طول (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طُول (به ضم طاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای ارتفاع و درازی است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهجالبلاغه بهکار رفته است، مانند:
•
اِسْتَطَاله (به کسر الف و فتح تاء و طاء) به معنای طولانی شدن و احسان کردن.
•
طَائِل (به فتح طاء) به معنای
فضل و
احسان و
نعمت.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره توصیه به عطا و
بخشش و وصف قاضیان نااهل از این واژه استفاده نموده است.
طُول (به ضم اول)
به معنای ارتفاع و درازی آمده است.
اِسْتَطَاله به معنی طولانی شدن و احسان کردن است: «استَطلالَ الشَیء: طالَ»
طَائِل به معنی فضل و احسان و نعمت است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در
حکمت ۲۰۶ فرموده است:
«مَنْ نالَ اسْتَطالَ.» «هر که عطا کند برتری یابد.»
نظیر: «من جاد ساد»
و نیز فرموده است:
«يَأْتي عَلَى النّاسِ زَمانٌ... يَعُدّونَ... وَ الْعِبادَةَ اسْتِطالَةً عَلَى النّاس.» «بر مردم زمانی میآید که
عبادت را مایه برتری بر دیگران حساب میکنند.»
در وصف قاضیان نااهل فرموده است:
«و أكْثَر مِن غَيْرِ طَائِل.» «و زیاد کرد از غیر
طائل» یعنی از چیزهای خسیس و پست.»
گویند: «
هذا غیرُ طائِل ای: دونٌ خسيسٌ.»
موارد زیادی از این ماده در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «طول»، ج۲، ص۶۸۶.