ضلالت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ضلالت در برابر «
هدایت» است و به معنای گمراه شدن و راه را نیافتن و نیز گمراه ساختن و از مقصد دور کردن به کار میرود.
ضلالت در برابر «هدایت» است و به معنای
گمراه شدن و راه را نیافتن و نیز گمراه ساختن و از مقصد دور کردن به کار میرود
. موضوع
هدایت و ضلالت از زوایا و نحایایی متعدّد و در شاخههای گوناگون
علوم اسلامی بررسی شدهاند. این موضوع یکی از مفاهیم
قرآنی است و
قرآن کریم در
آیاتی پرشمار بدان پرداخته است.
در
روایات بزرگان
معصوم (ع) نیز اسباب و زمینههای
هدایت و
ضلالت به تفصیل آمده است. از آن جمله است روایتی از ا
مام علی (ع) که بنابر آن، تن ندادن به
ولایت و فرمان
امامان معصوم (ع) از علل
ضلالت است.
علم
کلام به مناسبتهای گوناگون از جمله در مبحث
جبر و
اختیار بدین موضوع پرداخته است.
قرآن کریم، در آیاتی، «
اضلال» را به
خداوند نسبت داده و همین دستمایهای شده است برای بحثی مفصّل در
کلام. مسئله محوری این بحث آن است که چگونه میتوان خداوند را «
مضل» پنداشت و اینکه خداوند برخی بندگان را به ضلالت میکشاند، به چه معنا است. از آیاتی که
خداوند را «مُضلّ» یا «
گمراهکننده» میخوانند، آنجا است که میفرماید: «یُضِلُّ اللَّهُ الظّالِمینَ»، «وَ ما یُضِلُّ بِهِ إلّا الْفاسِقینَ» و «یَهْدی مَنْ یَشاءُ وَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ». در
روایات و از جمله
ادعیّه نیز از خداوند با صفت «مُضِل» یاد شده است.
فهم این مسئله پیامدهای سازنده
اعتقادی و
اخلاقی دارد و بدین رو، دانشمندان
شیعه کوشیدهاند بدان راه
یابند و
تفسیرهایی که به دست دادهاند، آنان را به گروههایی تقسیم کرده است.
امام خمینی ضلالت را به معنای
انحراف از راه مستقیم میداند که امری وجودی است. امام در امور اعتقادی ضلالت را عدم مطابقت با واقع و امر خیالی و وهمی میداند که حقیقتی در خارج ندارد.
اگر کسی به هدایت نرسد یا به سبب عدم استعداد خود و
شقاوت خود است یا به سبب عدم اطاعت از امر تکلیفی است.
عوامل ضلالت از دیدگاه امام خمینی عبارتند از:
۱-
شیطان: امام خمینی شیطان را از عوامل ضلالت میداند و معتقد است شیطان، راهزن طریق هدایت است و اغواگریهای او سبب سقوط
انسان به درههای ظلمانی طبیعت میشود.
به عقیده ایشان، شیطان دشمنی است که شبانه روز همه وسایل و جدیتهای خود را به کار میگیرد تا انسان را از مسیر حق گمراه کند و ایمان او را خراب کند.
۲-
هوای نفس و
دنیا: از دیگر عوامل ضلالت و گمراهی هوای نفس و دلبستگی به دنیا است، زیرا
حب دنیا زمینه تدریجی سلطه شیطان و گرفتن ایمان انسان را فراهم میسازد.
۳- حجاب علم: این حجاب، سبب وقوع انسان در مرتبهای از مراتب ضلالت است، زیرا
قلب به اصطلاحات علمی ظلمانی میشود و با سرگرم شدن به مفاهیم کلی، از راه میماند.
۴- انکار مقامات: انکار مقامات اهل الله و
جهل مرکب، سبب خاموش شدن نور
فطرت که چراغ راه هدایت است و موجب رسیدن به مرتبهای از ضلالت میشود، زیرا با آلودگی به جهل مرکب نمیتوان به سوی معارف حرکت کرد.
به اعتقاد ایشان از پیامدهای سوء ضلالت و گمراهی از مسیر حق، مسخ هویت باطنی انسان و
حشر او به صورت حیوانات است.
برخی بر آن رفتهاند که مراد از ضلالت، گونه
تکوینی آن است، نه
تشریعی؛ زیرا ضلالت تشریعی از ساحت
الهی دور است. در این صورت معنای ضلالت چنین میشود: ضلالت همان
کیفر و
مجازات است. گروهی دیگر گفتهاند، مراد از
ضلالت این است که
خداوند به دلیل پایفشاری برخی انسانها بر
گناه، مقدّمات و اسباب رسیدن به مقصود را برایشان از میان میبرد یا آن را برایشان فراهم نمیکند و این را «
خذلان» یا «
سلب توفیق» گویند. گروه سوم بر این باورند که
اضلال خداوند ویژه کسانی است که اوصاف و شرایطی معیّن دارند و
قرآن کریم از مهمترین این
اوصاف یاد کرده است:
کفر،
ظلم،
فسق،
دروغ،
اسراف و
کفران.
این اوصاف، پیامدهایی دارند که دامان آدمی را میگیرند و بر
چشم و
گوش و
خرد وی پرده میاندازند و او را به
ضلالت میکشانند. بدین سان،
مضل بودن
خداوند به این معنا است که چنین آثاری را به اوصاف یاد شده داده است. روشن است که این کار خداوند، با
اختیار و
آزادی بندگان ناسازگار نیست
.
کسانی که مشمول
اضلال الهی میشوند، در
حقیقت، خود، با ناشایستگی به سوی آن رفتهاند و از
اختیار و
آزادی برخوردار بودهاند. ضلالت الهی، در
حقیقت مکمّل و پیامد چیزی است که خود شخص برگزیده است و بدین روی، ضلالت نه
جبری است و نه بیدلیل و نتیجه خواست خود آدمی است.
•
پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص۳۲۸-۳۲۷،انتشارات زمزم هدایت. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.