• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

طَریقَه (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





طَریقه (به فتح طاء) از واژگان قرآن کریم به معنای‌ مذهب، حالت و غیره است.
جمع آن طَرائق است.
که به معنای مذاهب و آسمان‌های هفت‌گانه معنا کرده‌اند.
مشتقات طَریقه که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
الطَّرِیقَة (به فتح طاء و کسر راء) به معنای راه حق؛
بِطَرِیقَتِکُم (به کسر باء و فتح طاء) به معنای راه و روش بهتر شما؛
طَرِیقَةً (به فتح طاء و کسر راء) به معنای رای برتر؛
طَرائِق (به فتح طاء) به معنای مذاهب، طبقات و آسمان‌های هفت‌گانه است.


طَریقه به معنی مذهب، حالت و غیره است‌.


به مواردی از طَریقه که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الطَّرِیقَة (آیه ۱۶ سوره جن)

(وَ اَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی‌ الطَّرِیقَةِ لَاَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً)
«و اگر جنّ و انس در طریقه حق پایدار می‌بودند با آب فراوان آبشان می‌دادیم.»
ظاهرا مراد آن است که آن‌ها را در دنیا وسعت و راحتی می‌دادیم مثل‌:
(وَ لَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُری‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْاَرْضِ)
(و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها، ايمان مى‌آوردند و تقوا پيشه مى‌كردند، به يقين بركات آسمان و زمین را بر آن‌ها مى‌گشوديم.)


۲.۲ - بِطَرِیقَتِکُم (آیه ۶۳ سوره طه)

(وَ یَذْهَبا بِطَرِیقَتِکُمُ‌ الْمُثْلی‌)
«موسی و‌ هارون می‌خواهند طریقه و راه و روش بهتر شما را از بین ببرند.»
مُثْلَی مؤنّث امْثَل به معنی افضل است.


۲.۳ - طَرِیقَةً (آیه ۱۰۴ سوره طه)

(اِذْ یَقُولُ اَمْثَلُهُمْ‌ طَرِیقَةً اِنْ لَبِثْتُمْ اِلَّا یَوْماً)
«آن‌که در رای از دیگران‌ برتر است می‌گوید درنگ نکردید مگر یک روز.»


۲.۴ - طَرائِق (آیه ۱۱ سوره جن)

(وَ اَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذلِکَ کُنَّا طَرائِقَ قِدَداً)
«بعضی از ما صالحان و بعضی پائین‌تر از آن‌ها و دارای مذاهب مختلف هستیم.»
طَرائق جمع طریقه، چنان‌که طرق (بر وزن عنق) جمع طریق می‌باشد، و آن دو بار در قرآن آمده است‌.
ظاهرا مراد از طرائق مذاهب و احوال است و در آن «ذوی» مقدّر است.
«قدد» جمع قدّه به معنی قطع می‌باشد، یعنی تکّه تکّه و مختلف.


۲.۵ - طَرائِق (آیه ۱۷ سوره مؤمنون)

(وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَکُمْ سَبْعَ‌ طَرائِقَ وَ ما کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِینَ)
(ما بر فراز شما هفت راه طبقات هفتگانه آسمان‌ را قرار داديم؛ و هرگز از خلق خود غافل نبوده‌ايم.)
این آیه نظیر آیه ذیل است‌:
(وَ بَنَیْنا فَوْقَکُمْ سَبْعاً شِداداً)
(و بر فراز شما هفت آسمان محكم‌ بنا كرديم.)
طرائق را آسمان‌های هفتگانه گفته‌اند که بعضی بالای بعضی است.
در مجمع البیان فرموده هر سماء طریقه است و علت این تسمیه تطارق یعنی بعضی بالای بعضی بودن است.
تفسیر المیزان طرائق را جمع طریقه و آن‌را به معنی راه گرفته و فرموده آسمان‌های هفتگانه محل مرور امر نازل از پیش خدا به زمین است.
چنانکه فرموده:
(یَتَنَزَّلُ الْاَمْرُ بَیْنَهُنَّ)
(فرمان و تدبير او در ميان آنها پيوسته فرود مى‌آيد.)
و فرموده:
(یُدَبِّرُ الْاَمْرَ مِنَ السَّماءِ اِلَی الْاَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ اِلَیْهِ)
(امور اين جهان را از آسمان‌ به سوى زمين تدبير مى‌كند؛ سپس در روزى كه مقدار آن هزار سال از سال‌هايى است كه شما مى‌شمريد به سوى او بالا مى‌رود و دنیا پايان مى‌يابد.)
و آسمان‌ها راه صعود اعمال و نزول و عروج ملائکه است چنان‌که فرموده:
(اِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ)
(سخنان پاكيزه به سوى او صعود مى‌كند.)
و فرموده:
(وَ ما نَتَنَزَّلُ اِلَّا بِاَمْرِ رَبِّکَ)
(ما جز به فرمان پروردگار تو، نازل نمى‌شويم.)
بیان تفسیر المیزان در نوبت خود کامل و جامع است و می‌شود اضافه کرد: آسمان‌ها راه عبور نور خورشید و اشّعه کیهانی و غیره است که پیوسته به سوی زمین سرازیراند، ولی اشکال در این است که طرائق جمع طریقه است، نه طرق چنان‌که المیزان نیز متذکر است و آن‌ در قرآن به معنی راه معمولی نیامده بلکه در مذهب و حالت به‌کار رفته است.
الصحاح، قاموس المحیط، النهایه و اقرب الموارد طریقه را راه عادی نگفته‌اند.
در نهج البلاغه و صحیفه سجّادیه نیز یافت نشد.
به‌نظر می‌آید طرائق در این آیه مثل آیه ۱۱ سوره جنّ و در آن «ذا» مقدّر باشد، یعنی بالای سر شما هفت آسمان که دارای احوال و خصوصیات مخصوص‌ هستند آفریدیم و ما از خلق غافل نیستیم و می‌دانیم آن خصوصیات در زندگی مردم چه تاثیر دارد.
در «سماء» بند چهارم از سبع سموات سخن رفته و خصوصیات مختلف طبقات جوّ ذکر شده است.



طرائق دو بار در قرآن کریم به کار رفته است.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۲۱۰-۲۱۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۱۸.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۲۰۶.    
۴. جن/سوره۷۲، آیه۱۶.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۷۰.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۴۶.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۸۴.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۵۹.    
۹. اعراف/سوره۷، آیه۹۶.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۳.    
۱۱. طه/سوره۲۰، آیه۶۳.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۰.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۶۵.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۴۲.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۰.    
۱۶. طه/سوره۲۰، آیه۱۰۴.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۹۴.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۱۰.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۷۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۸.    
۲۱. جن/سوره۷۲، آیه۱۱.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۶۸.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۴۴.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۸۲.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۵۹.    
۲۶. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۷.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۴۲.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۲۷.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۲.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۳۸.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۶۲.    
۳۲. نبا/سوره۷۸، آیه۱۲.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۲.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۸۱.    
۳۵. طلاق/سوره۶۵، آیه۱۲.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۵۹.    
۳۷. سجده/سوره۳۲، آیه۵.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۱۵.    
۳۹. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۰.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۵.    
۴۱. مریم/سوره۱۹، آیه۶۴.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۹.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۲۷.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۲.    
۴۵. جوهری، ابونصر، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۴، ص۱۵۱۳.    
۴۶. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۹۰۳.    
۴۷. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۲، ص۳۳۸.    
۴۸. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۳۷۰.    
۴۹. جن/سوره۷۲، آیه۱۱.    
۵۰. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «طَریقه»، ج۴، ص۲۱۰-۲۱۲.    






جعبه ابزار