صِنْوان (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صِنْوان:(صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ) «صِنْوان» جمع «
صِنو» در اصل به معناى شاخهاى است كه از تنه اصلى درخت بيرون مىآيد،
و بنابراين
«صنوان» و به معناى شاخههاى مختلفى است كه از يک تنه بيرون مىآيد.
براى
«صِنو» معناى ديگرى ذكر كردهاند و آن «شبيه» است، ولى به نظر مىرسد كه اين معنا از معناى اول كه در بالا ذكر كرديم گرفته شده است.
(وَ فِي الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَ جَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَ غَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاء وَاحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ) (و در روى
زمین، قطعات متفاوتى در كنار هم وجود دارد؛ و باغهايى از انگور، زراعت و نخلها، و درختان ميوه گوناگون كه گاه بر يک پايه مىرويند و گاه بر دو پايه؛ و عجب آن كه همه آنها از يک آب سيراب مىشوند! و با اين حال، بعضى از آنها را از جهت ميوه بر ديگرى برترى مىدهيم؛ در اينها نشانههايى است براى گروهى كه مىانديشند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
راغب در
مفردات مىگويد: كلمه صنو به معناى شاخه و جوانهايست كه از بيخ تنه درخت رویيده باشد مثلا گفته مىشود: «هما صنوا نخلة» اين دو، دو شاخه از يک درخت خرما است كه از ريشه آن جوانه زده ، و «فلان صنو ابيه» فلانى شاخه و جوانه پدر خويش است و تثنيه صنو، صنوان، و جمع آن صنوان است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «صِنْوان»، ص۳۳۸.