• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

طَوْر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: طور (ابهام‌زدایی).


طَور (به فتح طاء)، از واژگان قرآن کریم، به معنای حال و هیئت است. این کلمه یک بار در قرآن به کار رفته است.



طَور به معنای حال و هیئت و جمع آن اطوار است.


(ما لَکُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً. وَ قَدْ خَلَقَکُمْ‌ اَطْواراً) «چرا به خدا عظمت قائل نمی‌شوید حال آنکه شما را اصناف متعدد آفریده و آن دلیل قدرت و عظمت خداوندی است.» آنرا در آیه هیئت و حالت گفته‌اند، مثل حالت و هیئت نطفه، علقه، مضغه، عظام و... چنانکه فرموده: (ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً...) و شاید مراد از آن اصناف باشد، چنانکه در نهج البلاغه خطبه اول فرموده: «ثُمَّ فَتَقَ مَا بَیْنَ السَّمَوَاتِ الْعُلَی فَمَلَاَهُنُ‌ اَطْوَاراً مِنْ مَلَائِکَتِهِ.» که مراد از اطوار اصناف است.


این کلمه فقط یکبار در قرآن یافته است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۲۴۷-۲۴۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۲۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۳۷۷.    
۴. نوح/سوره۷۱، آیه۱۳ و ۱۴.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۲.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۸.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۳۴.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۳۹.    
۹. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۴.    
۱۰. نهج البلاغه، ت الحسون، خطبه ۱، ص۳۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «طَور»، ج۴، ص۲۴۷-۲۴۸.    






جعبه ابزار