طلب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طَلَب (به فتح طاء و لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای یافتن یا گرفتن و
طَلِبَة (بع فتح طاء و کسر لام) به معنای مطلوب و طلب شده است.
حضرت علی (علیهالسلام) در نامه به عاملان خراج و... از این واژه استفاده نموده است.
طَلَب به معنای یافتن و گرفتن آمده است.
راغب آن را جستجو از وجود شیء گفته است.
طَلِبة به فتح اول و کسر دوّم به معنای مطلوب و طلب شده است.
• امام (صلواتاللهعلیه) به عاملان خراج نوشته است:
«وَلاَ تَحْسِمُوا أَحَداً عَنْ حَاجَتِهِ، وَلاَتَحْبِسُوهُ عَنْ طَلِبَتِهِ» «کسی را از حاجتش مانع نشوید و از اینکه پی کار و مطلوبش رود باز ندارید.»
(شرحهای خطبه:
)
عبد المطلب (سلاماللهعلیه) پدر
عبدالله بن عبد المطلب و جد
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است که روایات زیادی در عظمت وی وارد شده و از اساطین
توحید در
مکّه بود.
یعقوبی در تاریخ خود فرموده: «عبد المطلب، موحّد بود و ضدّ
عبادت اصنام، او وفا به
نذر کرد، سنتهایی گذاشت که اکثر آنها را
قرآن مجید و
سنت تثبیت نمود... از
نکاح محارم منع کرد، دست
سارق را برید، از قتل دختران مانع شد،
شرب خمر و
زنا را تحریم کرد و بر آن
حدّ قرار داد، و گفت نباید کسی عریان
طواف کند و باید از مال حلال
حجّ آورد. و
ماههای حرام (
رجب،
ذو القعده،
ذو الحجّه،
محرم) را تعظیم فرمود، زنان زناکار را که بر پشت بامهای خود
پرچم میافراشتند از
مکّه تبعید نمود.»
و نقل است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از وفات او فرمود:
«انّ الله یبعث جدّی عبد المطّلب امة واحدة فی هیئة الابنیاء و زیّ الملوک»نام عبد المطلب چند بار در «نهج البلاغه» آمده است، یکی در آنجا که راجع به انتقام از قاتلش فرموده:
«يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، لاَ أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضاً، تَقُولُونَ: قُتِلَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ. أَلاَ لاَ تَقْتُلُنَّ بِي إِلاَّ قَاتِلِي.»«ای فرزندان عبد المطلب نبینم شما را که خون مسلمانها را ریخته و میگوئید: چون
امیرالمؤمنین کشته شده است بدانید به علت قتل من جز قاتلم را نکشید.»
(شرحهای خطبه:
)
دیگری در
نامه ۱۷ به
معاویه که گفته بود: ما همه فرزندان
عبد مناف هستیم فرموده:
«وَأَمَّا قَوْلُكَ: إِنَّا بَنُو عَبْدِ مَنَاف، فَكَذلِكَ نَحْنُ، وَلكِنْ لَيْسَ أُمَيَّةُ كَهَاشِمَ، وَلاَ حَرْبٌ كَعَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَلاَ أَبُوسُفْيَانَ كَأَبِي طَالِب، وَلاَ المُهَاجرُ كَالطَّلِيقِ» (و اما اين كه گفتهاى: «ما همه فرزندان عبد مناف هستيم» بلى چنين است! امّا «
امیّه» چون «
هاشم» و «
حرب» چون «
عبدالمطلّب» و «
ابوسفیان» مانند «
ابوطالب» نخواهند بود و هرگز
مهاجران چون اسيران آزاد شده نيستند.)
(شرحهای خطبه:
)
سوّم بار به معاویه مینویسد:
«مَتَى أُلْفِيَتْ بَنُو عَبْدِ الْمُطَّلِبِ عَنِ الاَْعْدَاءِ نَاكِلِينَ، وبِالسُّيُوفِ مُخَوَّفِينَ؟!» یعنی کجا یافتهای که فرزندان عبدالمطلب از دشمن عقب نشینند و با شمشیر ترسیده شوند.
(شرحهای خطبه:
)
موارد زیادی از این ماده در «
نهج البلاغه» آمده است.
نام عبد المطلب سه بار در «
نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «طلب»، ج۲، ص۶۷۸.