عباسخان بن اسحاق شیدای دهکردی اصفهانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عباسخان بن اسحاق شیدای دهکردی اصفهانی، از شعراء و دانشمندان عالیقدر
قرن چهاردهم هجری در
اصفهان بوده است.
استاد آقامیرزاعباسخان دهکردی متخلّص به «شیدا» فرزند اسحاق، ادیب شاعر و نویسنده محقّق از شعراء و دانشمندان عالیقدر
قرن چهاردهم هجری بوده است.
در ۱۴
ذیحجه ۱۲۹۹ق در دهکرد (شهرکرد فعلی) متولّد شد. پدرش در خدمت خوانین بختیاری به عنوان نایبالحکومه و منشی به خدمت مشغول بود. استاد شیدا در اصفهان خدمت جمعی از بزرگان علم و ادب در
فقه و
اصول،
صرف و
نحو،
منطق و
فلسفه،
معانی و بیان و ریاضی به تحصیل پرداخته است که از آن جمله است:
آخوند کاشی، آقا شیخ
مرتضی ریزی،
میرزا حسین همدانی و
جهانگیرخان قشقائی در خط هم نزد فتحاللّه جلالی
خط نستعلیق را مشق نمود. او خطوط
نسخ و نستعلیق را در کمال استادی می نوشت.
شیدا در اصفهان به جمع مشروطهخواهان پیوسته و یار و همراه آنان بود. لذا در سال ۱۳۲۵ق به عضویت انجمن بلدیّه اصفهان در آمد و اوّلین شماره مجلّه «بلدیه اصفهان» را در پنجشنبه ۴ ذیحجه ۱۳۲۵ق منتشر کرد. پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی به دستور
محمّدعلی شاه و دستگیری و کشتار مشروطهخواهان، شیدا هم از بیم جان مدّتی در خانه
شیخ محمّدتقی آقانجفی پنهان شد. پس از یورش بختیاری ها به اصفهان و فتح این شهر به همراه آنان به تهران رفت و در فتح تهران شرکت داشت. چندی بعد به چهارمحال و بختیاری بازگشت و به منشیگری در دستگاه
رضاقلیخان سردار ظفر بختیاری پرداخت. او پس از مدت کوتاهی آن کار را رها کرده و در اصفهان ساکن شد.
در سال ۱۳۳۳ق در اصفهان انجمن ادبی دانشکده را تأسیس کرد که به انجمن شیدا معروف شد و قریب یکصد تن از شعرای اصفهان در آن انجمن حضور یافتند. این انجمن قریب ۱۴ سال ادامه یافت و شیدا در آن انجمن به ترویج شعر و ادب و تصحیح اشعار گویندگان پرداخت و در سال ۱۳۰۳ش مجله «دانشکده اصفهان» را برای نشر اشعار انجمن منتشر ساخت. امّا پس از انتشار ۷ شماره به علت بیماری شیدا، مجله دانشکده از انتشار بازماند. ۹ سال بعد بار دیگر شیدا مجله «دانشکده اصفهان» را به صورت ماهانه منتشر کرد که آن هم بعد از انتشار ۵ شماره برای همیشه تعطیل شد. انجمن شیدا بعد از ۱۴ سال به عللی که یکی از آنها علّت مادی بود، تعطیل شد. شیدا
برای این انجمن همه ثروت و سرمایه مالی خود را صرف کرد. با این حال در اواخر عمر با ضعف مزاج و انواع امراض در
فقر و تنگدستی به سر برد و چون دارای استغنای طبع و همت بلند بود هرگز زیر بار احسان دیگران نرفت و از راه کتابت امرار معاش می نمود که آن هم در اواخر عمر به علت مطالعه زیاد و نگارش به ضعف باصره مبتلا شده و از کتابت بازماند و باقی عمر را به استغناء و
صبر سپری نمود.
او پس از یک عمر خدمت به علم و ادب در شب سهشنبه ۲۴
جمادیالاولی ۱۳۶۹ق (مطابق ۲۳ اسفند ۱۳۲۸ش
وفات یافته و در صحن تکیه سیّدالعراقین واقع در
تخت فولاد اصفهان مدفون شد. بسیاری از شعرای اصفهان در رثای او شعر و ماده تاریخ گفته اند از جمله عبدالمجید اوحدی متخلص به «یکتا» این مادّه تاریخ را جهت او گفته است: نوشت خامه «یکتا» ز بهر تاریخش «ز تاب جلوه معشوق داد دل شیدا».
شیدا کتاب «محرم نامه» که مجموعه ای از شعرهای شاعران اصفهان است را در سال ۱۳۴۲ق فراهم آورد که چاپ سنگی شد. «دیوان شیدا» در سال ۱۳۷۹ش به کوشش مرید محمّدی در شهرکرد به چاپ رسید. ابیات زیر از اوست:
"سرمست چون به بزم درآیی قدح به دست آهسته رو که شیشه عمرم به دست توست"
"عارف زخانه سوی خرابات شد چو دید پیمانه سرخوش از تو و میخانه مست توست".
مهدوی، سیدمصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۴، ص۳۶.