ضَیْف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ضَيْف (به فتح ضاد و سکون یاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای میهمان و اصل آن به معنی میل است.
حضرت علی (علیهالسلام) در فرمان به
مالک اشتر از این واژه استفاده نموده است.
ضَيْف به معنای میهمان و اصل آن به معنی میل آمده است.
«
ضافَ إلى كَذا.»
یعنی به سوی آن میل کرد.
علّت این تسمیه آن است که میهمان به انسان میل میکند و به منزل او وارد میشود و چون این کلمه در اصل مصدر است لذا جمع بسته نمیشود.
برخی از مواردی که در «
نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در فرمان مالک اشتر فرموده است:
«وَ لا تَضُمَّنَّ بَلاءَ امْرِىء إِلَى غَيْرِهِ.» یعنی «عمل کسی را به دیگری نسبت نده (میل نده).»
ولی آن در برخی نسخ «لا تضيفنّ» است.
آنگاه که به خانه
علاء بن زیاد حارثی در
بصره وارد شده و وسعت خانه او را دید فرمود: وسعت این خانه را در
دنیا چه میکنی، در
آخرت به آن بیشتر احتیاج داری.
بلی اگر بخواهی میتوانی با این خانه به آخرت برسی، و فرمود:
«تَقْري فيها الضَّيْفَ، وَ تَصِلُ فيها الرَّحِمَ.» «در آن از میهمان پذیرائی کنی و
صله رحم نمائی.»
ضیفان جمع ضیف است که در
خطبه ۱۱۰ آمده است:
«فَلا يُدْعَوْنَ ضيفاناً.» «در حالى كه ميهمان ناخواندهاى بودند.»
این ماده چهار بار در «نهجالبلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ضیف»، ج۲، ص۶۶۸.