طِفْلاً (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طِفْلاً:(ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا) «طِفْلاً» به معنای بچه و جمع آن
اطفال است.
جالب توجه اين كه در مورد تولّد
انسان تعبير به جمله مذكور مىكند در حالى كه قاعدتا بايد به صورت جمع (
اطفال)
ذکر شود. اين تعبير ممكن است به خاطر آن باشد كه
طفل معنى مصدرى دارد و در آن مفرد و جمع يكسان است و يا از اين جهت باشد كه هدف بيان جنس است نه خصوصيّات و ويژگیهاى
اطفال كه در اين مرحله تفاوت انسانها مستور و مكتوم است و در مراحل بعد
ظهور و بروز مىكند. جمع «
طفل»،
اطفال است، چنان كه در آيه ۵۹
سوره نور مىخوانيم: و هنگامى كه
اطفال شما به سن بلوغ رسند بايد اجازه بگيرند.
به موردی از کاربرد «
طِفْلاً» در
قرآن، اشاره میشود:
(يا أَيُّها النّاسُ إِن كُنتُمْ في رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنّا خَلَقْناكُم مِّن تُرابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ في الْأَرْحامِ ما نَشاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَ مِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنزَلْنا عَلَيْها الْماء اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهيجٍ) «اى مردم! اگر در رستاخيز شكى داريد، به اين نكته توجّه كنيد كه ما شما را از خاک آفريديم، سپس از
نطفه، و بعد از
خون بسته شده، سپس از «
مضغه» (چيزى شبيه
گوشت جويده شده)، كه بعضى داراى شكل و خلقت است و بعضى بدون شكل؛ تا براى شما روشن سازيم كه بر هر چيز قادريم). و جنينهايى را كه بخواهيم تا مدّت معيّنى در
رحم مادران نگاه مىداريم؛ و آنچه را بخواهيم ساقط مىكنيم؛ بعد شما را به صورت
طفلى بيرون مىآوريم؛ سپس
هدف اين است كه به
حدّ کمال و بلوغ خويش برسيد. و بعضى از شما
قبض روح مىشوند؛ و بعضى از شما به نامطلوبترين مرحله
عمر مىرسند؛ آنچنان كه بعد از علم و آگاهى، چيزى نمىدانند. و همچنين
زمین را در
فصل زمستان خشک و
مرده مىبينى، و هنگامى كه
آب باران بر آن فرو مىفرستيم، به جنبش در مىآيد و رويش مىكند؛ و از هر نوع گياهان بهجت انگيز مىروياند.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ...) يعنى سپس شما را از نطفهاى آفريديم، و
نکره آوردن نطفه براى اشاره به
حقارت آن است، و همچنين نكره آوردن
علقه در جمله
(ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ)(ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ) يعنى سپس شما را از شكم مادران بيرون مىآوريم،
طفلا در حالى كه
طفل هستيد. و كلمه
طفل به طورى كه مىگويند، هم بر مفرد اطلاق مىشود، و هم بر جمع، هم چنان كه در آيه
(أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ) بر جمع اطلاق شده است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «طفل»، ج۳، ص ۲۴.