بزرگان سلسله نقشبندیه رشته اجازه خود را به دو طریق به پیامبر میرسانند: یکی همان طریق مشهور است که به بایزید بسطامی و از وی به امام صادق و با چند واسطه به پیامبر میرسد؛ دیگری، طریق بکری است که به ابوبکر میرسد.
[۱]محمد بن محمد پارسا، قدسیّه: کلمات بهاءالدین نقشبند، ج۱، ص۳۰ـ۳۱، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۵۴ ش.
(۱) محمدعلی سلطانی، جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، ج ۹: تاریخ تصوف در کرمانشاه، تهران ۱۳۸۰ ش. (۲) محمد رئوف توکلی، تاریخ تصوف در کردستان، تهران ۱۳۷۸ ش. (۳) عبدالرحمان حسینی نقشبندی، سادات نقشبندی و جنبش های ملی کرد درگذر تاریخ، ترجمه محمد بانه ای، ارومیه ۱۳۸۱ ش. (۴) عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران ۱۳۶۲ ش. (۵) محمد بن محمد پارسا، قدسیّه: کلمات بهاءالدین نقشبند، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۵۴ ش. (۶) محمد فضل اللّه، عمدة المقامات، چاپ بهادرخان زکریاجان، کابل (۱۳۵۵ ش). (۷) علی بن حسین فخرالدین صفی، رشحات عین الحیات، چاپ علی اصغر معینیان، تهران ۱۳۵۶ ش. (۸) نجیب مایل هروی، جامی، تهران ۱۳۷۷ ش. (۹) عبیداللّه بن محمود احرار، احوال و سخنان خواجه عبیداللهاحرار، مشتمل بر ملفوظات احرار به تحریر میرعبدالاول نیشابوری، ملفوظات احرار (مجموعه دیگر)، مرقعات احرار، خوارق عادات احرار تألیف مولانا شیخ، چاپ عارف نوشاهی، تهران ۱۳۸۰ ش.