• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عبدالرحمن بن ابی‌لیلی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عبدالرحمن بن ابیلیلی، از چهره‌های سرشناس و معروف صدر اسلام بود که هم دوران خلفا را درک کرد و تا دوران عبدالملک نیز در قید حیات بود و جزء فقهای آن دوران از وی یاد شده است. وی به ابن ابیلیلی معروف بود.

فهرست مندرجات

۱ - معرفی عبدالرحمن بن ابیلیلی
       ۱.۱ - کنیه
       ۱.۲ - از تابعین پیامبر
       ۱.۳ - تولد
       ۱.۴ - شیعه عقیدتی امام علی
       ۱.۵ - سنی بودن ابن عبدالرحمن
۲ - نسب و ویژگی‌ها
       ۲.۱ - نام پدر
       ۲.۲ - ویژگی‌های ابولیلی
       ۲.۳ - نام مادر
       ۲.۴ - نام عمه
       ۲.۵ - نام عمو
       ۲.۶ - فرزندان
       ۲.۷ - حمایت از امام علی
              ۲.۷.۱ - دیدگاه ابن سعد
۳ - مقام علمی
       ۳.۱ - از صحابه پیامبر
       ۳.۲ - تبحر در مسائل فقهی و حدیث
       ۳.۳ - نقل حدیث
       ۳.۴ - سخنی درباره امام علی
       ۳.۵ - شاگرد امام علی
       ۳.۶ - تأسی از امام علی
۴ - تقوای ابن ابیلیلی
       ۴.۱ - تلاوت قرآن
       ۴.۲ - دعوت به سکوت در نماز جمعه
       ۴.۳ - نماز گزاردن پشت سر یارانش
       ۴.۴ - نینداختن آب دهان در نماز
       ۴.۵ - وثاقت
۵ - چهره ظاهری
       ۵.۱ - دیدگاه ابن حارث
       ۵.۲ - دیدگاه طبرسی
       ۵.۳ - رابطه نزدیک با ابن عکیم
۶ - عمل‌کرد سیاسی
       ۶.۱ - زمان عمر
       ۶.۲ - زمان عثمان
       ۶.۳ - همراهی امام در جنگ جمل
       ۶.۴ - بدگویی از معاویه
       ۶.۵ - مخالفت با حکمیت
۷ - وضعیت ابن ابیلیلی
       ۷.۱ - خانه‌نشینی
       ۷.۲ - زمان ابن یوسف
۸ - عاقبت ابن ابیلیلی
       ۸.۱ - شرکت در جنگ جماجم
       ۸.۲ - چگونگی شهادت
       ۸.۳ - تاریخ شهادت
۹ - پانویس
۱۰ - منبع


از چهره‌های سرشناس و معروف صدر اسلام که هم دوران خلفا را درک کرد و تا دوران عبدالملک نیز در قید حیات بود و جزء فقهای آن دوران از وی یاد شده است، عبدالرحمن بن ابیلیلی معروف به ابن ابیلیلی بود.

۱.۱ - کنیه

کنیه عبدالرحمن، ابوعیسی بود.

۱.۲ - از تابعین پیامبر

وی که از تابعین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) به شمار می‌رود، بیش از صد و بیست صحابی را دیده و آنان را درک نموده است.

۱.۳ - تولد

در مورد تاریخ تولد وی تاریخ دقیقی در منابع ثبت نشده است؛ اما با شواهد تاریخی موجود می‌توان گفت که وی در دهه دوم هجری و در عهد عمر بن خطاب به دنیا آمده است. البته در کتاب منتظم آمده است که وی شش سال پیش از مرگ عمر به دنیا آمده است.

۱.۴ - شیعه عقیدتی امام علی

مورخان او را از دوستان و ارادتمندان به امام علی (علیه‌السلام) نام می‌برند که از شمار شیعیان عقیدتی امام علی (علیه‌السلام) بوده است.

۱.۵ - سنی بودن ابن عبدالرحمن

نکته جالب توجه این‌که با وجود شیعه بودن وی، پسرش محمد بن عبدالرحمن شیعه نبوده و از اهل تسنن به شمار می‌رفت و در دستگاه امویان نیز فعالیت داشته است.


عبدالرحمن بن ابیلیلی از مشایخ بزرگوار صدر اسلام بود که در کوفه سکونت داشت و هم‌شهری سعید بن جبیر بود.

۲.۱ - نام پدر

نام پدر او داوود بن بلال بن احیحة بن جلاح بن حریش بن جحجبی بن عوف بن کلفة بن عوف بن عمرو بن عوف بن مالک بن اوس است؛
البته در نام وی اختلاف است. برخی نامش را یسار گفتند. برخی او را ابن‌نمیر و برخی وی را اوس بن خولی نامیدند.
بخاری در کتابش وی را یسار بن نمیر معرفی کرده است. با این وصف پدر عبدالرحمن به کنیه‌اش، ابولیلی معروف بود.
به همین سبب عبدالرحمن نیز به ابن ابیلیلی مشهور گشته است.

۲.۲ - ویژگی‌های ابولیلی

ابولیلی از صحابه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) و از راویان حدیث بود که عبدالرحمن نیز روایات زیادی از پدرش نقل کرده است. ابولیلی در جنگ‌های احد و آن‌چه بعد از آن اتفاق افتاد شرکت داشت و در زمان امام علی (علیه‌السلام)، وی به همراه پسرش عبدالرحمن در نبرد امام با دشمنانش حضور داشته و در رکاب امام به نبرد پرداخته است و در نهایت در جنگ صفین به شهادت رسید.

۲.۳ - نام مادر

ام‌لیلی انصاری دختر رواحه، نام مادر عبدالرحمن است که همچون همسر و فرزندش از راویان حدیث بود.

۲.۴ - نام عمه

نام عمه او لیلی بود که از راویان رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) می‌باشد.

۲.۵ - نام عمو

عموی وی عمران بن بلال نیز از صحابه مشهور رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) بود.

۲.۶ - فرزندان

وی چند فرزند داشت؛ اما معروف‌ترین آن‌ها محمد بن عبدالرحمن بوده است. محمد از فقیهان بزرگ و از اصحاب رأی روزگار خود بود. مدتی نیز قاضی کوفه از سوی بنی‌امیه بود.
نکته جالب توجه در مورد محمد این‌که وی برخلاف پدر که از عاشقان اهل بیت و شیعی بود، محمد سنی مذهب بود، البته ثقه هم بود. برخی او را از حشویه می‌دانستند.
[۱۷] اشعری قمی، سعد، المقالات و الفرق، ص۶، به کوشش محمد جواد مشکور، تهران، ۱۹۶۳م.


۲.۷ - حمایت از امام علی

ابن ابیلیلی در برخی مجامع به دفاع از حضرت علی (علیه‌السلام) و اولویت او بر دیگران می‌پرداخت.

۲.۷.۱ - دیدگاه ابن سعد

ابن سعد در این باره می‌نویسد: «هرگاه وی می‌دید اشخاص نام علی (علیه‌السلام) را می‌برند و بر پوستین او می‌افتند و از او حدیث نقل نمی‌کنند، می‌گفت ما با علی (علیه‌السلام) هم‌نشینی کرده‌ایم و همراهش بوده‌ایم، هرگز ندیده‌ایم چیزی از آن‌چه اینان می‌گویند بگوید. آیا برای علی همین شرف بسنده نیست که پسرعموی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) و داماد آن حضرت یعنی همسر دخترش و پدر حسن و حسین است و در جنگ بدر و حدیبیه شرکت داشته است»؟


در این قسمت جایگاه علمی عبدالرحمن بن ابولیلی را بیان می‌کنیم.
عبدالرحمن از تابعین به شمار می‌رود که اشخاص زیادی از طریق وی روایت کرده‌اند. بسیاری (همچون بخاری و مسلم و غیر این دو) به اتفاق قائل به تابعی بودن وی بودند و از وی روایت نقل کرده‌اند.

۳.۱ - از صحابه پیامبر

با این حساب برخی (همچون ابن برقی) وی را از صحابه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) دانستند و قائل‌اند که وی در جنگ احد شرکت داشته و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) را نیز درک کرده است؛ اما ظاهراً نام وی با پدرش برای این مورخین مشتبه شده و در ذکر نام وی اشتباه کرده‌اند.
نکته جالب توجه در مورد وی این است که عبدالرحمن از تابعین به جز عبدالرحمن بن ابزی روایت نقل نکرد و به جز این مورد، تمام روایاتش را از صحابه ذکر نموده است.

۳.۲ - تبحر در مسائل فقهی و حدیث

او در مسائل فقهی و علم احکام صاحب نظر بود و در حدیث نیز شهرت بسیاری داشت. او از عمر و علی (علیه‌السلام) و عبدالله بن مسعود و ابی بن کعب و سهل بن حنیف و خوات بن جبیر و حذیفة و عبدالله بن زید و کعب بن عجرة و براء بن عازب و ابوذر و ابوالدرداء و ابوسعید خدری و قیس بن سعد و زید بن ارقم و نیز از پدر خود روایت نقل کرده است و اشخاصی همچون مجاهد، ثابت بنانی، اعمش و غیر آنان از او روایت نقل کرده‌اند.
وی قائل بود گفت‌وگو کردن و به یاد آوردن حدیث، زنده کردن آن است. عبدالله بن شداد نیز به او می‌گفت آری همین‌گونه است؛ خدایت رحمت کند، چه بسیار حدیث را که مرده بود ـ فراموش شده بود ـ و تو آن را در سینه من زنده کردی.

۳.۳ - نقل حدیث

مقام علمی او به اندازه‌ای بود که یاران رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) و صحابه خاص آن حضرت گرد او جمع شده و او برایشان حدیث می‌گفت و همگی ساکت نشسته و گوش فرا می‌دادند.
[۲۶] علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۳، ص۱۷۱، تهران، بنیاد بعثت.


۳.۴ - سخنی درباره امام علی

ابن ابولیلی درباره فضیلت امام علی (علیه‌السلام) آورده است: درباره علی (علیه‌السلام) هشتاد آیه برگزیده در کتاب خدا نازل شده که هیچ‌کس از این امت در آن با او شریک نیستند.
[۲۷] حسکانی، حاکم، سیمای امام علی (علیه‌السلام) در قرآن، ص۲۶، ترجمه یعقوب جعفری، قم، اسوه، ۱۳۸۱ش.


۳.۵ - شاگرد امام علی

می‌توان وی را از شاگردان امام علی (علیه‌السلام) دانست؛ چراکه وی قرآن را از امام علی (علیه‌السلام) فرا گرفت و از حضرت اخذ نمود.

۳.۶ - تأسی از امام علی

در کارهای دیگر همچون قضاوت نیز از شیوه امام علی (علیه‌السلام) استفاده می‌کرد. زمانی که حجاج بن یوسف ثقفی به کوفه آمد، قصد داشت که ابن ابیلیلی را به منصب قضاوت کوفه بگمارد؛ اما حوشب به حجاج گفت که اگر می‌خواهی که علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) را به قضاوت بگماری، این کار را انجام بده. او ارادت زیادی به امام داشت و حتی زمانی که حجاج او را تازیانه زد تا به امام ناسزا بگوید، با وجود این‌که تمام شانه‌هایش از ضربه‌های شلاق سیاه شده بود، اما به امام ناسزا نگفت و از او تبری نجست.
[۳۰] علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۳، ص۱۷۰، تهران، بنیاد بعثت.



وی فردی مؤمن و با تقوا بود.

۴.۱ - تلاوت قرآن

ثابت بنانی درباره او می‌آورد که عبدالرحمان بن ابیلیلی چون نماز صبح را می‌گزارد، قرآن را می‌گشود و تا برآمدن آفتاب تلاوت می‌کرد.

۴.۲ - دعوت به سکوت در نماز جمعه

مسلم جهنی می‌گوید: روز جمعه به هنگام خطبه خواندن امام جمعه، عبدالرحمان بن ابیلیلی را دیدم که با انگشت خویش به محمد بن سعد اشاره می‌کرد، خاموش باشد.

۴.۳ - نماز گزاردن پشت سر یارانش

گفته شده است که عبدالرحمان بن ابیلیلی، زمانی که امام جماعت بود، چون سلام می‌داد، اندکی به راست یا به چپ می‌گردید و گاه پشت سر یاران خود می‌ایستاد و نماز می‌گزارد.

۴.۴ - نینداختن آب دهان در نماز

همین‌طور آمده است که عبدالرحمان بن ابیلیلی دستور می‌داد صف‌های جماعت را مستقیم کنند و می‌گفت: نباید هیچ‌کس از شما در نمازگاه خویش آب دهان را پیش پای خود بیفکند و اگر ناچار بود، آب دهان خود را زیر پای چپ خود بیفکند.

۴.۵ - وثاقت

وی از مشایخ و فقهای زمان خود و از پیشوایان و موثقین تابعین به شمار می‌رود. نام او در بسیاری از کتب رجالی و تاریخی مورد ستایش قرار گرفته و ثقه لحاظ شده است.
[۳۳] علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۱۲۱، تهران، بنیاد بعثت.



درباره چهره ظاهری عبدالرحمن باید گفت که وی دارای چهره‌ای روشن و متین بود و قدی کشیده داشت.

۵.۱ - دیدگاه ابن حارث

عبدالرحمن فردی زیباروی بود؛ به طوری که عبدالله بن حارث درباره وی می‌گوید: «من زنی را ندیده که مثل او زاده باشد. او دارای موهای بلند بود که به صورت دو گیسوی تاب‌دار درمی‌آورد و هر زمان که قصد داشت نماز بخواند، آنان را باز می‌کرد و افشان می‌نمود».

۵.۲ - دیدگاه طبرسی

طبرسی در کتابش به نقل از شیخ مفید از قول سلیم بن قیس می‌نویسد: «من نظر بسیار به جانب عبدالرحمن بن ابیلیلی و حسن بن حسن بصری می‌کردم، لیکن نمی‌دانستم که کدام ازین دو پسر اجمل از دیگرند؛ الا آن‌که حسن بن حسن بصری بزرگ‌تر از پسر ابیلیلی بود، از کثرت قوم».

۵.۳ - رابطه نزدیک با ابن عکیم

در کنار این اوصاف وی فردی معتدل و متین بود و با هرکس به‌راحتی کنار می‌آمد؛ به عنوان مثال، وی با عبدالله بن عکیم که عثمانی‌مسلک بود، روابط نزدیکی داشت.
دختر عبدالله در این باره می‌گوید: «هرگز نشنیدم که در آن باره با یک‌دیگر بحث و بگو ‌و‌ مگویی داشته باشند، جز این‌که شنیدم پدرم به عبدالرحمان بن ابیلیلی می‌گوید، اگر سالار تو ـ علی (علیه‌السلام) ـ درنگ می‌کرد، مردم به سوی او می‌آمدند».


عمل‌کرد سیاسی ابن ابیلیلی تا شهادت امام علی (علیه‌السلام) چنین است:

۶.۱ - زمان عمر

او در دوران عمر در مدینه زندگی می‌کرد و برخی اوقات نزد عمر می‌نشست و از آن دوران مطالبی را نیز نقل کرده است.
[۳۹] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۵۵۷، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰.


۶.۲ - زمان عثمان

در دوران عثمان و در جریان محاصره خانه و قتل عثمان، ابن ابیلیلی شاهد ماجرا بود.
وی درباره عمل‌کرد طلحه در آن روز می‌گوید: «به خدا سوگند هنگامی که عثمان در محاصره بود، طلحه را دیدم که بر اسبی سیاه سوار است و نیزه به دست، دور خانه عثمان جست‌وخیز‌ می‌کند و گویی هم‌اکنون سپیدی جامه‌اش را از زیر زره می‌بینم».
[۴۰] شیخ مفید، نبرد جمل، ص۸۴، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۳ش.


۶.۳ - همراهی امام در جنگ جمل

وی در نبرد امام علی (علیه‌السلام) با اهل جمل، امام را همراهی کرد و با ایشان به سوی بصره رفت. طبری نیز ماجرای نامه امام به کوفیان را برای جنگ با اهل جمل از زبان عبدالرحمن بن ابیلیلی نقل نموده است.
به گفته ابن ابیلیلی، امام علی (علیه‌السلام) همراهِ هفتصد تن از یارانش در بیست و نهم رییع‌الثانی سال سی و شش هجری، مدینه را به سمت بصره ترک نمود.
[۴۲] مادلونگ، ویلفرد، جانشینی محمد، ص۲۲۸، ترجمه‌ نمایی و همکاران، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷ش.

او در کوفه در شهر حکومتی امام علی (علیه‌السلام) زندگی می‌کرد و در تمام جنگ‌ها از جمله خوارج با امام بود.

۶.۴ - بدگویی از معاویه

در پیکار صفین، از جمله کسانی بود که از معاویه بدگویی می‌کرد که منجر به نامه نوشتن معاویه برای وی شد که در آن ضمن گلایه از او عذرخواهی کرد و از او خواست که دست از بدگویی وی بکشد. معاویه این نامه را به اشخاص دیگری نیز نوشت و از همه آن‌ها خواست که قیس بن سعد را راضی کنند که از او بدگویی نکند. برخی رویدادهای صفین در منابع تاریخی، از او روایت شده است.

۶.۵ - مخالفت با حکمیت

او مخالف جریان حکمیت بود. این مسئله از جریانی که با ابوموسی اشعری نقل می‌کند مشخص می‌شود. او آورده است: ابوموسی به من گفت: حبیبم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) به من فرمود: «دو تن از بنی‌اسرائیل در این‌جا حکم ظالمانه صادر کردند و دو نفر از امت من نیز در این‌جا حکم ظالمانه صادر خواهند کرد. چند روزی بیش نگذشت که از ابوموسی و عمرو بن عاص در آن‌جا آن‌چنان حکمی که در تاریخ به ثبت رسیده، صادر شد».
[۴۵] شراب، محمد محمد سن، المعالم الاثیره فی السنة و السیره، ص۱۶۴، تهران، مشعر، ۱۳۸۳ش.



وضعیت ابن ابیلیلی پس از شهادت حضرت علی (علیه‌السلام) چنین است:

۷.۱ - خانه‌نشینی

در منابع چیزی از عبدالرحمن پس از شهادت امام تا دوران حجاج ذکر نشده است که نشان از آن دارد که وی در این دوره خانه‌نشین بود و در مسائل مملکتی شرکت نداشت.

۷.۲ - زمان ابن یوسف

در دوران عبدالملک و حکومت حجاج بن یوسف ثقفی بر عراق، عبدالرحمن مورد توجه حجاج قرار گرفت و به سبب فقاهت و بار علمی بالای وی، حجاج قصد داشت وی را بر مسند قضاوت کوفه قرار دهد که با مخالفت و نظر یارانش از تصمیمش منصرف شد. بعد از مدتی عبدالرحمن مورد خشم حجاج قرار گرفت؛ لذا بر تن او شلوار تنگ راه راه پوشاندند و شلاق زدند و در جلوی در مسجد او را آورد و در این حال حجاج از ابن ابیلیلی خواسته بود که علی بن ابی‌طالب و عبدالله بن زبیر و مختار بن ابوعبید را نفرین و لعنت کن. عبدالرحمان گفت: «خدایْ دروغ‌گویان را لعنت فرماید و سپس، علی بن ابی‌طالب و عبدالله بن زبیر و مختار بن ابوعبید را به صورت مرفوع تلفظ کرد. با این کار هم از دست حجاج نجات یافت و هم به امام ناسزا نگفت».
این ماجرا قدرت علمی وی در حوزه ادبیات عرب را نیز نشان می‌دهد.


وی از طرفی مورد خشم و غضب حجاج قرار گرفته بود و از سویی با حکومت امویان مخالف بود؛ لذا وارد سپاه عبدالرحمن بن محمد بن اشعث شد و همراهِ او ضد حجاج دست به شورش زد. در این جنگ که به دیر جماجم معروف است، اشخاص معروف دیگری (همچون سعید بن جبیر، ابوالبختری طائی و کمیل بن زیاد) نیز حضور داشتند.

۸.۱ - شرکت در جنگ جماجم

در این جنگ بعد از مدتی که از نبرد گذشت، سپاه اموی بر آنان برتری یافت که منجر به فرار سپاه ابن اشعث شد که عبدالرحمن با سخنانش و نقل ماجرایی از امام علی (علیه‌السلام)، مانع فرار آنان شد و باعث پایداری آنان در این جنگ شد.
در این جنگ، یکی از اعراف به نزد حجاج رفت و گفت که قادر است به پشت سپاه عبدالرحمن برود و با دستور حجاج به این کار دست زد؛ اما با شکست مواجه شد و بعد عبدالرحمن با سپاهش، لشکرگاه حجاج را غارت کرد؛ اما نیمه‌شب مورد شبیه خون دشمن قرار گرفتند و سپاه عبدالرحمن از هم پاشید و بسیاری در این جریان در دجیل غرق شده و بسیاری کشته شدند و خود عبدالرحمن نیز در این جریان به شهادت رسید.
[۴۹] ابن خلدون، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۳، ص۶۳ ـ ۶۴، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۸.


۸.۲ - چگونگی شهادت

در نهایت وی در این جنگ به شهادت رسید؛ البته در نحوه شهادت وی اختلاف است:
برخی قائل‌اند که وی در میدان جنگ کشته شد.
برخی نیز گفتند که وی در دجیل غرق شد و به این صورت به شهادت رسید.

۸.۳ - تاریخ شهادت

در تاریخ دقیق شهادت وی میان مورخین اختلاف است:
برخی سال هشتاد و یک و برخی سال هشتاد دو هجری را سال شهادت وی دانستند.
طبری نیز شهادت وی را در ضمن سال هشتاد و سوم هجری آورده است.


۱. یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۸۲، بیروت، دارصادر، بی‌تا.    
۲. بلاذری، احمد بن یحیی، جمل من انساب الاشراف، ج۷، ص۳۴۰، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷.    
۳. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۶۶، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰.    
۴. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۴، ص۲۹۹، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵.    
۵. ابن جوزی، ابو الفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۲۵۲، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة.    
۶. بلاذری، احمد بن یحیی، جمل من انساب الاشراف، ج۵، ص۵۹۷، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷.    
۷. ابن کثیر دمشقی، ابوالفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۹، ص۵۲، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷.    
۸. جزری، عزالدین بن الاثیر ابوالحسن علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۲، ص۶، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹.    
۹. ابن عبدالبر، ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۴، ص۱۷۴۴، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل.    
۱۰. ابن عبدالبر، ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۴، ص۱۵۸۱، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل.    
۱۱. جزری، عزالدین بن الاثیر ابوالحسن علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۵، ص۲۶۹، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹.    
۱۲. جزری، عزالدین بن الاثیر ابوالحسن علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۶، ص۳۸۹، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹.    
۱۳. ابن عبدالبر، ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۴، ص۱۹۱۰، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل.    
۱۴. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۴، ص۵۸۴، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵.    
۱۵. ذهبی، شمس‌الدین محمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۶۱۳، به کوشش علی محمد البجاوی، قاهره، ۱۹۶۳م.    
۱۶. نوبختی، حسن، فرق الشیعة، ص۷، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۵۵ق.    
۱۷. اشعری قمی، سعد، المقالات و الفرق، ص۶، به کوشش محمد جواد مشکور، تهران، ۱۹۶۳م.
۱۸. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۶۸، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰.    
۱۹. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۳، ص۲۳۷، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵.    
۲۰. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۴، ص۲۹۹، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵.    
۲۱. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۴، ص۲۴۰، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵.    
۲۲. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۶۶، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰.    
۲۳. ابن جوزی، ابو الفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۲۵۲، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة.    
۲۴. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۶۸، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰.    
۲۵. علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۱۷۷، تهران، بنیاد بعثت.    
۲۶. علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۳، ص۱۷۱، تهران، بنیاد بعثت.
۲۷. حسکانی، حاکم، سیمای امام علی (علیه‌السلام) در قرآن، ص۲۶، ترجمه یعقوب جعفری، قم، اسوه، ۱۳۸۱ش.
۲۸. ابن کثیر دمشقی، ابوالفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۹، ص۵۲، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷.    
۲۹. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۶۸، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰.    
۳۰. علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۳، ص۱۷۰، تهران، بنیاد بعثت.
۳۱. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۶۷، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰.    
۳۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج۶، ص۳۵۷، تحقیق محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷.    
۳۳. علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۱۲۱، تهران، بنیاد بعثت.
۳۴. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۱۲، ترجمه نظام‌الدین احمد غفاری مازندرانی، تهران، مرتضوی.    
۳۵. ابن جوزی، ابو الفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۲۵۲، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة.    
۳۶. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۶۷، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰.    
۳۷. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۱۲، ترجمه نظام‌الدین احمد غفاری مازندرانی، تهران، مرتضوی.    
۳۸. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۷۰، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰.    
۳۹. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۵۵۷، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰.
۴۰. شیخ مفید، نبرد جمل، ص۸۴، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۳ش.
۴۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۴۷۷، تحقیق محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷.    
۴۲. مادلونگ، ویلفرد، جانشینی محمد، ص۲۲۸، ترجمه‌ نمایی و همکاران، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷ش.
۴۳. ابن جوزی، ابو الفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۲۵۲، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة.    
۴۴. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۴۴۸، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، القاهرة، المؤسسة العربیة الحدیثة، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۲، افست قم، منشورات مکتبة المرعشی النجفی، ۱۴۰۴.    
۴۵. شراب، محمد محمد سن، المعالم الاثیره فی السنة و السیره، ص۱۶۴، تهران، مشعر، ۱۳۸۳ش.
۴۶. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۶۸، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰.    
۴۷. بلاذری، احمد بن یحیی، جمل من انساب الاشراف، ج۷، ص۳۸۲، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷.    
۴۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۳۵۷، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷.    
۴۹. ابن خلدون، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۳، ص۶۳ ـ ۶۴، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۸.
۵۰. بلاذری، احمد بن یحیی، جمل من انساب الاشراف، ج۷، ص۳۸۳، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷.    
۵۱. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۵، ص۲۱۲، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵.    
۵۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۳۵۷، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عبدالرحمن بن ابیلیلی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۱.    






جعبه ابزار