عبدالحسین تهرانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله به بررسی احوالات مرحوم عبدالحسین
تهرانی (۱۲۲۲- ۱۲۸۶قمری)، میپردازیم.
در
سال ۱۲۲۲ هجری قمری
در یکی از محلات
تهران فرزندی متولد شد که او را عبدالحسین
نام نهادند. بعدها به
شیخ العراقین
معروف شد. وی
فرزند مرحوم علی
تهرانی است.
درباره دوران کودکی و محل رشد و تربیت و تحصیلات ابتدایی، در منابع، مطلبی افت نشد. ایشان تحصیلات عالیهاش را در
نجف سپری کرد و در
حدیث و
رجال و
فقه و
اصول و ادبیات صاحب نظر بود. در حفظ شعر عربی هم موفقیتهای شایانی به دست آورده بود.
پس از
هجرت به
نجف اشرف در حوزه نجف، در محضر عدهای از
مشایخ ـ که از جمله آنان ـ حسن بن جعفر کاشف الغطاءـ مشکور بن محمد بن صقر حولاوی (متوفای سنه ۱۲۷۳) و عیسی بن حسین، (معروف به زاهد) ـ و محمدحسن بن باقر النجفی
صاحب جواهر بود ـ تلمذ کرد.
عده زیادی از فضلا و علما، از محضر ایشان استفاده کردهاند. از جمله آنان
شیخ نوح بن
شیخ قاسم قرشی جعفری (متوفای سنه ۱۳۰۰ در سماوه) و
شیخ محسن بن
شیخ محمد حائری معروف به ابن الحب (متوفای سنه ۱۳۰۵) و ابو محاسن محمد بن عبدالوهاب بن داوود همدانی (صاحب فصوص الیواقیت فی التواریخ) هستند.
از فرزندان و نزدیکان صاحب نام و تصاویر ایشان و دوستانش، در منابع چیزی نیامده است.
شیخ عبدالحسین بن علی
تهرانی حائری، معروف به
شیخ العراقین،
شیخ الاجل افقه الفقهاء و اعقل الحکماء و افضل العلماء ربانی،
شیخ عراقین
تهرانی، نادره دهر و اعجوبه
زمان خود، در
دقت و تحقیق و جودت
فهم و
کثرت حفظ و احاطه به فقه و حدیث و رجال و
لغت، حامی دین و دافع شبهههای ملحدان،
استاد شیخ، محدث اعظم نوری، «نورالله مرقده»، بوده است.
مؤلف کتاب فهرس التراث، درباره مرحوم
شیخ عبدالحسین
تهرانی میگوید:
او علامه فقیه الحاج (فقیه الحاج به کسی
اطلاق میگردد که زیاد قصد
زیارت بیت خداوند متعال را میگدد.) بود. آن زمان
شیخ ما (
شیخ نوری، نورالله مرقده) از محضر ایشان کسب
علم کرد. از جمله علوم حدیث و
درایه و
رجال را از محضر ایشان استفاده کرد. او به
شیخ نوری
اجازه اجتهاد داده است.
مرحوم
تهرانی بعد از زمانی به نجف اشرف
کوچ میکند و از محضر علمایی مانند صاحب جواهر استفاده کرد. صاحب جواهر به ایشان اجازه اجتهاد میدهد.
بعد از چند
سال به
تهران باز میگردد و به کی از علمای نامدار آن دیار و مرجع بزرگ دینی
زمان ناصرالدین شاه قاجار، معروف میشود. ناصرالدین شاه، توجه خاصی به ایشان داشت و همان موقع ایشان را
وصی خود قرار میدهد.
شیخ عبدالحسین
تهرانی بعد از مدتی از ناصرالدین شاه در خواست رسیدگی به مرقدهای امامان مدفون در
کربلا و
کاظمین و
سامرا و نجف اشرف را میکند. ناصرالدین شاه، ثلثی از
بیت المال را در
اختیار ایشان قرار میدهد تا خود مرحوم
شیخ تهرانی به آنها رسیدگی کند. ایشان به سامرا
سفر میکند و قبه
امامین عسکریین، علیهما السلام، را در سال ۱۲۷۰ هجری با آن ثلثی که در اختیار داشت، تذهیب (طلا کاری) میکند و به نحو احسن،
تکلیف خودش را انجام میدهد. بعد از اتمام تذهیب قبه امامان عسکریین، علیهما السلام، به کاظمین
هجرت میکند و در آن جا ماندگار میشود.
مؤلف کتاب سرگذشت
تهران در ویژگیهای معماری
مسجد و مدرسه
شیخ عبدالحسین
تهرانی مینویسد:
مسجد
شیخ عبدالحسین
تهرانی (معروف به مسجد آذربایجانیها) واقع در بازار، مسجدی است که خود آن
مسجد با طرح مشتمل بر مقصوره و گنبدی در ضلع جنوبی و طاق نماهای متناسب کوچک در جوانب دیگر و شبستانی در ضلع شرق که با کاشی و آجر مزین شده است. در
غرب مسجد
شیخ عبدالحسین، مدرسه قدیمی علوم دینی با وسعتی نسبتا زیاد و با همین نام قرار داشت که صحن آن به شیوه چهار ایوان ترتیب افته و اتاقها و غرفههای محل
سکونت طلاب را در اطراف صحن ترتیب دادهاند. منبت بسیار عالی و ممتاز و کاشی کار خشتی هفت رنگ خود طرح و زیبایی سر در مدرسه
شیخ عبدالحسین از آثار هنری مورد توجه
قرن سیزدهم (هجری قمری) به شمار میرود.
میرزا محمدحسین شهرستانی در کتاب الفوائد الرضویه للقمی، در وصف احوالات این مرحوم چنین فرموده است:
در سنه ۱۲۸۰ هجری برای تعمیر صحن مطهر به کربلا آمد و مجاور حرم حسینی گردید. تذهیب جدید مبارک و بنای صحن و کاشی ایوان حجرهها و توسعه صحن شریف از سمت بالای سر مقدس، به مباشرت ایشان شده و بعد از چندی به جهت تذهیب قبه عسکریین، علیهما السلام، به سامرا رفت. بعد از اتمام کار در کاظمین چندی
مریض شد و در سال ۱۲۸۶ که مطابق است با کلمه مبارکه «غفور»
وفات افت.
قبرش در کربلا در حجره متصل به درب سلطانی است و جمیع کتابهای خود را
وقف بر طلاب کرد.
از جمله آثار اسلامی اجتماعی دوران قاجار، مسجد آذربایجانیها (یا مسجد ترکها) است که به همراه
حوزه علمیه با شکوه در کنار هم ساخته شدهاند.
این مسجد از ماترک میرزا تقیخان امیرکبیر، صدر اعظم با کفایت دوران قاجار (ناصرالدین شاه) ساخته شده است. بعد از مرگ امیرکبیربا نظر دقیقی که در شناسایی مردم، بویژه روحانیان داشت، در میان تمام علمای مرکز،
شیخ عبدالحسین را
وصی خود قرار داد.
امیرکبیر در اواخر عمر، ثلث اموال خود را برای کارهای عام المنفعه و
رد مظالم،
وصیت کرد، همانند همه مسلمانانی که جدا معتقد به
روز قیامت و حساب و کتاب و
جزا هستند و این
عقیده در زندگی آنها اثر میگذارد.
مسجد و
مدرسه مرحوم حاج
شیخ عبدالحسین
تهرانی که اکنون در بازار
تهران مورد استفاده
مسلمانان است، از همین ثلث امیرکبیر ساخته شده است. البته در زمان صدارت خویش
زمین آن را خریده و نقشه ساختمان را هم تهیه کرده بود، ولی
مهلت پیاده کردن نقشه را نیافت و طبق
وصیت او بعد از مرگش، وصی او حاج
شیخ عبدالحسین
تهرانی آن را ساخت.
ساختمان امامزاده زید در
تهران نیز از آثار آن مرحوم (امیرکبیر) است.
مرحوم
تهرانی (معروف به عراقین) هم از حال الوصایه ایشان، مسجد و مدرسهای عالی برای تربیت طلاب بنا نهاد که امروز به مسجد و مدرسه
شیخ عبدالحسین یا مسجد آذربایجانیها معروف است. در علت نامگذاری گفته شده که چون ترک زبانان در ایام محرم در آن مسجد
عزاداری و
روضهخوانی بر پا میکنند که به مسجد ترکها نیز
شهرت دارد.
مدتی مرقد مختار، رضواناللهعلیه، به صورت خرابه و مندرس بود، بلکه اثری از آن نبود. دستهای مرموز و
غافل، مرتب در کار بودند تا نسل به نسل، شخصیت مختار را بکوبند. درباره کوبیدن او، حدیثها
جعل کردند و با دسیسههای مختلف خواستند از مقام و شان او بکاهند. علیرغم این نقشه بازیها، بالاخره،
حق آشکار شد و
خداوند بعضی از صالحان از اولیای خود را بر آن داشت که در مورد
قبر مختار به جستوجو کنند. از میان این مردان کنجکاو و حقجو «چنان که بسیاری از علمای محقق ما که تالیفاتی درباره
کوفه و قبور اطراف آن و امور دیگر مربوط به آن نوشتهاند، تصریح میکنند» علامه بزرگ و مجاهد
شیخ عبدالحسین
تهرانی مشهور به «
شیخ العراقیین» در این باره به جست وجوی عمیق پرداخت. وی وقتی که برای
زیارت عتبات عالیات به
عراق مشرف شد و تصمیم بر تجدید و تعمیر بناهای عتبات گرفت، با کمال جدیت در نواحی مسجد کوفه از مرقد مبارک مختار جویا شد تا آن را پیدا و تعمیر کند.
در صحن حضرت مسلم که ساختمانش به مسجد اعظم کوفه چسبیده، بالای دکه و سکوی بزرگ و پیش روی
حرم هانی، علامتی از قبر مختار بود. به دستور او آن را کندند. دیدند در زیر آن علامت حمامی ظاهر شد. برای او معلوم شد که آن جا محل قبر مختار نیست.
این
عالم بزرگوار مجددا به جست وجو و تفحص پرداخت تا آن که علامه کبیر سید شریف رضا،
فرزند مرجع بزرگ و محقق عالی مقام،
سید بحرالعلوم به او گفت: «پدرم وقتی که از کنار زاویه شرقی، عبور میکرد، میگفت:
سوره فاتحه را نثار روح مختار در این جا بخوانیم. او و همراهانش سوره فاتحه را میخواندند و میفرمود: همین جا محل قبر مختار است.»
وقتی که
شیخ العراقین این مطلب را شنید، دستور داد همان محل را کندند، دیدند سنگی پیدا شد که روی آن نوشته بود: «هذا قبر المختار بن عبید الثقفی».
شیخ بزرگوار، قبر مختاررا به این وسیله شناخت و دستور داد آن را تعمیر کردند. اینک بنای قبر در خارج محوطه مسجد اعظم کوفه، کنار دیوار قبله قرار گرفته است. سال تعمیر این قبر با این کیفیت حدود
سال ۱۲۵۸ هجری بوده است.
در کتیبه دربی که از آن به طرف قبر مختار میروند، نوشته شده: «قد امر السید مهدی بحرالعلوم
والشیخ جعفر کاشف الغطاء بان شهدا هذا ضریحا للمختار وعینا هذا الموضع قبرا له؛ به دستور بحرالعلوم و
کاشف الغطاء، ضریح مختارشناخته شد و این دو بزرگوار قبر مختار را که همین محل است، تعیین کردند.» .
این جریان را جماعتی از بزرگان علمای محقق ما نقل کردهاند. از جمله آنان
شیخ بزرگوار آیت الله
شیخ میرزا حسین و فرزند حاج میرزا خلیل
تهرانی نجفی و استاد کبیر و
علامه محقق،
شیخ محمدعلی غروی اردوبادی در کتاب خود سبک النضارفی المختاربه سندی که منتهی به
شیخ العراقین میشود، است.
شیخ عبدالحسین در ۳۰ سالگی (سال ۱۲۵۲ هـجری) کتاب المصباح النجاة فی اسرار الصلاة و سر الاستغفار بین السجدتین، را تالیف کرده. بعدا کتاب المبکیرا نوشته است.
علاوه بر اینها آثار علمی دیگری هم دارد که ما چند تا از آن را ذکر میکنیم:
۱ـ کتاب الاجازاة
۲ ـ ترجمه نجاة العباد
۳ـ طبقات الروات
مرحوم
شیخ تهرانی، توان علمی در سرودن
شعر و ادبیات فارسی داشتند که دو بیت از شعر فارسی ایشان را که در سال ۱۲۷۴ هجری نوشته شده است، میآوریم.
ای خداوندا هفت سیاره نیست ما را به جز گنه چاره شکنم
توبه کردمی صد بار
عفو فرماییم دو صد باره
مرحوم
تهرانی، کتابخانه بزرگی در
کاظمین داشت که بیشتر کتابهای آن کتابخانه از نفائس مخطوطات آن مرحوم است. متاسفانه بعضی از آثار این کتابخانه را در کتابخانه جیس تربتی دیدم و خودم از این کتابهای مرحوم
تهرانی، تصویربرداری کردم.
میرزا حسین نوری، نورالله مرقده، پس از کسب علم از مرحوم
تهرانی اجازه اجتهاد میگیرد و
شیخ محاسن محمد عبدالوهاب همدانی حائری از مرحوم
تهرانی اجازه روایت میگیرد.
شیخ عبدالحسین
تهرانی پس از انجام دادن آن مرام عالی، مدتی در کاظمین
مریض شد و در بیست و دوم
رمضان سال هزار و دویست و هشتاد و شش، عازم جنان گردید. جنازهاش به کربلای معلی انتقال افت و در حجره متصل به باب سلطانی صحن مقدس حسینی مدفون گردید.
کلمه «
غفور» که برابر با ۱۲۸۶ است، ماده تاریخ وفات او است.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله «عبدالحسین تهرانی».