طَرْف (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طَرْف (به فتح طاء و سکون راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای نگاه کردن و چشم است.
در
آیات قرآن هم به همین معنا به کار رفته است.
طَرْف به معنای نگاه کردن و چشم است.
راغب اصفهانی گوید: آن پلک چشم و تحریک پلک است.
از آن نگاه کردن تعبیر میکنند که لازمه تحریک، نگاه کردن است.
شیخ طبرسی آنرا نگاه کردن و چشم فرموده است.
مناسب آیات قرآن نگاه کردن و چشم است.
به مواردی از
طَرْف که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(مُهْطِعِينَ مُقْنِعِی رُؤُسِهِمْ لا یَرْتَدُّ اِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ) «سر بر افراختهاند که نگاهشان به هم نمیخورد، از
ترس و وحشت پیوسته چشمشان باز است.»
آن عبارت اخرای خیره شدن است که فرموده:
(تَشْخَصُ فِیهِ الْاَبْصارُ) (چشمها در آن به خاطر ترس و وحشت از حركت باز مىايستد.)
(قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ ) (امّا كسى كه دانشى از كتاب آسمانى داشت گفت: «من پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد!» و هنگامىكه
سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا ديد گفت: «اين از فضل
پروردگار من است، تا مرا آزمايش كند كه آيا شُكر او را به جا مىآورم يا كفران مىكنم؟! و هر كس شكر كند، به نفع خود شكر مىكند؛ و هر كس كفران نمايد به خودش زيان رسانده، چراكه پروردگار من، بىنياز و بخشنده است.»)
(وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِینٌ) «در نزد بهشتیان زنان کوتاه چشم یا کوتاه نگاه هست که نگاه آنها فقط منحصر به شوهران خویش است، و به کس دیگر نگاه نمیکنند و نگاه خویش را از دیگران کوتاه کردهاند.»
(وَ عِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ) (و نزد آنان همسرانى است كه تنها چشم به شوهرانشان دوختهاند، و همسن و سالند.)
(فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَ لَا جَانٌّ) (در آن
باغهای بهشتی زنانى هستند كه جز به همسران خود عشق نمىورزند؛ و هيچ انس و جنّى پيش از ايشان با آنان تماس نداشته است.)
کلمه قاصرات الطرف در وصف زنان بهشت میباشد.
مراد از طرف، چشم یا نگاه است. به عقیده
تفسیر المیزان قصر عین کنایه است از ناز و کرشمه و عشوه که زنان بهشتی به شوهران خویش آنطور نگاه میکنند.
آن قولی است که در
مجمع البیان نقل شده است.
در «حور» در صفات زنان بهشتی مفصلا بحث شده است.
و گفتهایم که قاصر به معنی کوتاه و کوتاه کننده هر دو آمده است.
(وَ تَرَاهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنظُرُونَ مِن طَرْفٍ خَفِيٍّ وَ قَالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذَابٍ مُّقِيمٍ) (و آنها را مىبينى كه بر آتش عرضه مىشوند در حالى كه از شدّت ذلّت سرافكندهاند و زير چشمى به آن نگاه مىكنند؛ و كسانى كه ايمان آوردهاند مىگويند: «زيانكاران واقعى آنانند كه سرمايه وجود خود و خانواده خويش را در روز قيامت از دست دادهاند؛ آگاه باشيد كه ستمكاران آن روز در عذاب دائم هستند!»)
ضمیر
(«عَلَیْها») راجع به آتش است، مراد از طرف خفی چنانکه گفتهاند، نگاه به گوشه چشم است که شخص گرفتار نمیتواند به آنچه گرفتار است درست نگاه کند، مانند محکومی که به چوبه دار مینگرد آنها هم به آتش آنطور نگاه میکنند به نظر میآید که: طرف در آیه به معنی نگاه است و مفعول
(«یَنْظُرُونَ») میباشد یعنی:
«ینظرون نظرا خفیّا.»در
اقرب الموارد گوید:
«نَظَرَ بطَرْفٍ خَفِیٍّ» یعنی: قسمت اعظم چشم خویش را از شرم یا ترس بست و با بقیه آن نگاه کرد.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «طرف»، ج۴، ص۲۰۷-۲۰۸.