ۱۳۴۱ق/۱۹۲۳م، س۱، شم ۲۰).
از دیگر رسائل قابل ذکر وی، نامه او به سلیمان بکشاوی، از صاحب منصبان بزرگ بغداد است که در آن برای
نجات بصره از او یاری طلبیده است.
نامه دیگری از او خطاب به ابن حاج و نیز عبیدالله افندی حیدری است.
علاوه بر این بیتوشی برای آسانی کار
تعلیم، برخی متون درسی را نیز به نظم درآورده
که از آن جمله است: مؤنثهای سماعی، مصادر شاذ، کیفیت کتابت لفظ ابن، علامت فعل، اسماء خیل، اسماء ضیافات. خال این منظومهها را ۱۲ عدد معرفی
کرده که شمار ابیات هر یک از ۴ تا ۳۵ بیت است.
۱- کفایة المعانی، در بیان حروف معانی که در ۱۱۹۱ق/۱۷۷۷م برای حاکم احساء در ۶۷۲ بیت سروده است. خال ویژگی این اثر را در آن میداند که از شائبه عُجمه که گریبان عجمها و عربهای متأخر را میگرفته، به دور است.
این کتاب در ۱۲۸۹ق/۱۸۷۲م در
استانبول به چاپ رسیده است.
۲- صرف العنایة بکشف الکفایة، تلخیصی بر کتاب الحفایة خود اوست که در احساءدر ۱۱۸۹ق در ۵۴۳ صفحه نوشته است. این کتاب در ۱۹۲۲م در
مصر به چاپ رسیده است. ظاهراً همین کتاب است که به نام الکنایة حفیّةٌ لراغب الحفایة پیشتر در استانبول در ۱۲۸۹ق/۱۸۷۲م چاپ شده بوده است.
۳- المکفرات لکل ذنب سابق و آت، منظومهای در ۴۹ بیت که آن را در احساء در ۱۱۹۴ق به نظم کشید. این کتاب در ۱۳۲۲ق/۱۹۰۴م در
قاهره به چاپ رسیده است.
وی رساله
سیوطی در ادعیه مستجابه را نیز به نظم درآورده است. این اثر در پایان کتاب المکفرات وی چاپ شده است.
۱- تحف الخلال فی شرح الالغاز القربیة (تألیف: ۱۱۹۰ق)، که در آن به بیان شرح اَلغاز و اَحاجی
پرداخته، و در این اثر به الغاز کسانی همچون زمخشری، حریری و ابوالعلاء نیز اشاره
کرده است.
۲- حاشیه بر شرح عبدالله بن احمد فاکهی بر
قطرالندیٰ اثر
ابن هشام در
علم نحو در ۵۴۵ صفحه که در ۱۲۰۹ق/۱۷۹۴م تألیف شده است.
بغدادی از کتابی به نام حاشیه علی الطرة نام میبرد
که ظاهراً تصحیف نام همین کتاب است.
۳- حدیقة السرائر فی نظم الکبائر، بیتوشی
تراجم الزواجر عن اقتراف الکبائر ابن حجر هیتمی (د۹۷۴ق) را زمانی که صادقخانزند بصره را در محاصره داشت (۱۱۹۰ق)، با همین عنوان در ۷۲۶ بیت به نظم کشید. این منظومه با ماده تاریخ سال محاصره بصره پایان میپذیرد. بیتوشی در ۱۱۹۵ق شرحی بر این قصیده به نام طریقة البصائر الیٰ حدیقة السرائر در ۵۰۰ صفحه در احساء نوشته، و به زمان ورود خود به بصره ۱۱۸۹ق و بعضی وقایع که در آن زمان رخ داده، از جمله محاصره و فتح بصره به دست صادق خان زند پرداخته است. وی در دو قطعه جداگانه این شرح خود را ستوده است.
۴- الحفایة بتوضیح الکفایة، که شرح منظومه الکفایه خود اوست و در ۱۱۹۱ق در احساء در ۷۰۰ صفحه نوشته است و در آن به ۷۰۰
آیه قرآنی، متونی از
نهج البلاغه، احادیث نبوی، امثال عربی و الغاز و احاجی نحوی استناد
کرده است. بیتوشی در این اثر به ۹۸۰ بیت از اشعار دیگران و ۶۵ بیت از اشعار خود ارجاع داده است.
۵- دیوان. زرکلی
و حامد
تنها به مجله المنهل (۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م) اشاره
کردهاند که به وجود نسخهای از دیوان وی در کتابخانهای شخصی تصریح شده است.
۶- الکافی فی علمی العروض و القوافی، در ۳۲۷ بیت. وی این قصیده را در آغاز جوانی برای آزمایش طبع خود سروده، و در آغاز قصیده، از گستاخی خود که طبعش
کردی و شعرش به
زبان عربی است، پوزش طلبیده، و خود شرحی به نام الوافی بحل الکافی بر این قصیده در ۱۱۷۹ق در مدرسه صیفیه بیتوش در ۱۵۰ صفحه نوشته است.
۷- المبشرات، شرحی است بر المکفرات خود او که در ۱۱۹۴ق در ۴۰ صفحه سروده است.
۸- منظومه فی بیان الافعال، در ۵۵ بیت که در آن به ۳۸۷
فعل لازم و
متعدی اشاره
کرده، و سپس خود شرحی بر آن نوشته است.
۹- منظومه فی بیان الافعال، در ۷۷ بیت که به افعال واوی و یایی پرداخته، و ۱۲۲
فعل را نام برده، و خود شرحی برآن نوشته است.
۱۰- منظومة فی مثلثات الاسماء و الافعال، در ۷۲ بیت که ۴۲۷
اسم و فعل را در برگرفته است. وی این اثر را در ۱۱۹۰ق در زمان محاصره بصره به نظم کشید، سپس خود برآن شرحی نوشت.
۱۱- الموائدالمبسوطة فی الفوائد الملقوطة، در ۱۵۰ بیت که در آن از کتابهایی چون
المزهر سیوطی،
القاموس المحیط و دستور
نطنزی بهره گرفته است.
۱۲- حاشیه بر
البهجة المرضیة فی شرح الالفیة، در علم نحو و
صرف. بیتوشی در کتاب تحف الخلال خود به این اشاره
کرده است.
از این اثر نسخهای یافت نشده است.
(۱) ابراهیمی، محمدصالح، العلامة الادیب العبقری البیتوشی، نشریه دانشکده ادبیات اصفهان، ۱۳۴۵ش، س۲، شم ۲ و ۳.
(۲) انصاری احسابی، محمد، تحفة المستفید، به کوشش حمد جاسر، ریاض، ۱۹۸۲م.
(۳) بصری، میر، اعلام
الکرد، لندن، ۱۹۹۱م.
(۴) بغدادی، اسماعیل، هدیة العارفین اسماء المؤلفین و آثار المصنفین.
(۵) بیطار، عبدالرزاق، حلیة البشر، به کوشش محمد بهجه بیطار، دمشق، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
(۶) جبوری، عبدالله، فهرس المخطوطات العربیة فی مکتبة الاوقاف العامة فی بغداد، بغداد، ۱۹۷۴م.
(۷) حامد، عبدالله، الشعر فی الجزیرة العربیة، ریاض، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
(۸) حیرت سجادی، عبدالحمید، شاعران
کرد پارسیگوی، تهران، ۱۳۷۵ش.
(۹) حیرت سجادی، عبدالحمید، گلزار شاعران کردستان، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۱۰) خال، محمد، البیتوشی، بغداد، ۱۳۷۷ق.
(۱۱) خال، محمد، قصیدة تتضمن قصائد عدیدة للبیتوشی، مجله المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م، ج۴، شم ۱.
(۱۲) زرکلی، خیرالدین، الاعلام.
(۱۳) زکی، محمدامین، مشاهیر
الکرد و کردستان، ترجمه آنسه کریمه، به کوشش محمدعلی عونی، قاهره، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م.
(۱۴) شیخو، لویس، الآداب العربیة فی القرن الناسع عشر، بیروت، ۱۹۲۴م.
(۱۵) صفیزاده، صدیق، پارسیگویان
کرد، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۱۶) طلس، محمداسعد، الکشفاف عن مخطوطات خزائن کتب الاوقاف، بغداد، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۳م.
(۱۷) عزاوی، عباس، تاریخ الادب العربی فی العراق، بغداد، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
(۱۸) عزاوی، عباس، تاریخ العراق بین احتلالین، بغداد، ۱۳۷۳ق/۱۹۵۴م.
(۱۹) عزاوی، عباس، النثر الادبی و مصادره، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م، ج۹.
(۲۰) عواد، کورکیس، معجم المؤلفین العراقیین، بغداد، ۱۹۶۹م.
(۲۱) محمد، محمود احمد، فهرس مخطوطات مکتبة الاوقاف المرکزیة فی السلیمانیة، بغداد، مطبعة بغداد.
(۲۲) مدرس، عبدالکریم، دانشمندان
کرد در خدمت علم و دین، ترجمه احمد حواری نسب، تهران، ۱۳۶۹ش.
(۲۳) مردوخ روحانی، بابا، تاریخ مشاهیر
کرد، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۲۴) GAL، S.
(۲۵) Houtsma، M Th، Catalogue d’une collection de manscrits arabes et turcs، Leiden، ۱۸۸۶.
(۲۶) مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی.
(۲۷) ابراهیمی محمـدی، محمدصالـح، العـلاّ مه الادیب العبقـری البیتوشی، نشریه دانشکده ادبیات اصفهان، سال ۲، ش ۲ و ۳ (۱۳۴۵ ش).
(۲۸) الیان سرکیس، یوسف، معجم المطبوعات العربیّة و المعرّبة، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
(۲۹) کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۳۰) مدرّس، عبدالکریم، دانشمندان
کرد در خدمت علم و دین، ترجمه احمد حواری نسب، تهران ۱۳۶۹ ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «عبدالله بیتوشی»، شماره۵۳۳۹. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بیتوشی»، شماره۲۳۹۰.