عاقبت قوم ثمود
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قوم ثمود یکی از اقوامی است که
خداوند در چند جای
قرآن کریم سرنوشتشان را برای
عبرت دیگران بیان کرده است.
آنها نه تنها از این
جنایت بزرگ، نهراسیدند، بلکه با کمال بیشرمی نزد
صالح آمدند و گفتند: «آن
عذاب را که
وعده میدهی بر ما فرو فرست.»
خداوند به صالح (علیهالسّلام)
وحی کرد: به آنها بگو: عذاب من تا سه
روز دیگر به سراغ شما خواهد آمد، اگر شما
در این سه روز
توبه کردید، عذابم را از شما باز میدارم وگرنه، قطعا مشمول عذاب خواهید شد. صالح (علیهالسّلام) پیام خداوند را به آنها ابلاغ کرد، آنها گفتند: اگر راست میگویی آن عذاب را برای ما بیاور.
صالح به آنها فرمود: ای قوم! نشانه عذاب این است که چهره شما
در روز اول از این سه روز،
زرد میشود، و
در روز دوم سرخ میگردد، و
در روز سوم
سیاه میشود.
همین نشانهها،
در روز اول و دوم و سوم، ظاهر شد،
در این میان بعضی مضطرب شدند و به بعضی دیگر میگفتند: مثل این که عذاب نزدیک شده، ولی آخرین جواب قوم سرکش و
مغرور این بود که: «ما هرگز سخن صالح را نمیپذیریم و از خدایان خود (بتها) دست نمیکشیم».
سرانجام نیمههای شب،
جبرئیل امین (علیهالسّلام) بر آنها فرود آمد و
صیحه زد، این صیحه به قدری بلند بود که بر اثر آن پردههای گوششان دریده شد، و قلبهایشان شکافته گردید، و جگرهایشان، متلاشی شد و همه آنها
در یک لحظه به خاک سیاه
مرگ افتادند وقتی که آن
شب به
صبح رسید،
خداوند صاعقه آتشین و فراگیری از
آسمان به سوی آنها فرستاد، آن صاعقه تار و پود آنها را سوزانید، و آنها را به طور کلی از صفحه روزگار برافکند.
عذاب سخت الهی همه معاندان و
کافران را
در هم کوبید و به خاکستر مبدل ساخت، چرا که همراه صاعقه و
زلزله و طاغیه (عذاب بسیار) بود، و هیچ کس از آنها را باقی نگذاشت.
ولی حضرت صالح و افرادی که به او
ایمان آورده بودند، نجات یافتند. «فلما جاء امرنا نجینا صالحا و الذین آمنوا معه برحمه منا»
ایمان آورندگان به حضرت صالح (علیهالسّلام) اندک بودند، که مطابق بعضی از تواریخ، آنها چهار هزار نفر بودند، که پس از
هلاکت قوم ثمود، از دیار بلا زده وادی القری به سوی
حضرموت یمن کوچ کردند، و
در آن جا به زندگی خود ادامه دادند.
در بعضی از
روایات آمده
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سال نهم
هجرت، هنگامی که سپاه
اسلام را به سوی
سرزمین تبوک، برای دفع دشمن حرکت میداد،
در مسیر
راه به
سرزمین قوم ثمود رسیدند، سپاهیان خواستند
در همان جا برای استراحت، توقفی کنند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مانع آنها شد، فرمود: «این جا
سرزمین قوم ثمود است که عذاب الهی بر آنها فرود آمده است».
عذاب فراگیر و همگانی چرا؟
با این که یک نفر
ناقه صالح را پی کرد، و چند نفر با او هم دست بودند تا
شتر کشته شود، و عدهای نیز پس از سقوط شتر، بر آن شتر ضربه زدند، ولی چرا همه آنها از کوچک و بزرگ،
زن و
مرد (جز صالح و
مؤمنان) به هلاکت رسیدند؟ و چرا خداوند
در آیه ۱۴
سوره شمس با تعبیر «فعقروها؛ جمعی ناقه را پی کردند.» کشتن ناقه را به جمع نسبت داده نه به یک فرد؟!
زیرا همه آنها به این
جنایت رضایت داشتند، و کسی که به جنایتی راضی باشد،
در آن شرکت نموده است. چنان که
امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام)
در فرازی از یکی از خطبههایش میفرماید: «ناقه صالح را تنها یک نفر به هلاکت رسانید، ولی خداوند همه را مشمول عذاب ساخت، چرا که همه آنها به این امر رضایت دادند.»
روزی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به حضرت علی (علیهالسّلام) رو کرد و فرمود:
«یاعلی اشقی الاولین عاقر الناقه، و اشقی الآخرین من یخضب هذه من هذا؛ ای علی! شقیترین و تیره بختترین فرد پیشینیان همان کسی بود که ناقه صالح را کشت، و شقیترین فرد از آیندگان کسی است که محاسنت را به
خون سرت رنگین میکند».
یعنی همان
ابن ملجم مرادی، بدبختترین آیندگان است.
مطلب دیگر این که: گاهی
حضرت زهرا (علیهالسّلام) یا
امامان اهلبیت (علیهمالسّلام) وقتی که سخت مظلوم واقع میشدند، به یاد مظلومیت حضرت صالح (علیهالسّلام) میافتادند، و تقاضای
عذاب برای دشمنان میکردند، همانگونه که عذاب سخت الهی قوم ثمود را نابود کرد.
به عنوان نمونه وقتی که پس از رحلت
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حضرت علی (علیهالسّلام) را به
اجبار از
خانه بیرون کشیده و به سوی
مسجد برای
بیعت میبردند، حضرت زهرا (علیهاالسّلام) از خانه خارج شد و فریاد زد: «پسر عمویم را رها سازید، وگرنه
سوگند به خداوندی که محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به
حق مبعوث کرد، موهایم را پریشان میکنم، و پیراهن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بر سر مینهم، و ناله را به سوی
خدا میبرم (و شما را نفرین میکنم)
«فما ناقه صالح باکرم علی الله من ولدی؛ ناقه صالح
در پیشگاه خدا گرامیتر از فرزندانم نیست».
یعنی همانگونه که با کشتن ناقه صالح (علیهالسّلام) عذاب عمومی آمد، شما نیز اگر از حد بگذرانید،
نفرین میکنم که عذاب عمومی بیاید، فرزندانم کمتر از ناقه صالح نیستند.
تمدن قوم ثمود (قرآن)؛
استضعاف در قوم ثمود (قرآن)؛
امتهای پس از قوم ثمود (قرآن)؛
باغهای قوم ثمود (قرآن)؛
بنایی قوم ثمود (قرآن)؛
بیتقوایی قوم ثمود (قرآن)؛
تزیین اعمال قوم ثمود (قرآن)؛
تطیر قوم ثمود (قرآن)؛
تقوای مؤمنان قوم ثمود (قرآن)؛
قوم ثمود.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عاقبت قوم ثمود»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۱/۲۸.