طَمْن (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طَمْن (به فتح طاء و سکون میم) و
اِطمینان از
واژگان قرآن کریم، به معنای سکون و آرامش خاطر است. این واژه چندین بار در
قرآن به کار رفته است.
طَمْن و
اِطمینان به معنی سکون و آرامش خاطر است. به نظر
راغب اصفهانی آن آرامش خاطر بعد از پریشانی است.
(قالُوا نُرِیدُ اَنْ نَاْکُلَ مِنْها وَ تَطْمَئِنَ قُلُوبُنا) «گفتند میخواهیم از آن بخوریم و قلبمان آرام گیرد.»
که آمدن
مائده ممکن است.
(قالَ اَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلی وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَ قَلْبِی) «
حضرت ابراهیم گفت: ای
خدا، آری،
ایمان آوردهام، ولی میخواهم با
چشم ببینم تا خاطرم آرام باشد.»
آیه درباره سؤال حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) است راجع به معاینه احیاء اموات. ناگفته نماند
علم با شنیدن غیر از علم با دیدن است،
انسان اگر به وقوع چیزی علم پیدا کرد چون با چشم آنرا ندیده آن اطمینان و آرامش را که با دیدن حاصل میشود نخواهد داشت.
ممکن است سؤال راجع به کیفیت باشد مثلا، بنائی ادعای ساختن هفتاد مرتبه ساختمان میکند، چون راستگوست به گفتهاش ایمان میآوریم، ولی میخواهیم با چشم خود ساختن آنرا ببینیم.
(الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ اَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُ الْقُلُوبُ) «آنانکه ایمان آوردهاند و قلبشان به واسطه
یاد خدا آرام میگیرد بدان، به واسطه یاد خدا قلوب آرام میشوند.»
به نظر میآید باء «بِذِکْرِ» در هر دو مورد برای سبب باشد. انسان چون خدا را یاد کند و زمام همه امور و دفع شرّ و جلب نفع را مطلقا در دست او بداند، به خدا رو میآورد و قلبش آرام میشود، و شاید مراد از ذکر، یادآوری و عبادت باشد، شخص در اثر ذکر دائمی و
عبادت خداوند به تمام مقدرات مؤمن شده و در حال سختی و رفاه چون به خدا امیدوار است قلبش مطمئن آرام میشود و آن عبارت اخرای سکینه است که فرموده:
(هُوَ الَّذِی اَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدادُوا اِیماناً) (او كسى است كه آرامش را در دلهاى مؤمنان نازل كرد تا ايمانى بر ايمانشان بيفزايند...)
(اِلَّا مَنْ اُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌ بِالْاِیمانِ) «مگر آنکه کسی به کار خلاف مجبور شود در حالیکه قلبش به واسطه ایمان آرام و بیدغدغه است.»
ظاهرا باء در بِالْاِیمانِ به معنی سبب است.
(یا اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ • ارْجِعِی اِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً • فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی) «ای نفس آرام و ای مؤمن مطمئن بسوی خدای خویش برگرد، در حالیکه تو از خدا و
رحمت خدا خوشنود و خدا از تو خوشنود و راضی است.»
در آیات ما قبل سخن از ندامت بدکار در وقت دیدن
جهنّم است، لذا عنان صحبت به طرف
مؤمن برگشته است. شاید مراد از آن، وقت مرگ باشد. در
تفسیر صافی از
اصول کافی از
امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده که سؤال شد آیا مؤمن قبض روحش را مکروه میدارد؟ فرمود: نه واللّه چون
ملک الموت برای قبض روحش آید ناله میکند، ملک الموت فرماید: دوست خدا جزع نکن به خدائی که
محمد را پیامبری داده من به تو از پدری که نزد تو آید نیکوکارتر و مهربانترم، چشمانت را باز کن و ببین، فرمود آن وقت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
امیرالمؤمنین و
حضرت فاطمه (علیهاالسلام) و
امام حسن (علیهالسلام) و
امام حسین (علیهالسلام) و سایر امامان (علیهمالسّلام) بر وی نمودار میشوند، گویند: این رسول خدا و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین و امامان رفقاء تواند، آن وقت چشم باز کرده و نگاه میکند. پس، از جانب خدای عزیز منادیی روح او را ندا کرده گوید:
«یا اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ الی محمّد و اهل بیته ارْجِعِی اِلی رَبِّکِ راضِیَةً بالولایة مَرْضِیَّةً بالثّواب فَادْخُلِی فِی عِبادِی یعنی محمّدا و اهل بیته وَ ادْخُلِی جَنَّتِی» فرمود هیچ چیز آن وقت پیش او محبوبتر از آن نیست که روحش قبض و به منادی لاحق شود.
درباره دیدار امامان وقت مرگ روایت زیاد وارد شده و آیه:
(فَلَوْ لا اِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ • وَ اَنْتُمْ حِینَئِذٍ تَنْظُرُونَ • وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْکُمْ وَ لکِنْ لا تُبْصِرُونَ) (پس چرا هنگامى كه جان به گلوگاه مىرسد توانايى بازگرداندن آنرا نداريد)؟! • و شما در اين حال نظاره مىكنيد و كارى از دستتان ساخته نيست) • و ما از شما به او نزديكتريم ولى نمىبينيد.)
آنرا روشن میکند.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «طمن»، ج۴، ص۲۳۸-۲۴۰.