طَوْق (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طَوْق (
به فتح طاء و سکون واو) و
طاقَة (
به فتح طاء و قاف)، از
واژگان قرآن کریم،
به معنای
قدرت است، همچنین آنچه را که
به گردن انداخته میشود طوق گویند مانند طوق طلا و نقره، که در
قرآن درباره انسانهای
بخیل به کار رفته است.
طَوْق،
طاقت و
طاقة هر دو
به معنی قدرت است «طاق طوقا و طاقة: قدر» هنچنین طوق آن است که در گردن گذاشته شود، خلقتا مثل طوق کبوتر یا صنعتا مثل طوق طلا و نقره.
•
(قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ) «گفتند
ما را امروز قدرت مقابله با
جالوت و لشکریانش نیست.»
•
(رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا اِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ) (...پروردگارا!
تكليف سنگينى بر
ما قرار مده، آنچنان كه
به خاطر
گناه و طغيان، بر كسانى كه پيش از
ما بودند، قرار دادى. پروردگارا! آنچه طاقت
تحمّل آن را نداريم، بر
ما مقرّر مدار...)
احتمالا مراد از اصر و
تکلیف شاق همان است که در اثر نافرمانی
به بنی اسرائیل آمد، چنانکه فرموده:
(فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ اُحِلَّتْ لَهُمْ) (
به خاطر ظلمى كه از
یهود صادر شد، و نيز
به خاطر بازداشتن فراوان آنها از راه خدا، بخشى از چيزها و خوراكىهاى پاكيزه را كه براى آنها
حلال شده بود، بر آنان
حرام كرديم.)
و نظیر
قتل نفس در
توبه از عبادت گوساله که
حضرت موسی فرمود
(فَتُوبُوا اِلی بارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا اَنْفُسَکُمْ) (...توبه كنيد؛ و
به سوى آفريننده خود بازگرديد؛ و خود را [
يكديگر را
]
به قتل برسانيد...)
و ظاهرا مراد از «
ما لا طاقَةَ لَنا
بِهِ» عقوبات معاصی است که بر گذشتگان رسید، چنانکه در
جوامع الجامع فرموده یعنی گفتند: خدایا
تکلیف شاقّ بر
ما نفرما چنانکه بر گذشتگان فرمودهای و نیز عقوباتی را که قدرت آنها را نداریم بر
ما تحمیل نکن،
وگرنه در صدر آیه فرموده
(لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً اِلَّا وُسْعَها.)در بعضی از تفاسیر
شیعه و
سنّی از قبیل جوامع الجامع و
الکشّاف در تفسیر این آیه نقل شده که در شریعت پیشینیان اگر
به بدن یا لباس کسی نجاستی میرسید لازم بود آن محل را قطع کنند.
در
وسائل الشیعه از
امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده:
«قَالَ کَانَ بَنُو اِسْرَائِیلَ اِذَا اَصَابَ اَحَدَهُمْ قَطْرَةٌ مِنَ الْبَوْلِ قَرَضُوا لُحُومَهُمْ بِالْمَقَارِیضِ وَ قَدْ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ بِاَوْسَعِ مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْاَرْضِ وَ جَعَلَ لَکُمُ الْمَاءَ طَهُوراً فَانْظُرُوا کَیْفَ تَکُونُونَ.» این سخن در ضمن حدیثی در
تفسیر برهان و در
تفسیر بیضاوی به لفظ «قطع موضع النجاسة» نقل شده،
شاید مراد از «لحوم» گوشت بدن نباشد.
•
(وَ عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکِینٍ) (...و بر كسانى كه
روزه براى آنها طاقت فرساست، همچون بيماران، و پيران لازم است با اطعام مستمندى،
کفاره دهند...)
به احتمال قوی مراد از اطاقه در آیه، اتیان شیء با مشقت کثیره است و ضمیر «یُطِیقُونَهُ»
به صوم راجع است، یعنی بر آنان که روزه را
به زحمت و مشقت کثیره میگیرند روزه نیست، بلکه
فدیه و طعام مسکین است. و این حکم سالخوردگان و غیره است که روزه بر آنها سخت و طاقت فرساست.
در
تفسیر المیزان فرموده: اطاقه چنانکه بعضی گفتهاند صرف تمام قدرت در فعل است و لازمه آن وقوع فعل با مشقت است.
در
تفسیر المنار گوید: اطاقه پائینترین قدرت بر شیء است، عرب «اَطَاقَ الشَّیْءَ» نمیگوید مگر آنگاه که قدرتش بر شیء در نهایت ضعف است، بطوریکه با طاقت فرسائی
متحمل میشود.
کلام
راغب اصفهانی نیز در معنی «طاقة» قریب
به این مضمون است و چون اطاقه از باب افعال است قهرا شخص خودش را
به تحمل وادار میکند و آن توام با مشقت است.
علی هذا احتیاج نداریم
به آنکه گفتهاند:
خداوند کسانی را که قدرت روزه دارند بین روزه و فدیه مخیّر کرده و آن در صورتی بود که روزه تازه واجب شده بود و مردم عادت نداشتند، سپس این حکم با جمله «فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ» که در آیه بعدی است
نسخ گردید. و در نسخ نیز گفتهاند: که فقط حکم غیر عاجزان نسخ گردید و عاجزان در تحت عموم باقی ماندند.
ملاحظه آیات
۱۸۳ تا
۱۸۷ بقره نشان میدهد که در یک سیاق و در بیان حکماند داعی نداریم که بگوئیم: آیه دوم اولی را نسخ کرده است، اشتباه از آنجاست که «یُطِیقُونَهُ» را
به معنی قدرت گرفتهاند، روایاتی نیز در تایید گفته
ما وارد است. در
تفسیر عیاشی از
حضرت باقر (علیهالسّلام) نقل شده:
«فی قَوْلِهِ «وَ عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکِینٍ» قَالَ: الشَّیْخُ الْکَبِیرُ وَ الَّذِی یَاْخُذُهُ الْعُطَاشُ.»در حدیث دیگری
«هُوَ الشَّیْخُ الْکَبِیرُ لَا یَسْتَطِیعُ وَ الْمَرِیضُ.»در روایت سوم:
«الشَّیْخُ الْکَبِیرُ وَ الَّذِی یَاْخُذُهُ الْعُطَاشُ.»در حدیث چهارم:
«الْمَرْءَةُ تَخَافُ عَلَی وَلَدِهَا وَ الشَّیْخُ الْکَبِیرُ.»روایت پنجم نیز قریب
به آنهاست.
•
(سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ) (...
به زودى در
روز قیامت، آنچه نسبت
به آن
بخل ورزيدند، همانند طوقى
به گردنشان افكنده مىشود...)
طوق آن است که در گردن گذاشته شود، خلقتا مثل طوق کبوتر یا صنعتا مثل طوق طلا و نقره.
یعنی آنچه را بخل کرده و در راه خدا ندادهاند روز قیامت با آن طوق زده شوند و آن طوقی در گردنشان میشود. در روایات مراد از آیه، مانع الزّکوة است.
در بعضی احادیث است که مال زکوی و در بعضی زمین آن، در گردن مانع الزّکوة طوق میشود
و در بعضی مار اقرع طوق میشود.
ظاهرا همان مال
به مار مبدّل خواهد شد. رجوع شود
به «کنز».
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «طوق»، ج۴، ص۲۵۵-۲۵۳.